علاقه ي بسيار برخي ما ايرانيان به اروپايي بودن و اصطلاحا امروزي بودن يكي از دلايلي است كه متاسفانه باعث گرديده است تا گذشته و تاريخ خود را فراموش كرده و زندگي خود را دائم در جهت زندگي و رفتار غربي گونه تغيير دهيم.
تغيير روشهاي زندگي و نيل به مدرنيته شده نمونه بارز همين زندگي غربي گونه است. كافي است به اطراف خود نيم نگاهي بيندازيم تا به راحتي متوجه اين تغييرات گرديم . البته در مورد نوع پوشش و ذائقه موسيقي قضيه كمي متفاوت تر مي نماياند. ميتوان اينگونه برداشت نمود كه تغييرات چشمگير در سليقه هاي موسيقايي جوانان نشاندهنده نوعي اعتراض و نارضايتي است .
متاسفانه مدتي است با رواج انواع مختلف موسيقي هاي غربي در ايران بازار اين نوع موسيقي ها بسيار داغ شده اند تا جايي كه گوي سبقت را از ساير انواع موسيقي ها ربوده اند . سبك هاي مختلفي كه متعلق به ساير كشورهاست و هر يك داراي پيشينه اي بسيار كوتاه هستند . سبكهايي كه آن متانت و وزن موسيقي ايراني را ندارند آنچنان در ميان جوانان رواج يافته اند كه روحيات و خلقيات زيباي دوران جواني و نوجواني را تحت تاثير ذات خشن خود در آورده و روحيات جوانان را تسخير نموده اند. .
دانش آموزان و دانشجويان و ساير اقشار جوان را مي بينيم كه اين روزها صداي موسيقي " ديش ديش " بي معني به نام موسيقي رپ ، موسيقي متال و نيو متال و غيره از گوشي هاي موبايلشان يا از باندهاي داخل ماشين آنها پخش مي شود و به قول جديدي ها دارند لذت مي برند و حال مي كنند ولي هيچيك از آن آدمهاي غيرتي توجهي نمي كنند كه متاسفانه اين موسيقي ها ، موسيقي هايي است كه به عزيز ترين كلمات جهان يعني ، مادر ، الفاظ بسيار زشت و وقاحت باري را نسبت مي دهد و حتي به الفاظي مانند خواهر يا مادر آنها هم حمله مي كند ، گويي معني شعرهاي اين آهنگهاي بي اساس را گوش نداده و نمي فهمند ! خيلي ها فقط رپ را به عنوان يك موسيقي مي شناسند اما حقيقت اين است كه اين روز ها شاهد مدل موي رپ ، مدل مخصوص لباس و... هستيم. گويي رپ تبديل به يك فرهنگ در بين بعضي نوجوانان و جوانان شده است.
موسيقي هاي امروزي بر روي جذابيتهاي جنسي و ظاهري تأكيد ميكنند
موسيقيهايي كه عشق در نگاه اول را تلقين ميكنند، موسيقيهايي هستند كه محتواي عاشقانهشان همراه با هيجان ريتميك است كه تأثيرگذاري بر روي جوان را افزايش ميدهد. اين نوع موسيقيها بيشتر بر روي جذابيتهاي جنسي و ظاهري تأكيد ميكنند و نه معيارهاي عقلاني، كه نام «عشق» را بر آنها گذاشتهاند.
وقتي كه جوان با مشكلات روبرو ميشود به موسيقيهايي پناه ميبرند كه آنها هم معمولا تم غمگين و نا اميدانه دارند، يعني الگوهايي كه دريافت ميكند به دليل پديدهاي كه ما در روانشناسي آن را «همانندسازي» ميناميم.
غير از اينكه موسيقيهاي مبتذل و سطحي بر روي زندگي زناشويي و روند ازدواج جوانان تأثير ميگذارد، بر روي نوجوانان هم بسيار تأثيرگذار است.
بقيه در ادامه مطلب...
«به خانمي جوان، خوش برخورد و با ظاهري آراسته نيازمنديم»؛ اين جمله مشترك ميان آگهيهاي استخدام خانم هاست و نكته قابل توجه اينجاست كه «جواني»، «ظاهري آراسته » و «خوش برخورد»، وقتي در دل آگهيهاي استخدام زنان و دختران جاي ميگيرند، معنايي متفاوت از مفهوم اصلي خود را مييابند به طوري كه بسياري از مشكلات و آسيبهاي اجتماعي براي زنان و دختران از اين بيراهه معنايي ميگذرد!
پيشاپيش از خوانندگان فهيم به خاطر بيان برخي واقعيتهاي زننده و تلخ در اين گزارش پوزش ميخواهيم. شما هم اگر جزو افراد جوياي كار باشيد، بدون شك هنگامي كه در ميان آگهي اشتغال نيازمنديهاي مطبوعات، آگهي هايي كه روي در و ديوار شهر جا خوش كردهاند يا در مراكز كاريابي وقتي كه رزومه كاري خود را ارائه ميدهيد به چنين مواردي برخوردهايد.
«احتياج» سنگ بناي شكلگيري آسيبها
در واقع در بسياري از موارد خانمهاي جوياي كار براي به دست آوردن شغل پيش از متخصص و بيش از تحصيل بايد اين سه ويژگي را يا داشته باشند يا با توسل به راهكاري اين صفات را در خود ايجاد كنند. حقوق ناچيزو بدون بيمه، فرار از زير اجراي قوانين كار و تن دادن به آراستگي ظاهر به همان معنايي كه كارفرما ميخواهد(بزك كردن)، انجام كار اضافه و خلاف شأن، همه و همه مواردي است كه دليل رخ دادنش را ميتوان در يك مفهوم كليدي پيدا كرد؛ «احتياج.»
اين شاغلان خوشحال نيستند
20 ساله است اما براي رسيدن به ظاهر آراستهاي كه رئيس شركت از او خواسته آنقدر آرايش كرده كه 35 ساله به نظر ميرسد! مريم منشي يك شركت خصوصي است. او به خبرنگار اجتماعي «جوان» ميگويد: «مدتي بود كه دنبال كار ميگشتم. اين كار را از روزنامه پيدا كردم. در آگهي شرط سني قيد شده بود؛زير 22 سال. علاوه بر كارهاي اداري، كار آبدارخانه را هم انجام ميدهم». مريم هنوز بيمه نيست و با حقوق 250 هزار توماني و با تمام شرايط سختي كه دارد سعي ميكند شغلش را حفظ كند.
«سميه» كارمند آژانس هواپيمايي نيز تمام تلاشش را ميكند تا در قالب نقشي كه از او خواسته شده فرو رود؛حتي به كمك رنگ و لعاب لوازم آرايش و چاشني رفتارهايي كه خودش هم نميپسندد! «نگين» هم زن جواني است كه بازارياب يك شركت لوازم آرايشي است و براي فروختن يك محصول ساده گاهي ناگزير است ساعتها با مشتريان صحبت كند و البته خوش برخورد باشد !
بهرهگيري از نيروي كار ارزان و استفاده ويتريني از زنان به همين جا ختم نميشود و در برخي از موارد، خانمها در مشاغلي خلاف شأن به كار گرفته ميشوند. نمونه اين موارد را در اشتغال زنان و دختران جوان در مراكز فروش گوشت و مرغ، رزروشن آژانس يا پيك موتوري و صندوقدار رستورانهاست
«مرضيه» اما مسئول فروش شركت عرضه لوازم خودرو است و با وجودي كه بيشتر مشتريان اين شركت مرد هستند از او خواسته شده تا كاملاً خوش برخورد باشد
و با هر شگردي كه شده مشتري را قانع به خريد كند! «نسترن» هم جوان جوياي كاري است كه براي استخدام در يك شركت بازرگاني اين شرط برايش تعيين شده است: «بايد همراه رئيس شركت يك مسافرت خارجي بروي تا بعد از آن تصميم گرفته شود!»
بهرهگيري از نيروي كار ارزان و استفاده ويتريني از زنان به همين جا ختم نميشود و در برخي از موارد، خانمها در مشاغلي خلاف شأن به كار گرفته ميشوند. نمونه اين موارد را در اشتغال زنان و دختران جوان در مراكز فروش گوشت و مرغ، رزروشن آژانس يا پيك موتوري و صندوقدار رستورانهاست. به طور نمونه «پريسا» دختر جواني است كه صندوقدار يك پيتزا فروشي است و بيشتر شبها تا ساعت يك بامداد كار ميكند. او هم بيمه ندارد و حقوقش با قانون وزارت كار نميخواند اما از او خواستهاند سعي كند خوش برخورد باشد تا مشتريها باز هم به رستوران محل كار او سر بزنند! كار در سوپر ماركتها، مۆسسات خدماتي يا حضور بدون حجاب كارمندان زن در شركتهاي خصوصي از معضلات ديگري است كه زنان و دختران جوياي كار در جامعه را تهديد ميكند.
اولويت اشتغال براي دختران وارونه شده است
دكتر مجيد ابهري، متخصص علوم رفتاري در اين باره به «جوان» ميگويد: مۆسسات كاريابي عامل اصلي آسيبهاي فرهنگي هستند. وي ريشه آسيبهاي ناشي از استفاده ويتريني از زنان و دختران جوياي كار را از يك سو، گسترش روزافزون آمار زنان سرپرست خانوار و از سوي ديگر بالا رفتن آمار زنان تحصيلكرده ميداند. اين استاد دانشگاه تأكيد ميكند: از نگاه آسيب شناسي زنان آماده به كار دو دستهاند؛ دستهاي از روي نياز، شرايط سخت و گاهي غير اخلاقي محيط كار را تحمل ميكنند و گروه ديگر اشتغال را وسيلهاي براي وقت گذراني ميدانند و براي دور بودن از محيط خانه حاضرند با كمترين حقوق كار كنند. به باور وي، همين موضوع سبب شده تا امروزي بودن، خوش صحبت و جذاب بودن به جاي اولويتهاي اشتغال بنشيند. دكتر ابهري با اشاره به شرايط برخي از كارگران اعزامي به منازل تصريح ميكند: گاهي اين افراد ناگزيرند در برابر خواستههاي نامشروع كارفرما، بارها محل كارشان را تغيير دهند. بسياري از زنان و دختراني كه قصد اشتغال سالم و فعاليت اجتماعي مفيد را دارند به دليل فضاي كاري ناسالم موجود، ناگزير ميشوند يا خانه نشين شوند يا به سختي شغل مناسب پيدا كنند.
فضاي ناامن اشتغال براي زنان و دختران علاوه بر آسيبهاي فردي براي آنها، جامعه را نيز با چالش مواجه ميسازد. ابهري در اين باره نيز ميگويد: اين معضل سبب ارائه الگوهاي نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگي فكري و رفتارهاي ضد فرهنگي را به دنبال دارد و در نهايت موجب تسري آسيبهاي اجتماعي و فرهنگ فاسد اشتغال ميشود
بيشتر هنرمندها به خاطر ظاهر هنرمندشدهاند!
اين استاد دانشگاه با اشاره به انحطاط موجود در محيط شغلهاي هنري نيز ميافزايد: 85 درصد از هنرمندان فاقد تحصيلات تخصصي هستند و بر اساس ظواهر وارد اين شغل شدهاند و در عوض حدود 100 هزار فارغالتحصيل رشتههاي هنر يا بيكارند يا در رشتههاي غير مرتبط فعاليت ميكنند!
فرهنگ فاسد اشتغال
فضاي ناامن اشتغال براي زنان و دختران علاوه بر آسيبهاي فردي براي آنها، جامعه را نيز با چالش مواجه ميسازد. ابهري در اين باره نيز ميگويد: اين معضل سبب ارائه الگوهاي نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگي فكري و رفتارهاي ضد فرهنگي را به دنبال دارد و در نهايت موجب تسري آسيبهاي اجتماعي و فرهنگ فاسد اشتغال ميشود.
زوال اخلاق شغلي
زوال اخلاقي در حوزه اشتغال، موضوعي است كه شاهد آن هستيم و ممكن است آسيبهاي جبران ناپذيري را به شالوده جامعه ما وارد كند. كاش مسئولان امر كمي به فكر فرو روند
زنان و بانوان از اركان اساسي جوامع بشري اند و عالي ترين نقش سازنده را با عناوين همسر و مادر در دواير زيستي انساني دارا مي باشند و بدين خاطر است كه اگر بانوان در جامعه اي سالم و با كمال و عفت پيشه باشند و از انحرافات بنيان برانداز بدور باشند ،آن جامعه در كمال سلامت اخلاقي و سعادت انساني خواهد بود . بنابراين بي جهت نيست كه دين جاوداني اسلام كه دربردارنده تمامي نيازهاي بشر مترقي تا پايان قرون تكاملي انسان است اهميت زيادي به اين قشر بزرگ و مهم جامعه داده است.........
لطفا ادامه مطلب را بخوانيد .........