..
شيطان به حضرت محمد(ص) گفتمن طاقت وتحمل شش خصلت آدم را ندارم ۱ به هم ميرسند سلام ميكننذ۲ با هم مصافحه ميكنند۳براي هر كاريانشاءاله مي گويند۴ ازهر گناه استغفار ميكنند۵اول هر كار بسم اله الرحمان الرحيم ميگويند۶تا نام حضرت محمد(ص) را ميشنوند صلوات ميفرستند .اين روايت را براي يك ديگر بگوييم وبه آن ها عمل كنيم تادست هاي شيطان بسته شود.
...
/.//
نخست به تعريف واژه كالري مي پردازيم: كالري واحد استاندارد اندازه گيري مقدار انرژي موجود در مواد غذايي است.تمامي انواع غذا ها حاوي مقاديري كالري هستند. در حقيقت هيچ گونه ماده ي غذايي به جز آب وجود نداشته كه كاملا عاري از هرگونه كالري باشد.
به گزارش سلامت نيوز، واژه ي غذا هاي داراي كالري منفي در حقيقت به غذا هايي اطلاق مي گردد كه بدن براي هضم و جذب و نيز استفاده از آنها، به صرف مقادير بالاتري از انرژي در مقايسه با محتواي انرژي موجود در اين غذا ها، نيازمند هستند. كه اين در نهايت موجب سوختن مقداري انرژي توسط بدن مي گردد.
بدن براي هضم و جذب غذا ها و نيز استفاده از ويتامين ها، مواد معدني و نيز ديگر فاكتور هاي تغذيه اي موجود در مواد غذايي، به صرف انرژي نياز مند است. هر چه بدن راحت تر قادر به تجزيه، و نيز استفاده از مواد مغذي موجود در يك ماده ي غذايي باشد، سلول هاي بدن، به منظور هضم و جذب آن ماده ي غذايي، نيازمند به صرف مقدار انرژي كمتري خواهند بود. و برعكس، هرچه استخراج تركيبات مغذي موجود در يك ماده ي غذايي مشكل تر باشد، سلولهاي بدن براي هضم و جذب و نيز استفاده از تركيبات موجود در آن ماده ي غذايي، نيازمند به صرف مقدار انرژي بيشتري خواهند بود.
غذاهاي داراي كالري منفي
اينها در واقع غذاهايي هستند كه مقدار انرژي مورد نياز براي هضم و نيز جذب آنها توسط بدن انسان، به مراتب بالاتر از مقدار انرژي موجود در اين غذاها مي باشد. در حقيقت، استفاده از كالري هاي موجود در اين دسته از غذاها براي بدن انسان دشوار بوده، و بنا بر اين بدن به منظور هضم و جذب اين دسته از مواد غذايي نيازمند صرف مقادير زيادي از انرژي است.
در نتيجه:
بدن براي هضم و جذب غذاهاي داراي كالري منفي نيازمند به صرف مقادير بيشتري انرژي در مقايسه با محتواي انرژتيكي موجود در اين غذا ها است، كه اين به نوبه ي خود منجر به افزايش انرژي مصرفي بدن و در نتيجه منجر به كمك به كاهش وزن مي گردد. به همين دليل، غذاهاي كالري منفي به غذا هاي چربي سوز نيز معروف هستند.
به عنوان مثال:
يك قاچ كيك داراي حدودا 500 كالري است، و سلول هاي بدن نيز به منظور هضم و جذب اين قاچ كيك نياز مند به صرف حدودا 200 كالري مي باشند. در نهايت، پس از پايان تمامي پروسه هاي متابوليكي توسط بدن، و هضم و جذب غذا توسط دستگاه گوارشي، مقدار 300 كالري اظافي در نتيجه ي مصرف اين قاچ كيك باقي خواهد ماند. اين كالري ها نيز به نوبه ي خود به تجمع چربي در بدن، و نيز به افزايش وزن كمك كرده، و در نهايت منجر به ايجاد مشكل اضافه وزن مي گردند.
حال آنكه، اگر غذاي مصرفي داراي 100 كالري بوده و بدن نيز براي هضم و جذب آن به صرف 150 كالري نيازمند باشد، در واقع به مانند اين است كه با خوردن اين غذا بدن نه تنها كالري اي مصرف ننموده بلكه 50 كالري نيز سوزانده است.
به عنوان مثال بدن براي هضم و جذب يك ظرف 100 گرمي كلم بروكلي نيازمند به صرف حدودا 100 كالري مي باشد، حال آنكه اين مقدار كلم داراي فقط چيزي در حدود 25 كالري مي باشد.
پس بنابر اين هرچه مقدار بيشتري از اين كلم را مصرف نماييم، بدن نيز براي متابوليسم و هضم و جذب آن مقدار بيشتري كالري خواهد سوزاند.غذا هاي مختلف حاوي مقادير متفاوتي از كالري، كربوهيدراتها، چربي ها، پروتيين، مواد معدني، ويتامين ها و ديگر تركيبات مي باشند.بدن انسان براي هضم و جذب مواد غذايي مختلف، و نيز به منظور انجام واكنش هاي مختلف متابوليكي، نيازمند به انواع گوناگوني از آنزيم ها است.
غذا هاي كالري منفي در حقيقت حاوي انواع ويتامين ها، مواد معدني، و نيز ديگر مواد مورد نياز بدن مي باشند. كه اين ويتامين ها و مواد معدني براي توليد، و نيز فعاليت بسياري از آنزيمهاي بدن مورد نياز است. بدين ترتيب نيز، غذا هاي كالري منفي، به واسطه ي نقش خود در فراهم آوردن ويتامين ها و مواد معدني مورد نياز بدن، به بدن در تجزيه و نيز متابوليسم مواد غذايي مصرفي كمك مي نمايند.
در واقع مقدار ويتامين ها و مواد معدني موجود در اين دسته از گياهان در حدي است كه نه تنها به بدن در تجزيه و سوخت كالري هاي موجود در اين غذاها كمك مي كند، بلكه به بدن در سوخت كالري هاي موجود در ديگر انواع غذاهاي مصرف شده نيز كمك مي نمايد.
همچنين اين دسته از گياهان حاوي مقادير بالايي از فيبر (سلولز) و نيز آب مي باشند. بديهي است كه آب داراي هيچگونه كالري نمي باشد و سلولز نيز قابل جذب توسط بدن نبوده و به تجمع چربي و افزايش وزن نخواهد انجاميد. به علاوه، محتواي سلولزي اين گياهان به عملكرد دستگاه گوارشي كمك نموده و دفع مواد زايد توسط روده ها را افزايش خواهد داد كه اين امر نيز به نوبه ي خود به كاهش وزن كمك چشمگيري مي نمايد.
فهرستي از غذا هاي داراي كالري منفي
سبزيجات:
كدو، كلم، اسفناج، شلغم، كلم برگ، كرفس، فلفل قرمز، خيار، سير، مارچوبه، كلم بروكلي، كلم گل، لوبيا سبز، پياز، گوجه فرنگي، پيازچه، تره فرنگي.
ميوه ها:
سيب، گريپ فروت، ليمو، پرتقال، توت فرنگي، نارنگي، آناناس، مانگو، آلو.
غذا هاي كالري منفي تماما از ميوه ها و نيز سبزيجات بوده، و همان طور كه قبلا نيز ذكر شد اين غذاها حاوي مقادير بالايي از سلولز و آب هستند. آب داراي هيچ گونه كالري اي نيست. به علاوه، سلولز نيز به علت فقدان آنزيم سلولاز در بدن انسان، قابل جذب توسط بدن نبوده و بنابر اين بدن قادر به متابوليسم سلولز و نيز استفاده از كالري هاي موجود در اين ماده ي غذا يي نيست. حيواناتي از قبيل گاو، و گوسفندان قسمت عمده ي كالري هاي مورد نياز بدن خود را از مصرف سلولز، كه در گياهان و علف موجود مي باشد به دست مي آورند.
..
...
«باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است»
ماه عزاي فاطمه روح مُحرم است
خون گريه كن ز غم، كه عقيق يمن شوي
رخصت دهد خدا كه تو هم سينه زن شوي
در فاطميه از دل و جان گريه مي كنيم
همراه با امام زمان گريه مي كنيم
در فاطميه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غيرت ما شعله ور شود
شمشير خشم شيعه پديدار مي شود
وقتي كه حرف كوچه و ديوار مي شود
لعنت به آنكه پايگذار سقيفه شد
لعنت به هر كسي كه به ناحق خليفه شد
لعنت بر آنكه برتن اسلام خرقه كرد
اين قوم متحد شده را فرقه فرقه كرد
تكفير دشمنان علي ركن كيش ماست
هر كس محب فاطمه شد،قوم وخويش ماست
ما بي خيال سيلي زهرا نمي شويم
راضي به ترك و نهي تبرا نمي شويم
قرآن و اهل بيت نبي اصل سنت است
هر كس جدا ز اين دو شود،اهل بدعت است
ما همكلام منكر حيدر نمي شويم
«با قنفذ و مغيره برادر نمي شويم»
ما از الست طايفه اي سينه خسته ايم
ما بچه هاي مادر پهلو شكسته ايم
امروز اگر كه سينه و زنجير مي زنيم
فردا به عشق فاطمه شمشير مي زنيم
ما را نبي «قبيله ي سلمان» خطاب كرد
روي غرور و غيرت ما هم حساب كرد
از ما بترس،طايفه اي پر اراده ايم
ما مثل كوه پشت علي ايستاده ايم
از اما بترس، شيعۀ سرسخت حيدريم
جان بركفان جبهه ي فتواي رهبريم
از جمعه اي بترس كه روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست
از جمعه اي بترس،كه دنيا به كام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست
از جمعه اي بترس، كه پولاد مي شويم
از هرم عشق مالك و مقداد مي شويم
وحيد قاسمي
فضّه در باز كن امروز نگارم خوب است
باغبانم پس در باغ و بهارم خوب است
از چه با هول و بلا چشم به بستر داري
با علي حرف بزن جان بسپارم خوب است
چه كنم اين همه از كوثر من خون نرود
مرحم تازه به زخمش بگذارم خوب است
فاطمه جان، همسر خوبم، عزيزم پاشو
اينكه من بي سپرم، يار ندارم خوب است
نگران من و اين حالم و اين خانه مباش
تو كه خوبي همه ي ايل و تبارم خوب است
از خدا خواسته ام بعد تو و سوختنت
درب اين خانه شود سنگ مزارت خوب است
چه كنم فاطمه جان تا كه دلت وا بشود؟
مهر و سجّاده و تسبيح بيارم خوب است
قول دادم نكنم گريه، بخندي كه نشد
بزنم زير همه قول و قرارم خوب است
حسين قربانچه
به قلبم مهر حيدر با تو مادر
نجات من زمحشر با تو مادر
برايت گريه كردن با من و دل
و رزق ديده ي تر با تو مادر
اي شيعيان به هوش ايام مضطري است
هر شيعه ي علي در فاطميه ها
از شادي و شعف از خنده ها بري است
رخت و لباس نو بر تن نمي كنيم
مشكي به تن كند هر كس كه حيدري است
دور از نگاه غم آلوده ي علي
ابري تر از بهار چشمان دختري است
طفلان فاطمه محزون و دل غمين
باور نمي كنند مادر كبوتري است
با بغض در گلو حيدر اشاره كرد
يعني كه فاطمه پايان دلبري است؟
از داغ همسرش از پا فتاده است
حيدر كه گفته اند مولاي خيبري است
گريان روضه ايم و عزادار فاطمه
عمري اسير كوچه و بازار فاطمه
جبران لطف مادريش را كجا توان
تا بي نهايتيم بدهكار فاطمه
روز ازل خريده مرا او براي خويش
اكنون اگرشديم خريدار فاطمه
هركس اسير مشغله اي گشته است و ما
شاعر شديم شاعر دربار فاطمه
.................
با رفتنت تمام بلاها شروع شد
درد فراق و غصه ي زهرا شروع شد
بعد از بهار ، هيزم دلهاي كينه اي
شعله كشيد و نوبت سرما شروع شد
وقتي غروب عمر تو را جار مي زدند
آغاز كار غربت دريا شروع شد
از اين به بعد كلبه ي احزان دخترت
فرياد وامحمدا و خدايا شروع شد
ابري سياه بر سر كوچه كمين نمود
صحبت زباغ هاي فدك تا شروع شد
از روز رفتنت و تا روز رفتنم
ايام درس زينب كبري شروع شد
جايي كه سوخت در آن بيت مرتضي
آتش زدن به كرببلاها شروع شد
.............................
حرمت شكسته اند و نوشتند ملال نيست
كشتند اهل خانه و گفتند قتال نيست
اصحاب هر كدام به دنبال خويشتن
حتي به گوش شهر صداي بلال نيست
از كوچه از حسن و بغض در گلوش
خانم بيا بگو كه ديگر مجال نيست
حرف اهالي است در اين هفته اخير
زهرا به گردن علي آيا وبال نيست؟
حوراي آسماني خاكي نشين تورا
با اين همه سپاه توان جدال نيست
وقتي كه بيت وحي به آتش كشيده شد
آتش زدن به خيمه زينب محال نيست
........................
در بين راه تا گذرم را گرفته اند
از دست كوچه ها پسرم را گرفته اند
مي خواستند پر نزنم در هواي او
دل را شكسته اند و پرم را گرفته اند
يك ضربه ليك چه آورده بر سرم ؟
پهلو و بازو و كمرم را گرفته اند
مي خواستند در شب تيره به سر برند
خانه نشانده و قمرم را گرفته اند
ديدي فدك به قيمت جانم تمام شد
با سيلي هديه ي پدرم را گرفته اند
مردم چقدر منتظر رفتنم شدند
لحظه به لحظه ها خبرم را گرفته اند
...........................
آتش گرفت اين در و آتش گرفت دل
افتاده بود مادر و آتش گرفت دل
در حيرتم دوزخ و درب بهشت ، نه
مي سوخت قلب حيدر و آتش گرفت دل
بعد از گذر زكوچه كه افتاد مادرم
افتاد بين بستر و آتش گرفت دل
آن موقعي كه پيرهن دست باف را
مي داد دست دختر و آتش گرفت دل
شعله وسيع تر شد و رفت كربلا
آنجا كه سوخت معجر و آتش گرفت دل
ياسر مسافر
صلوات حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها :
اللّهمّ صلّ علي فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها [و السّرّ المستودع فيها] بعدد ما أحاط به علمك.(1) بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامياش و فرزندان عزيزش [و آن رازي كه در وجود او به وديعه نهادي]، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
كه در اين صلوات شريف، مقصود از «رازي كه در وجود مقدس آن حضرت(س) به وديعه نهاده شده» حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف هستند.
در خصوص وقت بيان ، بنده در منابع وقت خاصي براي اداي اين ذكر شريف نديدم اما در برخي منابع در خواص و فضيلت اين صلوات شريف ، ختمي جهت برآورده شدن حاجات بيان شده است . (2)
البته قابل ذكر است كه اين صلوات در كتب قديمي وجود ندارد و از مرحوم شيخ انصاري(ره) شنيده شده، ولي به علت ارتباطي كه آن بزرگوار با حضرت بقيةالله ـ ارواحنا فداه ـ داشتهاند، به احتمال قوي اين دعا از حضرت صاحبالامر(ع) صادر شده است. (3)
(1)- صحيفه الزهرا، جواد قيومي اصفهاني، ص304
(2)- صحيفة مهديه، اثر سيدمرتضي مجتهدي سيستاني، ترجمة مؤسسة اسلامي ترجمه، نشر حاذق، ص
584
(3)- همان