معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2088044
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اعمال اين روز :

محمدبن ابي عمير از يكي از يارانش از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: روزه روز ترويه كفاره گناهان يك سال و روزه روز عرفه كفاره گناهان دو سال است.(6)
محدث قمي در مفاتيح الجنان روزه اين روز را برابر با كفاره شصت سال برشمرده است و آورده است كه شيخ شهيد غسل اين روز را مستحب دانسته است.

وقايع اين روز:

در اين روز؛ فرستادن نامه امام حسين عليه السلام به كوفه پس از شهادت مسلم بن عقيل:
بسم الله الرحمن الرحيم: از طرف حسين بن علي بسوي برادران مؤمن و مسلمان
سلام عليكم.
.... من روز سه شنبه هشتم ماه ذي حجه كه روز ترويه است از مكه معظمه بسوي شما حركت نموده ام. موقعي كه فرستاده من بر شما وارد شد در كار خود شتاب كنيد و كوشا باشيد زيرا من در همين روزها نزد شما خواهم آمد و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته.
مورخين خروج اما حسين عليه السلام از مكه به سمت كوفه را هشتم ذي حجه يعني روز ترويه نگاشته اند كه اكنون به بررسي آن مي پردازيم.

دسته ها : ذي الحجه
سه شنبه دوم 8 1391 19:37

منزلت روز ترويه :

روز ترويه يكي از ارزشمندترين روزهاي زمان برشمرده شده است كه خود آداب و اعمال مخصوصي دارد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداي تبارك و تعالي از هر چند چهار شماره برگزيد، از فرشتگان: جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل و از پيغمبران چهار نفر براي مبارزه بوسيله شمشير: ابراهيم و داوود و موسي و من و از خاندانها چهار خاندان كه فرمود: خاندان آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد و از شهرها چهار شهر برگزيد و فرمود: سوكند به تين و زيتون و طورسينين و اين بلد امين پس مقصود از تين مدينه است و از زيتون بيت الممقدس و از طورسينين كوفه و از بلدامين مكه و از زنها چهار زن برگزيد: مريم و آسيه و خديجه و فاطمه سلام الله عليها و از اعمال حج چهار عمل را برگزيد: قرباني كردن و صدا به لبيك بلند كردن و احرام و طواف و ازماهها چهار ماه كه ماههاي حرامند برگزيد: رجب و شوال و ذي القعده و ذي الحجه و از روزها چهار روز برگزيد: روز جمعه و روز ترويه (هشتم ذي حجه) و روز عرفه و روز عيد قربان.(4)
شيخ صدوق در امالي آورده است كه از جمله اعمال مستحبي حج اينكه روز ترويه از هنگام زوال شمس تا شب را درك كند تمام حج تمتع را درك كرده است.(5)
طبق اين روايات منزلت روز ترويه تا جائي است كه درك آن مساوي با درك تمام حج انگاشته شده است، چرا كه روز ترويه در اصل آماده شدن براي وردود به عرفات و عيد قربان است.

دسته ها : ذي الحجه
سه شنبه دوم 8 1391 19:36

حضور امام محمد باقر در حادثه عاشورا

در حادثه عاشورا و مهمترين واقعه سال 61 هجري اكثر خاندان و اهل بيت امام حسين(ع) حضور داشتند؛ چنانكه در منابع تاريخي آمده است كه امام از مدينه همراه با خانواده خود خارج شد و امام باقر ـ عليه السّلام ـ هم جزء نزديكترين افراد خاندان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود و با توجه به اينكه حضور پدر بزرگوارش، امام زين العابدين علي بن الحسين قطعي است چون در اكثر مقاطع دوران اسارت امام ـ عليه السّلام ـ نقش مؤثري داشته و تاريخ تمام جزئيات را گزارش نموده است، لذا مي‎توان گفت اگر سال تولد امام باقر ـ عليه السّلام ـ 57 ق بوده باشد و حادثه عاشورا در سال 61 اتفاق افتاده بنابراين حضور امام باقر ـ عليه السّلام ـ قطعي است و اگر سال 58 و 56 هم باشد در اين صورت نيز حضور ايشان ازنظر تارطخي هيچ مانعي ندارد و علي القاعده همراه با كاروان امام حسين ـ عليه السّلام ـ از مدينه در سال 60 خارج شده است و به همراهي كاروان امام حسين ،تمام صحنه‎هاي عاشورا و قبل و بعد از آن را شاهد بوده است.

يعقوبي از امام باقر(ع) نقل مي كند كه حضرت فرمود: هنگامي كه جدم حسين-عليه السلام- به شهادت رسيد، من چهار ساله بودم و جريان شهادت آن حضرت و آنچه در آن روز بر ما گذشت هم را به ياد دارم.

دسته ها : مناسبت ها
سه شنبه دوم 8 1391 16:30

تنها تر ين غر يب ديار مدينه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سكينه بود

صد باب علم از كلماتش گشوده شد
در بين عالمان به خدا بي قرينه بود

اين خانواده نسل نجات و هدايتند
او نا خداي پنجمي اين سفينه بود

نان آور هميشه هر كو دك يتيم
بر شانه هاي خسته او جاي پينه بود

آتش گرفته باغ دلش از شراره اي
سهم امام خسته ما زهر كينه بود

همواره آسمان دلش رنگ لاله داشت
هفتاد و چند داغ شقايق به سينه بود


دشت نگاه او پُرِ گلهاي اشك بود
ياد آور حكايت سقا و مشك بود

دسته ها : مناسبت ها
سه شنبه دوم 8 1391 12:31

بار دگر مدينه غمي تازه ديده است
داغي دگر به جان و دل او رسيده است


تنها مدينه نيست كه در سوگ و ماتم است
ماتم نشين و غم زده هر آفريده است

از بس به خاك اوست نهان چلچراغ نور
شام مدينه آينه دار سپيده است

بر محنت و غريبي گلهاي باغ عشق
گريان شده است ديده هر كس شنيده است

از بس كه داغ بر دل زهرا نهاده اند
خون جگر ز چشم پيمبر چكيده است

گلچين روزگار كه دستش شكسته باد
از باغ اهل بيت گلي تازه چيده است

سوزد دلم ز داغ غم باقر العلوم
آن كس كه كشته ره و عشق و عقيده است

از غربت و مصيبت آن حجت خدا
نخل بلند قامت هستي خميده است

آن نازنين كه در سفر كربلا و شام
خونين جگر به سينه صحرا دويده است

همراه كاروان اسيران دشت خون
بر جان بلا و محنت جانان خريده است

اي تربت بقيع به عرش افتخار كن
اينجا سرور قلب نبي آرميده است

از سوز سينه گفت «وفائي» به اهل دل
خار غمش به پاي دل ما خليده است

دسته ها : مناسبت ها
سه شنبه دوم 8 1391 11:23

به غربت علي و خاندان او سوگند
امام ما ز جهان رفت با دلي مغموم

هماره قصه مظلومي‌اش به خاك بقيع
بود ز غربت قبرش براي ما معلوم

سه شنبه دوم 8 1391 11:18

چه كسي راز عدد 12 را مي‌داند؟

لا اله الّا الله 12 حرف؛
محمّد رسول الله 12 حرف؛
النّبيّ المصطفي 12 حرف؛
خليفه انبياء = خاتم الوصيّين 12 حرف؛
هؤلاء الاطهار 12 حرف؛
ساد\ أهل الجنّـ[ 12 حرف؛
محبّهم مؤمن تقي 12 حرف؛
عدوّهم كافر شقي 12 حرف؛
و من و تو ان‌شاءالله شيعه 12 امامي هستيم.

دسته ها : مذهبي
سه شنبه دوم 8 1391 10:33

بند پنجاه و هشتم

اين بند براي

رفع شر

است

دسته ها : دعا
سه شنبه دوم 8 1391 9:30

قالَ الباقِرُ ( عَلَيه السَّلام ) :

" قُولُوا لِلنّاسِ اَحسَن ما تُحِبُّون اَن يقال لَكم "

حضرت امام محمد باقر ( عليه السلام ) فرمودند :

« بهترين چيزي را كه دوست داريد درباره شما بگويند ، درباره مردم بگوييد »

(بحارالانوار ، ج 65 ، ص 152)


دسته ها : حديث و روايات
سه شنبه دوم 8 1391 1:10

لباس از بلا

عصر امامت حضرت باقر عليه السلام ، دوران يكّه تازي حاكمان اموي بود و در آن زمان، شيعيان و دوستداران حضرت در تنگناي سياسي قرار داشتند. مِنهال از ياران حضرت مي گويد: در مجلس امام باقر عليه السلام حضور داشتم كه مردي وارد شد و سلام كرد. حضرت سلامش را پاسخ داد. مرد تازه وارد با امام احوال پرسي كرد و گفت: حالتان چطور است؟ امام باقر عليه السلام كه گويي سينه اش از مشكلات زمان سنگين شده بود، به او فرمود: «آيا به راستي تا كنون در نيافته ايد كه بر ما چه مي گذرد؟» سپس آن مرد گفت: به خدا سوگند، من شما خاندان را دوست دارم. امام فرمود: «پس بر تن خويش لباسي از بلا و ناگواري ها بپوشان، به خدا سوگند، رنج ها و ناگواري ها شتابان تر از سيل دره ها، به سوي ما و شيعيان ما پيش مي تازد. نخست مشكلات به ما مي رسد و سپس به شما».

سه شنبه دوم 8 1391 1:8

پيكار با منكر

گروه خوارج كه پس از جنگ نهروان به شدت تضعيف شده بودند، با گذشت زمان به تجديد قوا پرداخت. يكي از ميدان هاي رويارويي امام باقر عليه السلام با انديشه هاي منحرف، موضع گيري ها و روشنگري هاي آن حضرت با عقايد خوارج بود. فردي از خوارج ادعا مي كرد اگر بدانم در پهنه گيتي كسي باشد كه با من مناظره كند، به سويش خواهم شتافت. به او گفتند در ميان فرزندان حضرت علي عليه السلام ، شخصي چون ابوجعفر امام باقر عليه السلام مي تواند پاسخ تو را بدهد. وي كه از سردمداران خوارج بود، گروهي از بزرگان و يارانش را گرد آورد و به حضور حضرت رسيد. امام باقر عليه السلام فرمود: فردا بياييد. فرداي آن روز امام، فرزندان انصار و مهاجر را جمع كرد و گروه خوارج نيز آمدند. سپس حضرت فرمود: «سپاس خداي را كه با اعطاي نبوت به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ، ما خاندان را كرامت بخشيد و ولايت خويش را به ما اختصاص داد. اي فرزندان انصار و مهاجر! در ميان شما هر كس فضيلتي از اميرمؤمنان علي عليه السلام مي داند، آن را باز گويد». سپس امام باقر عليه السلام با استفاده از سخنان خود آن مرد، او را محكوم كرد. در پايان، آن مرد از جا برخاست و رفت، در حالي اين آيه را زير لب مي خواند: خدا آگاه تر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.

سه شنبه دوم 8 1391 1:7

القاي روح ظلم ستيزي

امام باقر عليه السلام هرچند براي از ميان برداشتن حاكمان ظالم، به قيام آشكار و جمع آوري نيروي رزمي رو نياورد، ولي روح ظلم ستيزي و انزجار از فرمانروايان ستمگر را در كالبد پيروان خويش مي دميد. آن حضرت منكِر جهاد و مبارزه علني و مسلحانه با حاكمان فاسد نبود، بلكه چنين اقدامي نياز به نيروهاي ايثارگر و صادق داشت و امام از چنين ياراني به حد كافي برخوردار نبود. آن حضرت مي فرمود: «هر گاه به تعداد اهل بدر گرد امام جمع شوند، بر او واجب مي شود كه قيام كند».

سه شنبه دوم 8 1391 1:6

ردّ فرمانروايان ناصالح

امام باقر عليه السلام در بخشي از سخنان خود، آشكارا فرمانروايان ناصالح را سرزنش مي كند و آنان را منفور مي سازد. عُقْبه پسر بشير اسدي گويد: نزد امام باقر عليه السلام رفتم و عرض كردم: من در ميان قوم خود از حسبي عالي برخوردارم. درگذشته كارگزاري داشتيم كه جان سپرد. اكنون مردم تصميم گرفتند مرا به جاي او به رياست بگمارند. نظر شما در اين باره چيست؟ امام فرمود: «آيا پدرانت را به رخ ما مي كشي؟ خدا مؤمنان را به وسيله ايمان رفعت بخشيده است، هر چند در نظر مردم بي مقدار باشند، و كافران را به دليل كفرشان پست قرار داده است، هر چند در ميان مردم، شريف شناخته شوند. هيچ كس بر ديگري برتري ندارد، مگر به وسيله تقواي الهي. اما اينكه آن مقام را بپذيري يا نه، اگر بهشت را دوست نداري، آن را قبول كن؛ زيرا چه بسا سلطان ستمگر، مؤمني را به دام اندازد و خونش را بريزد و تو كه گوشه اي از كار آن سلطان را بر عهده گرفته اي، شريك در آن خونخواهي شوي، در حالي كه ممكن است از دنياي آنان بهره اي به تو نرسد».

سه شنبه دوم 8 1391 1:4

پايگاه اجتماعي

سه عامل مهم، پايگاه اجتماعي نيرومند و انكارناپذيري براي امام باقر عليه السلام در برابر حكومت امويان پديد آورده بود. نخستين عامل اينكه امام بزرگ خاندان علويان و مرجع حل و فصل مسائل آنان بود. عامل دوم اينكه شيعه هر چند در تنگناي شرايط سياسي و دوران تقيه به سر مي برد، جمعيت متشكل و نيروي عقيدتي آنان، خود قدرتي اجتماعي به شمار مي آمد و منصب امامت، حضرت باقر عليه السلام را در مركز رهبري اين نيروها قرار مي داد. سومين عامل، شاگردان و رشد يافتگان مكتب آن حضرت عليه السلام بودند كه هر يك در محيط اجتماعي خود، نفوذ داشتند و خويش را وامدار آموزه هاي ناب آن حضرت مي دانستند.

دوشنبه اول 8 1391 23:42

سعادت جامعه

امام باقر عليه السلام در بيان تأثير حكومت ها و حاكميت ها در سعادت و شقاوت ملت ها مي فرمايد: «خدا فرموده است: هر ملتي كه در قلمرو اسلام، به ولايت و حاكميت پيشواي ستمگر غير الهي گردن نهد، بي شك عذاب و مجازات مي شود؛ هر چند آن ملت در رفتار فردي خويش، نيك و پرهيزگار باشد. نيز هر ملتي كه در قلمرو اسلام، به حاكميت امام عادل و پيشواي الهي تن دهد، به يقين مورد عفو و رحمت قرار مي گيرد؛ هرچند در رفتار خويش خطاهايي داشته باشد». آن حضرت در روايت ديگري فرمود: «صلاح، عزت و سلامت دين و مؤمنان به اين است كه (بيت المال و) اموال جامعه به كسي سپرده شود كه حقوق را رعايت و آن را در مصارف بايسته هزينه كند. فساد دين و اهل ديانت از آنجا پديد مي آيد كه منابع مالي و اقتصادي جامعه در اختيار كسي قرار گيرد كه به عدل و حق رفتار نكند و آن را در مصارف لازم به كار نگيرد».

دوشنبه اول 8 1391 23:39

كليد استواري

امام باقر عليه السلام مي فرمود: «اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت». زُراره، از ياران حضرت پرسيد: كدام يك برتر است؟ امام فرمود: «ولايت برتر است؛ زيرا ولايت، كليد بقيه است و صاحب ولايت (امام) كسي است كه مردم را به سوي اين اصول چهارگانه رهبري مي كند». اگر به استدلال امام باقر عليه السلام توجه كافي نشود، ممكن است ناآگاهان به جاي اهتمام به واجبات و محرمات شريعت، گمان كنند كه محبت اهل بيت كافي است؛ ولي برتري ولايت از آن نظر است كه رهبريِ رهبران الهي، تضمين كننده ديگر اصول به شمار مي آيد. امام باقر عليه السلام در روايتي ديگر فرمود: «از ميان تكاليف اصولي اسلام، هيچ تكليفي به اندازه ولايت مورد دعوت و تأكيد قرار نگرفته است». نيز از آن حضرت است كه: «امامت، مكمّل نهايي همه فريضه ها، قوانين و دستورات دين است».

دوشنبه اول 8 1391 23:34

رهبري نيكان

در جامعه اي كه زمام امور در دست جاهلان و عناصر ناشايست باشد، هر گونه تلاش اصلاحگرانه، بي ثمر خواهد بود. اگر با اين زاويه به مسئله امامت بنگريم، بسياري از حقايق ديگر در زمينه مواضع سياسي امامان معصوم و اهتمام آنان به احياي امر امامت آشكار مي شود. امام باقر عليه السلام در اين باره مي فرمايد: «مردم از آن جهت به وجود پيامبر و امام نيازمندند كه استمرار صلاح (وسامان نظام مادي و معنوي) جهان، به وجود آنان وابسته است؛ زيرا خدا به وسيله پيامبر و امام، عذاب را از زمينيان برطرف مي سازد». پيامبر و امام در جامعه ساكت نمي نشينند، بلكه با تمام قدرت در راه اصلاح جامعه مي كوشند و در پرتو تلاش آنان، مردم نيز از فساد دوري مي كنند.

دوشنبه اول 8 1391 23:29

پيشواي نمونه

امام باقر عليه السلام در رأس برنامه هاي سياسي خويش، بينش خود را درباره حاكم شايسته بيان مي دارد، تا از اين راه هم پيروانش را با ملاك هاي ارزشي آشنا سازد و هم به گونه اي غير مستقيم، از فرمانروايان و والياني كه فاقد آن ارزش ها بودند، انتقاد كند. آن حضرت مي فرمايد: «پيشوايي اجتماع، شايسته كسي است كه سه ويژگي در او جمع باشد: نخست پرهيزكار باشد كه وي را در برابر آفات قدرت از فرو افتادن در دام حرام نگه دارد؛ دوم بردبار باشد تا خشم خود را مهار كند؛ سوم بر كساني كه حكم مي راند، همانند پدري مهربان باشد و به نيكي رفتار نمايد».

دوشنبه اول 8 1391 23:26

مكارم اخلاقي

مردي شامي كه از مخالفان حضرت بود، ولي با ايشان رفت و آمد داشت، علت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نيكوي امام عليه السلام مي دانست و به ايشان مي گفت: «شما را مردي فصيح مي بينم؛ مطالب را روشن بيان مي كني، همه آداب را رعايت مي نمايي و الفاظ نيكو بر زبانت جاري است. به همين دليل با شما رفت و آمد مي كنم و در مجلستان حاضر مي شوم».

دوشنبه اول 8 1391 23:9
نصايحي سعادت آفرين از باقر العلوم عليه السلام




روايت شده است كه امام باقر عليه السلام با جابر گفتگو مي‌نمودند و در اين كلام نوراني ـ كه يادگار آن ديدار است‌ ـ معارف عاليه‌اي را بيان فرمودند كه در آن روش و طريق زندگي در دنيا و آخرت مطرح شده است كه در حد توان آن را شرح مي‏دهيم:



غم آخرت

هنگامي كه امام باقر عليه السلام، به همراه جابر از منزل خارج مي‌شدند، جابر مشاهده مي‌كند كه در سيماي مبارك امام آثار ناراحتي هويداست. روايت چنين است:‌«خَرَجَ يَوْماً وَهُوَ يَقُولُ: اَصْبَحْتُ‌ وَاللهِ يَا جَابِرُ مَحْزُوناً مَشْغُولَ الْقَلْبِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! مَا حُزْنُكَ وَ شُغْلُ قَلْبِكَ؟ كُلُّ هَذَا عَلَي الدُّنْيَا؟ فَقَالَ عليه السلام: لَا يَا جَابِرُ! وَلَكِنْ حُزْنُ هَمِّ الْآخِرَة؛ (1) روزي امام باقر عليه السلام خارج شد در حالي كه به جابر مي‏فرمود: اي جابر! به‏خدا سوگند من امروز دل گرفته‌ و محزون صبح كردم. گفتم: فدايت شوم، غم شما چيست؟ و دل گرفتگي شما براي چيست؟ آيا همه اينها براي دنيا است؟ حضرت فرمود: نه اي جابر! وليكن از غم آخرت است


براي آنكه علت ناراحتي و گرفتگي امام باقر عليه السلام روشن شود، از روايت ديگري كه از محضر نوراني امام صادق عليه السلام صادر ‌شده است استفاده مي‌كنيم. «سفيان ثوري» نقل مي‌كند: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَقُلْتُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ عليه السلام وَ اللَّهِ إِنِّي لَمَحْزُونٌ وَ إِنِّي لَمُشْتَغِلُ الْقَلْبِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا أَحْزَنَكَ وَ مَا شَغَلَ قَلْبَكَ فَقَالَ عليه السلام لِي يَا ثَوْرِيُّ! إِنَّهُ مَنْ دَاخَلَ قَلْبَهُ صَافِي خَالِصِ دِينِ اللَّهِ شَغَلَهُ عَمَّا سِوَاهُ؛ (2) خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: يا بن رسول‏الله صلي الله عليه و آله! چگونه صبح كردي؟ امام عليه السلام فرمود: به خدا محزون هستم و قلبم مشغول. به امام عليه السلام عرض كردم: چه شما را غمگين كرده؟ و چه چيزي دلتان را مشغول كرده است؟ امام عليه السلام به من فرمود: اي ثوري! همانا هر كس دين پاك و خالص خدا را در دل خود جاي دهد، از غير خودش بازش مي‌دارد.»

دوشنبه اول 8 1391 21:45
چرا آن حضرت را باقر لقب داده بودند؟



در فصول المهمة آمده است:
آن حضرت را بدين لقب مي خواندند زيرا علوم را مي شكافت و باز مي كرد. در صحاح آمده است:
«تبقر، يعني توسع در علم ».
و در قاموس گفته شده است: محمد بن علي بن حسين را باقر مي خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر مي خواندند چرا كه علم را مي شكافت و به اصل آن پي مي برد و فروع علم را از آن استنباط مي كرد و دامنه علوم را مي شكافت و وسعت مي داد.
ابن حجر در صواعق مي نويسد: «او را باقر مي خواندند و اين كلمه از«بقر الارض »اخذ شده است، يعني آنكه زمين را مي شكافد و مكنونات آن را آشكار مي كند. زيرا او نيز گنجينه هاي نهاني معارف و حقايق احكام و حكمتها و لطايف را كه جز از ديد كوته نظران و ناپاكان پنهان نبود، آشكار مي كرد. »از اين رو درباره وي گفته مي شد كه آن حضرت شكافنده علم و جامع آن و نيز آشكار كننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذكرة الخواص نيز آمده است:
او را باقر لقب داده بودند زيرا در اثر سجده هاي فراوان، پيشاني اش شكاف برداشته بود. برخي هم گويند چون آن حضرت از دانش بسيار برخوردار بود او را باقر مي خواندند.
آنگاه به نقل سخن جوهري در صحاح مي پردازد.
شيخ صدوق در علل الشرايع به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از حابر جعفي پرسيدم چرا به امام پنجم، باقر مي گفتند؟گفت: «چون علم را مي شكافت و اسرار آن را آشكار مي كرد». در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند براي هيچ يك از فرزندان حسن و حسين (ع) اين اندازه از علوم، از قبيل تفسير و كلام و فتوا و احكام و حلال و حرام فراهم نشد كه براي امام باقر (ع) .
محمد بن مسلم نقل كرده است كه از آن حضرت سي هزار حديث پرسش كردم.

دوشنبه اول 8 1391 19:44

 

شهادت امام محد باقر (ع)

كربلايي حميد عليمي

 

دريافت در ادامه مطلب...

دسته ها :
دوشنبه اول 8 1391 17:10



يورش دشمن به خيمه ها


 

رفتار وحشيانه دشمنان با اهل بيت پيامبر پس از شهادت امام حسين:
دشمنان بعد از شهادت امام حسين با نهايت قساوت و قباحت به خيمه ها هجوم آوردند
و در رسيدن به خيمه ها براي غرات اموال اهل بيت از هم سبقت مي گرفتند و وقتي به خيمه ها رسيدند ،
وحشيانه با خاندان پيامبر رفتار كردند و به غارت پرداختند و حتي گوشواره هاي دختران خردسال را با بيرحمي از گوشهايشان كشيدند.


واكنش زنان اهل بيت هنگام هجوم دشمن به خيمه ها:
زنان با ترس و وحشت از خيمه ها بيرون رفتند و غريبانه شروع به گريستن كردند و با اشك ريختن يكديگر را دلداري دادند.


خشونت يكي از دشمنان در رفتار با امام سجاد هنگام هجوم به خيمه ها:
حضرت زينب مي فرمايند: مردي خولي وارد خيمه امام سجاد شد و همه اشيا خيمه را به غرات برد.
سپس به فرش زير پاي امام خيره شد و آن را با گستاخي از زير آن حضرت كشيد و ايشان را به شدت بر زمين غلطاند.
آنگاه رو به من كرد و مقنعه و گوشواره هايم را با خشونت از سر و گوشم كشيد.

نفرين حضرت زينب در حق مرد خولي:
اي خولي خداوند دست ها و پاهايت را قطع كند و تو را در آتش دنيا قبل از آخرت بسوزاند.


محقق شدن نفرين حضرت زينب در حق مرد خولي:
چند صباحي از واقعه ي كربلا نگذشته بود كه خولي به دام مختار ثقفي افتاد و مختار ثفقي همانگونه كه حضرت زينب خولي را نفرين كرده بود ، دست ها و پاهايش را قطع كرد و او را سوزاند.


صحنه ي دردناكي كه حضرت زينب هنگام جستجوي افراد گمشده با آن رو به رو شد:
حضرت زينب هنگام جستجوي زنان و كودكان گمشده دو كودك را در حالي يافتند كه همديگر را در آغوش گرفته و از شدت ترس و تشنگي جان داده بودند.
آن دو كودك سعد و عقيل ، نوه هاي امام علي از دخترش خديجه بودند.


عملكرد پيوسته حضرت زينب در اسارت جهت آشكار نشدن چهره شان در برابر نامحرمان:
مورخين نوشته اند: هنگامي كه دشمن به خيمه اهل بيت يورش برد و دست به غارت اموال اهل بيت زد و نقاب هاي زنان را ربود،
حضرت زينب جهت مصون ماندن چهره شان از گزند مردان نامحر همواره صورتشان را با دستانشان مي پوشاندند تا با اين كار نظر مردان بيگانه را كمتر به خود جلب كنند.



 
دوشنبه اول 8 1391 9:57

36 ـ النّظَرُ الى ذرّيّةِ محمّدٍ عبادَةٌ




بكـن عادت به كردار بزرگـان

كه نتوان كرد آسان ترك عـادت

نظر كـردن به فرزنـد پيمبـر
بوَد در پيش مرد حق، عبادت

دسته ها : حديث و روايات
دوشنبه اول 8 1391 9:38

بند پنجاه و هفتم

اين بند را هم مانند قبلي

براي تهمت زدن است

اگر كسي دچار تهمت شد

اين بند را بخواند تهمت از او بر طرف مي شود

و فرد تهمت زننده دچار گرفتاري و بلا مي شود

 

دسته ها : دعا
دوشنبه اول 8 1391 9:35

شهادت زائران خامه امن الهي

 و همچنين شهادت مسلم ابن عقيل

و شهادت امام محمد باقر (ع)

را به خدمت همه عزيزان

پيشا پيش

تسليت عرض مي كنم

 

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 9:23

اين چند روز

روز هاي سختي هستند

هم سخت  و هم مهم

بيشتر قدر بدونيد

روز شهادت حجاج خانه خدا به دست ال سعود ملعون

روز شهادت ايت الله سيد مصطفي خميني

روز شهادت امام محمد باقر (ع)

رو زتوطئه قتل امام حسين (ع)

روز دعوت عمومي مردم كوفه از امام حسين (ع)

حركت امام حسين(ع) از مكه به عراق

خبر شهادت مسلم ابن عقيل به امام حسين (ع)

روز عرفه  روز نيايش روز  رازو نياز

رو ز عيد قربان

پس بازهم سفارش مي كنم

بيشتر اين روزهارو قدر بدونيد

به هم ديگه دعا زياد كنيد

من رو هم توي دعا هاتون فراموش نكنيد

التماس دعا  

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 1:26

كلينى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود:
پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت ‏سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود:
«بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى ‏دهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مى ‏خواند كفن كند و عمامه ‏اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند. سپس به شهود فرمود: بازگرديد خداوند شما را رحمت كند! امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در اين وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده‏ ام و مى‏ خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام (ع) مى‏ خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد (ع) ، وصى و جانشين و امام بعد از اوست.
كلينى در كافى به سند خود از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمود: پدرم روزى در ايام بيماريش به من گفت: پسرم گروهى از قريشيان ساكن مدينه را بدينجا فراخوان تا آنها را گواه بگيرم. من نيز چنين كردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى كه من دنيا را وداع گفتم مرا بشوى و كفن كن و قبرم را چهار انگشت‏ بالاتر از زمين قرار ده و بر آن آب بپاش. چون گواهان رفتند به پدرم عرض كردم: اگر مرا (در خلوت هم) به اين كارها امر مى ‏كردى، انجام مى ‏دادم. چرا درخواستى تا عده‏ اى را به عنوان شاهد به نزدت بياورم؟ فرمود: پسرم مى‏ خواستم با تو نزاع نكنند. (يعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نكنند و بدانند كه تو وصى منى) .
كلينى در كافى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: پدرم در وصيتش نوشته بود كه وى را در سه جامه كفن كنم. يكى رداى جمره‏ اى او بود كه در روز جمعه با آن نماز مى ‏خواند و دو پيراهن ديگر. پس به وى عرض كردم: چرا اينها را مى‏ نويسى؟ فرمود: مى ‏ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگويند او را در چهار يا پنج جامه كفن كن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو كفن محسوب مكن بلكه عمامه از چيزهايى است كه بدن را به آن مى ‏پوشانند.
شيخ كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه امام باقر (ع) وصيت كرد كه هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و اين كار را از سنت مى ‏دانست. زيرا پيامبر مى ‏فرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آريد، آنان نيز به وصيتش عمل كردند.

كتاب: سيره معصومان، ج 5، ص 45
نويسنده: سيد محسن امين

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 1:14

زندگاني سيد مصطفي خميني

تاليفات سيد مصطفي خميني

مبارزات و سياست هاي مصطفي خميني

سيد مصطفى خميني در نگاه بزرگان

دانلود كل زندگينامه شهيد سيد مصطفي خميني (۵۰ صفحه) در ادامه مطلب

 

شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني
ولادت سيد مصطفي خميني

شهيد سيد مصطفي خميني در ۲۱ آذر ۱۳۰۹ ه‍ ش برابر با ۲۱ رجب ۱۳۴۹ ه‍ ق در محله الونديه شهرستان قم در منزل اجاره‌اي متولد شد. به مناسبت نام پدر بزرگ پدري ‌اش شهيد سيد مصطفي موسوي‌ او را نيز مصطفي ناميدند.

برفراز كرسي اجتهاد

حاج آقا سيد مصطفي خميني پس از تلاش فراوان در ۲۷ سالگي به درجه اجتهاد نائل آمد، اجازه اجتهاد او از طرف امام خميني (ره‌) بود. عارف واصل آيت الله حاج سيدرضا بهأالديني كه ساليان طولاني با ايشان حشر و نشر داشت‌، در خصوص مقام علمي او چنين مي‌نويسد: «بسمه تعالي‌. الحاج مصطفي آية‌ الله جمع بين‌المعقول و المنقول و السياسة الاسلامية و الدينيه في شبابه و بلغ مابلغ من نوادر زماننا بل من نوادر الاعصار و الازمان‌…
تاليفات سيد مصطفي خميني

با اينكه حاج آقا سيد مصطفي خميني هنوز جوان بود، ولي ديري نپاييد كه در زمينه‌هاي تحقيق و تأليف نيز توجه همگان را به خود جلب نمود. مرور اجمالي بر تأليفات ايشان‌، بهترين گواه بر نبوغ و فقاهت پوياي آن محقق و فقيه فرزانه است‌.

۱ـ القواعد الحكميه (حاشيه براسفار ملاصدرا)

۲ـ حاشيه بر شرح هدايه ملاصدرا

۳ـ حاشيه بر مبدأ و معاد ملاصدرا

۴ـ كتاب البيع (اين كتاب در سه جلد بوده‌؛ ولي در حال حاضر فقط جلد اول و بحث ولايت فقيه از جلد دوم آن موجود است‌)

۵ـ كتاب الاجاره

۶ـ مستند تحريرالوسيله

۷ـ الحاشية علي‌العروة الوثقي

۸ـ كتاب الخيارات

۹ـ المكاسب المحرمه

۱۰ـ الواجبات في‌الصلاة

۱۱ـ كتاب الصوم

۱۲ـ تحريرات في‌الاصول (۸ جلد)

۱۳ـ كتاب الطهارة

۱۴ـ القواعدالرجاليه

۱۵ـ حاشيه بر مستدرك مرحوم ميرزاحسين نوري

۱۶ـ شرح زندگاني ائمه معصومين

۱۷ـ تطبيق هيئت جديد بر هيئت و نجوم اسلامي

۱۸ـ تفسيرالقرآن الكريم (۴ جلد)

۱۹ـ الفوائد و العوائد

۲۰ـ الخلل في‌الصلاة

ازدواج آيت الله مصطفي خميني

آيت الله سيد مصطفي خميني در سال ۱۳۳۵ شمسي با خانم معصومه حائري دختر آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري يزدي ازدواج نمود. خانم خديجه ثقفي همسر امام خميني (ره‌) دربارة چگونگي اين ازدواج مي‌گويد: يك وقت شايع شد كه با آقا مرتضي حائري وصلت كرده‌ايم‌، به‌طوري كه مصطفي مي‌گويد: وقتي آقاي حائري از صحن حرم بيرون مي‌آيد، رفقا مي گويند كه پدر زنت آمد. اين شايعه به گوش آقا رسيده بود و يك شب آقا از من پرسيد كه دختر آقاي حائري را ديده‌اي‌؟ من هم كمي توضيح دادم‌.

مبارزات و سياست هاي سيد مصطفي خميني

شهيد سيد مصطفي خميني قبل از شروع نهضت امام خميني (ره‌) تا حدودي با جريانهاي سياسي جامعه آشنايي داشت و نسبت به جريانهاي مذهبي همفكري و گرايش داشت يكي از مؤثرترين تشكلهاي سياسي و مذهبي‌، جمعيت فداييان اسلام بود كه با تكيه بر مباني فكري ديني به مبارزات دامنه‌داري از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۴ دست زد. سيد مصطفي خميني با رهبر اين جمعيت‌؛ يعني شهيد سيد مجتبي نواب صفوي آشنا بود و در جلسات آن شركت مي‌كرد. با نفر دوم اين جمعيت نيز كه شهيد عبدالحسين واحدي بود، ارتباط دوستانه و نزديكي داشت‌. آية‌الله صادق خلخالي در خاطرات خود در اين خصوص مي‌گويد: سيدمصطفي‌ هيچ‌گاه حاضر نبود زير بار ظلم و ستم برود و از اين جهت ايشان‌، بي‌اندازه به مرحوم نواب و مرحوم واحدي علاقه داشت و با آنها در جلسات خصوصي شركت مي‌كرد. مخصوصاً در منزل آية‌ الله شهيد صدوقي (قدس سره‌)، كه شهيد واحدي مدتي در آنجا مخفي بود.

شهادت سيد مصطفي خميني

آيت‌ الله سيد مصطفي خميني ، پس از دوراني پر از رنج‌، تلاش و مبارزه در سحرگاه يكشنبه اول آبان ماه ۱۳۵۶ (برابر با نهم ذي‌قعده ۱۳۹۷ ه‍ ق‌) در سن ۴۷ سالگي در نجف به‌ طور ناگهاني و مرموز در خانه خود درگذشت‌. اولين كسي كه از اين واقعه آگاه شد و ديگران را نيز مطلع نمود، خادمه منزل حاج آقا مصطفي خميني به نام صغرا خانم بود

سيد مصطفى خميني در نگاه بزرگان

شخصيت علمى و سياسى و عرفانى و عبادى شهيد بر همگان روشن است و ما بخاطر تبرك و تيمن كلام عده اى از بزرگان را زينت بخش صفحات مى گردانيم :

امام خمينى(رحمت الله عليه) :

من اميد داشتم كه اين مرحوم (حاج آقا سيد مصطفى خميني ) شخص خدمتگذار و سودمند براى اسلام و مسلمين باشد ولى ((لا راد لقضائه و ان الله لغنى عن العالمين.

آيت الله العظمى بهاء الدينى (رحمت الله عليه) :

… ابن الامام ، بل هو الامام ، بل له اب مثل الامام ، شديد الحب بالامام ، لا لاجل الابوة ، و الامام شديد الحب لا لاجل ابنوة ، بل لجهات اخر لامجال لذكرها.

آيت الله حاج آقا مصطفى خمينى : دانشهاى عقلى و نقلى ، سياست اسلامى و دينى را در جوانى ياد گرفته ، و به جايى رسيده بود، كه از نخبگان زمان ما، بلكه عصرها و زمانها بود. درست گفتار و نيك سيرت بود، با كمال زيركى و هوشيارى به نفوس ، آگاهى داشت ، در انقلاب اسلامى و حوادث آن نقش ‍ بسيار ارزنده اى داشت … فرزند امام بود، بلكه خود، امامى بود، بلكه پدرى مثل امام داشت …

حضرت آيت الله العظمى خامنه اى(مدظله العالي) :

مرحوم سيد مصطفى خمينى (رحمت الله عليه)يكى از شخصيت هاى بالقوه و بالفعل اسلام بود. روزى كه ايشان شهيد شدند، در حدود سنين ۴۸ – ۴۷ سالگى بودند و در آن سن جزء ممتازين كسانى بود، كه در حوزه هاى علميه قم ، نجف ، مشهد، و… وجود داشت ، بنده ايشان را به عنوان يك چهره برجسته حوزه علميه قم از سالهاى قبل مى شناختم .

آيت الله معرفت(رحمت الله عليه) :

((تواضع و فروتنى از ويژگيهاى آن مرحوم بود و اين در حالى بود كه ايشان هم به دليل فرزندى امام (رحمت الله عليه) و هم به خاطر ويژگيهايى فردى از موقعيت اجتماعى بالايى برخوردار بود… ايشان جلوتر از پدر بزرگوارشان حرف نمى زد، و اصولا نمى توان آن مرحوم را از والد جدا دانست . خيلى از افراد اعتقاد داشتند كه ايشان در تمام ابعاد همانند زمانى است كه امام (ره ) در سنين جوانى بودند.))

 

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 1:12

در روز نهم مردادماه 1366 شمسي برابر با ششم ذيحجّه سال 1407 قمري، هزاران زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر كشورهاي اسلامي در مكه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فريضه الهي برائت از مشركين بودند كه به دست ماموران دولت وهابي عربستان سعودي مورد تهاجم وحشيانه قرار گرفته و به شهادت رسيدند. زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعاليم اسلام و قرآن برگزار مي‏كنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي اعلام مي‏دارند. بر اثر اين يورش بي‏رحمانه در خانه امن الهي، چهارصد نفر از حُجّاج ايراني به شهادت رسيده و بيش از هزار نفر نيز زخمي شدند. حمله به زائران خانه خدا نشان داد كه سردمداران وهابي عربستان، نه تنها لياقت خدمت به حرمين شرفين در اين كشور را ندارند، بلكه براي اثبات سرسپردگي خويش حاضرند احكام مُحكم الهي را نيز زير پا بگذارند. برگزاري مراسم برائت از مشركين در جريان اجتماع بزرگ و پرشكوه حجّ، تاثير آن را دوچندان مي‏كند. با توجه به اين اهميت، رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري، حضرت آيت‏اللَّه خامنه‏اي، همه ساله بر انجام هرچه باشكوه‏تر مراسم برائت از مشركين تاكيد داشته و دارند. روز ششم ذيحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجيان ايراني به همراه برخي از حجاج ساير كشورها كه به صف ايرانيان پيوسته بودند ، راهپيمايي عظيم برائت از مشركين را در مكه معظمه آغاز كردند .حجاج بيت الله الحرام در اين راهپيمايي باشكوه ضمن اظهار تنفر از آمريكا و اسرائيل ، از همه كافران و مشركان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ويكپارچگي ، جهت مبارزه بي امان با سلطه قدرتهاي شيطاني ، در راس آنان شيطان بزرگ آمريكاي جنايتكار ، دعوت نمودند. گويي در و ديوار شهر مكه و ملائكه آسمان ، همصدا با حجاج شعار مي دادند . عرب و عجم ، مبهوت و مسحور اين طنين الهي شده بودند . راهپيمايان ، پس از استماع پيام تاريخي رهبرانقلاب اسلامي حضرت امام خميني ( ره) ، با شعار الله اكبر ، لا اله الا الله و مرگ بر آمريكا براي اداي نمازمغرب روانه حرم شدند . پس از طي مسافتي ، در حالي كه جلوي جمعيت عظيم راهپيمايان ، زنان و گروهي جانبازان در حركت بودند ، ناگهان ستونهايي از نظاميان آل سعود هويدا شد . آنان لحظه اي بعد ، به طرف صفوف حمله كردند و با باطوم بر سرو روي زائران بي گناه كوبيدند . اين گروه ازيك سو ، و گروه ديگري نيز از بالاي پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شيشه و بلوك سيماني بر سر و روي مردم مي ريختند . پس از آن ، شليك گازهاي سمي و خفه كننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد كشتن راهپيمايان برائت ازمشركين به سوي آنان سرازير گرديد و پيكرهاي پاك آسماني كه جرمشان اعلام برائت و بيزاري از آمريكا ، اسرائيل و ايادي ناپاك آنها بود ، درخاك و خون غلتيدند . چادرها از سر زنان افتاد ، افراد زيادي به زير دست و پا له شدند و عده اي به وسيله گازهاي خفه كننده و رگبار گلوله ها، به شهادت رسيدند . اين جنايتكاران حتي به آمبولانسهاي حامل مجروحان نيز يورش مي بردند و مانع از جمع آوري آنان مي شدند . اين جنايت در جمعه خونين مكه ، به قدري فجيع بود كه براي مرتكبان و بانيان آن ، جز لكه هاي ننگ ابدي در صفحات تاريخ و فضاحت و رسوايي نزد ملتها ، اثري باقي نگذاشت . اين حادثه جانسوز ، كه وصف و شرح آن در كلام نمي گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، كه دل آزادگان دنيا را نيز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمي بزرگ فرو برد . ليكن به قول امام عزيزمان ، خميني كبير : ما در عين حال كه شديداً متأثر و عزادار از اين قتل عام بي سابقه امت محمد صلي الله عليه و آله و پيروان ابراهيم حنيف و عاملين به قرآن كريم گرديده ايم ، ولي خداوند بزرگ را سپاس مي گزاريم كه دشمنان ما و مخالفين سياست اسلامي ما را از كم عقلان و بي خردان قرار داده است . چرا كه خودشان هم درك نمي كنند كه حركتهاي كورشان ، سبب قوت و تبليغ انقلاب و معرفي مظلوميت ملت ما گرديده است و درهر مرحله اي سبب ارتقاي مكتب و كشورمان را فراهم كرده اند... »

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 1:10

زائران خانه خدا

در ششم ذي الحجه سال

1366بي رحمانه به دست ال سعود

به شهادت رسيدن

 

من هنوز يادم هست كه چقدر درد ناك بود

خدا رحمتشون كنه

دسته ها : مناسبت ها
دوشنبه اول 8 1391 1:2
X