[47] هان مردمان! « به خدا و رسول او و نور همراهش ايمان آوريد (تغابن/8)».« پيش از آنكه چهره ها را تباه و باژگونه كنيم، يا چونان اصحاب روز شنبه ( يهودياني كه بر خدا نيرنگ آوردند ) رانده شويد.» (نساء/47)
به خدا سوگند كه مقصود خدا از اين آيه گروهي از صحابه اند كه آنان را با نام و نَسَب مي شناسم ليكن به پرده پوشي كارشان مأمورم. آنك هر كس پايه كار خويش را مهر و يا خشم علي در دل قرار دهد (و بداند كه ارزش عمل او وابسته به آن است).
[48] هان مردمان! نور از سوي خداوند در جان من، سپس در جان علي ابن ابيطالب آنگاه در نسل او تا قائم مهدي - كه حق خدا و ما را مي ستاند – جاي گرفته، چرا كه خداوند عزوجل ما را دليل و حجت قرار داده بر كوتاهي كنندگان به عمد، ستيزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهكاران و ستمكاران و غاصبان از تمامي جهانيان.
[49] « هان مردمان! هشدارتان مي دهم همانا من رسول خدايم. پيش از من نيز رسولاني آمده و سپري شده اند. پس آيا اگر بميرم يا كشته شوم به جاهليت برمي گرديد ؟ و آن كه به قهقرا برگردد خدا را زيان نخواهد رسانيد و او سپاس گزاران شكيبا گر را پاداش خواهد داد.(آل عمران/144)»
[50] هان! علي و فرزندان من از نسل او داراي كمال شكيبايي و سپاس گزاري اند.
[51] هان مردمان! «..اسلامتان را بر من منت مگذاريد(حجرات/17) » و بر خدا نيز، كه اعمالتان را بيهوده و تباه خواهد كرد و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را به« شعله اي از آتش و مس گداخته(الرحمن/35)» گرفتار خواهد كرد.«.. به يقين پروردگار شما در كمين گاه است..(فجر /14)».
[52] هان مردمان! به زودي پس از من«.. اماماني خواهند آمد و شما را به آتش خواهند خواند. آنان در روز رستاخيز تنها و بي ياور خواهند بود(قصص /41)».
[53] آگاه باشيد كه خداوند و من از آنان بيزاريم.
[54] هان مردمان! حتما آنان و ياوران و پيروان و تابعانشان در پست ترين جايگاه آتش خواهند بود، چه جايگاه بدي است منزل متكبران. (نحل/29)
[55] هان! «كه آنان اصحاب صحيفه اند». اكنون هر كه در صحيفه خود نظر كند.
[56] هان مردمان! اينك جانشيني خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جاي مي گذارم در نسل خود تا برپايي روز رستاخيز و اكنون مأموريت خود را انجام مي دهم تا برهان بر هر شاهد و غايب باشد و نيز برهمه ي آنان كه زاده شده يا نشده اند.پس بايسته است اين سخن را حاضران به غايبان و فرزندداران به فرزندان تا برپايي رستاخيز ابلاغ كنند.
[57] و به زودي گروهي پس از من! امامت را چپاول كرده به پادشاهي جابجا مي كنند. هان! خشم خدا بر غاصبان و چپاولگران. و« البته به زودي به كار شما جن و انس خواهد پرداخت ..» (الرحمن/31) آن كه مي پردازد – عذاب خواهد نمود- «.. و شعله هاي آتش و مس گداخته بر سر شما ريخته خواهد شد و در آن هنگام هرگز ياري نمي شويد ..» (الرحمن/35)
[58] هان مردمان!«...همانا خداوند عزوجل شما را به خود رها نخواهد كردتا ناپاك را از پاك جدا كند و هر آينه خداوند شما را بر غيب آگاه نمي گرداند.» (آل عمران/179)
[59] هان مردمان! هيچ سرزميني نيست مگر اين كه خداوند به خاطر تكذيب اهل آن – حق را – آن را پيش از برپايي رستاخيز نابود خواهد كرد و آن را به« امام مهدي »خواهد سپرد و حتما خداوند وعده ي خود را انجام خواهد داد.
[60] هان مردمان! شمار فزوني از گذشتگان شما گمراه شدند و خداوند نابودشان كرد و همو نابود كننده ي آيندگان است. خداوند تعالي فرموده : «... آيا پيشينيان را تباه نكرديم ؟ و در پس آنان آيندگان را نابود نساختيم ؟ آري با مجرمان اين چنين كنيم. واي بر ناباوران در روز رستاخيز ! ...» (مرسلات/19)
[61] هان مردمان! همانا خداوند مرا فرمان داده و بازداشته و من نيز به دستور او به علي امر و نهي كرده ام، پس دانش امر و نهي در نزد علي است. فرمان او را بشنويد تا سلامت مانيد و اطاعتش كنيد تا هدايت شويد و از آن چه باز مي دارد خودداري كنيد تا راه يابيد و به سوي مقصد او حركت كنيد و هرگز راه هاي پراكنده شما را از راه او باز ندارد. (انعام/153)
[40] هان مردمان! خداوند عزوجل دين را با امامت علي تكميل نمود. اينك آنان كه از او و جانشينانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپايي رستاخيز و عرضه بر خدا - پيروي نكنند كرده هايشان در دو جهان بيهوده بوده در آتش دوزخ جاودانه خواهند بود. « به گونه اي كه نه از عذابشان كاسته و نه بر ايشان فرصتي براي نجات خواهد بود. (بقره/161)»
[41] هان مردمان! اين علي است ياورترين، سزاوارترين، نزديك ترين و گرانقدرترين شما نزد من و خداوند عزوجل و من از او خشنوديم. آيه ي رضايتي در قرآن نيست مگر درباره او و هرگاه خداوند ايمانيان را خطابي نموده به او آغاز كرده . و آيه ي ستايشي نازل نگشته مگر درباره ي او و در سوره ي « هل اتي علي الانسان » گواهي بر بهشت نداده مگر براي او و آن را در حق غير او فرود نياورده و به وسيله آن آيه جز او را نستوده است.
[42] هان مردمان! علي ياور دين خدا، دفاع كننده از رسول اوست و هم او پرهيزكار پاكيزه و رهنماي ارشاد شده« به دست خود خدا است. » پيامبرتان برترين پيامبران، جانشين اش برترين جانشينان و فرزندانش بهترين اوصيايند.هان مردمان! فرزندان پيامبران از نسل آنانند و فرزندان من از نسل اميرالمومنين علي است.
[43] هان مردمان! به راستي كه شيطان اغواگر آدم را با رشك از بهشت رانده. مباد شما به علي رشك ورزيد كه آنگاه كرده هايتان نابود و گام هايتان لرزان خواهد شد. آدم به خاطر يك اشتباه به زمين هبوط كرد حال آنكه برگزيده خداوند عزوجل بود. پس چگونه خواهيد بود كه شما شماييد و دشمنان خدا نيز از ميان شمايند.
[44] هشدار كه با علي نمي ستيزد مگر شقي و سرپرستي اش را نمي پذيرد مگر رستگار پرهيزكار و به او نمي گرود مگر ايمان دار بي آلايش و به خدا سوگند سوره ي « والعصر » درباره او نازل شده است : « به نام خداوند همه مهر مهرورز . به زمان سوگند كه انسان در زيان است. » (والعصر/1-2) مگر علي كه ايمان آورده و به درستي و شكيبايي آراسته است.
[45] هان مردمان! خدا را گواه مي گيرم كه پيام او را به شما رساندم و « بر فرستاده وظيفه اي جز بيان روشن نيست ». (عنكبوت 18 - نور 54)
[46] هان مردمان! « تقوا پيشه كنيد همانگونه كه بايسته است و نميريد جز با شرف اسلام ». (آل عمران/102)
بخش دوم خطبه غدير فرمان الهي براي مطالبي مهم
بخش دوم: فرمان الهي براي مطلبي مهم
[12] و اكنون به بندگي خويش و پروردگاري او گواهي ميدهم ، و وظيفه ي خود را در آنچه وحي شده انجام ميدهم مباد از سوي او عذابي فرود آيد كه كسي را ياراي دور ساختن آن از من نباشد هرچند توانش بسيار ، دوستي اش - با من - خالص باشد. خداوندي جز او نيست. چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق علي نازل كرده ،به مردم ابلاغ نكنم ، وظيفه ي رسالتش را انجام نداده ام و خود او –تبارك وتعالي– امنيت از آزار مردم را برايم تضمين كرده و البته كه او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنين وحي ام فرمود:
«به نام خداوند همه مهر مهرورز اي فرستاده ي ما آنچه از سوي پروردگارت درباره علي و جانشيني او بر تو فرو فرستاديم به مردم برسان وگرنه رسالت خداوندي را به انجام نرسانده اي و او تو را از آسيب مردمان نگاه ميدارد ..»(مائده/67).
[13] هان مردمان ! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده كوتاهي نكرده ام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مي كنم : همانا جبرئيل از سوي سلام پروردگارم –كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرماني آورد كه در اين مكان به پا خيزم و به هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه علي بن ابيطالب برادر وصي و جانشين من در ميان امت و امام پس از من است هم او كه جايگاه اش نسبت به من به سان هارون نسبت به موسي است مگر اين كه پيامبري پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالي آيه اي بر من نازل فرموده كه « همانا تنها ولي و سرپرست و صاحب اختيار شما خداوند و پيامبرش و موءمناني اند كه نماز به پا مي دارند و در ركوع زكات مي پردازند ...» (مائده/55) و قطعاً علي بن ابيطالب نماز بر پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پيوسته خداخواه است .
[14] و من از جبرئيل در خواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از ماموريت تبليغ به شما معاف دارد زيرا كمي پرهيزگاران و فزوني منافقان و دسيسه ملامت گران و مكر مسخره كنندگان اسلام را ميدانم همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده : «...به زبان مي گويند آن را كه در دلهايشان نيست و آن را اندك و آسان مي شمارند حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است...»(نور/15)
[15] و نيز از آن روي كه منافقان بارها مرا آزار رسانيده اند تا بدان جاكه مرا اذن (سخن شنو و زود باور ) ناميده اند به خاطر همراهي افزون و تمايل و پذيرش علي از من و توجه ويژه ي من به او ،تا بدان جا كه خداوند آيه اي فرو فرستاد (توبه/61) « و از آنان اند كساني كه پيامبر خدا را آزرده ، گويند او سخن شنو و زود باور است بگو آري او سخن شنو ست بر عليه آنان كه گمان مي كنند او تنها سخن مي شنو د –ليكن به خير شماست او(پيامبر) به خدا ايمان دارد و اهل ايمان را تصديق كرده راستگو مي انگارد و همو رحمت است براي ايمانيان شما و البته براي آنان كه او را ازار دهند عذابي دردناك خواهد بود...»
و اگر مي خواستم نام گويندگان چنين سخن را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردمان را به سويشان هدايت كنم ( كه آنان را شناسايي كنند ) ميتوانستم.ليكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده لب فرو بستم .
[16] با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد مگر فرمان او را در حق علي به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر (صلي الله عليه و آله) چنين خواند :
«...اي پيامبر ! آنچه –در حق علي - از سوي پروردگارت بر تو فرود آمده ابلاغ كن و گرنه رسالت او را انجام نداده اي و البته خداوند تو را از آسيب مردمان نگاه مي دارد ...»(مائده/67)
بخش اول خطبه غدير حمد و ثناي الهي
بخش اول: حمد و ثناي الهي
[1] ستايش خداي را سزاست كه در يگانه گي اش بلند مرتبه و در تنهاي اش به آفريدگان نزديك است. سلطنتش پر جلال و در اركان آفرينش اش بزرگ است، بر همه چيز احاطه دارد بي آنكه مكان گيرد و جابه جا شود و بر تمامي آفريدگان به قدرت و برهان خود چيره است.همواره ستوده بوده وخواهد بود ، مجد و بزرگي او را پاياني نيست آغاز و انجام از او و برگشت تمامي امور به سوي اوست .
[2] اوست آفريننده ي آسمان ها و گستراننده ي زمين ها و حكمران آنها . دور و منزه از خصايص آفريده هاست و در منزه بودن خود نيز از تقديس همگان برتر. هموست پروردگار فرشتگان و روح ، افزوني بخش بر آفريدگان ، و بخشنده ي بر همه موجودات است ، به نيم نگاهي ديده ها را ببيند و ديده ها هرگز او را نبينند .كريم و بردبار و شكيباست .
رحمتش جهان شمول و عطايش منت گزار در انتقام و كيفر سزاواران عذاب بي شتاب است .
[3] بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا ، پوشيده ها بر او آشكار و پنهان ها بر او روشن است .بر هر هستي فراگير و چيره . نيروي آفريدگان از او و توانايي بر هر پديده ويژه ي اوست ، او را همانندي نيست .
در تاريكستان لاشيء او هستي بخش هر هستي است جاودانه و زنده و عدل گستر ، خداوندي جز او نباشد و اوست ارجمند و حكيم .
[4] ديده ها رابر او راهي نيست و اوست كه ديده ها را دريابد و اوست بر پنهاني ها آگاه و بر كارها دانا ، از ديدن ، كسي وصفش را نيابد و بر چگونگي او از نهان و آشكار دست نيازد مگر او-عز وجل –راه نمايد و خود را بشناساند.
[5] گواهي مي دهم كه او « الله » است همو كه تنزهش سراسر روزگاران را فرا گرفته و پرتوش ابديت را شامل است . فرمانش را بي مشاور اجراكند و تقديرش را بي شريك امضاء وهستي را بي ياور سامان دهد.
[6] صورت آفرينش اورا الگويي نبوده ، آفريدگان را بدون ياور و سختي و حيله ، هستي بخشيده است جهان با ايجاد او موجود و با آفرينش او پديدار شده است .
پس اوست « الله » و معبودي جز او نيست هم او كه صنعش استوار و ساختمان آفرينش اش زيباست . دادگري كه ستم روا نمي دارد و بخشنده ترين كه كارها به او باز مي گردد.
[7] و گواهي مي دهم كه او الله است كه هر هستي در برابر بزرگي اش فروتن و در مقابل ارجمندي اش رام و به توانايش تسليم و به هيبت اش خاضع است .
[8] پادشاه هستي ها و چرخاننده ي سپهرها و رام كننده ي آفتاب و ماه كه هريك تا اجل معين جريان يابند .
او پرده ي شب را به روز و پرده ي روز را به شب –كه شتابان در پي شب است -(اعراف/54) به پيچد هم او شكننده ي هر ستمگر باطل گرا و نابود كننده ي هر شيطان سركش است ،
[9] نه او را ناسازي باشد و نه برايش مانند و انبازي، يكتا وبي نياز ، نه زاده و نه زائيده شده و او را همتايي نبوده (سوره اخلاص)، خداوند يگانه و پروردگار بزرگوار است . بخواهد به انجام رساند ، اراده كند و حكم نمايد ، بداند و بشمارد ، بميراند و زنده كند ، نيازمند و بي نياز فرمايد ، بخنداند و بگرياند نزديك آورد و دور برد ،باز دارد و عطا كند اوراست پادشاهي و ستايش ، به دست تواناي اوست تمام نيكي و هم اوست بر همه چيز توانا.
[10] شب را در روز و روز را در شب فرو برد ،جز او خداوندي نباشد گرانقدر و آمرزنده ،پذيرنده ي دعا و افزاينده ي عطا، برشمارنده نفس ها و پروردگار پري و انسان ، چيزي بر او مشكل ننمايد .
فرياد فرياد كنندگان ، او را آزرده نكند و اصرارِ اصرار كنندگان او را به ستوه نياورد. نيكوكاران را نگاهدار و رستگاران را يار ، مومنان را صاحب اختيار و جهانيان را پروردگار است ،هم او كه در همه ي احوال سزاوار سپاس و ستايش آفريدگان است.
[11] او را ستايش فراوان و سپاس جاودانه مي گويم در شادي ورنج و آسايش و سختي و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هايش ايمان داشته فرمان او را گردن مي گذارم و اطاعت مي كنم وبه سوي هرآنچه مايه ي خوشنودي اوست ، مي شتابم و به حكم و فرمان او تسليم ،چرا كه به فرمان بري او شايق واز كيفر او ترسانم زيرا او خدايي است كه كسي از مكرش در امان نبوده و از ستم اش ترسان نباشد (زيرا او را ستمي نيست).