معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2155349
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

زنان خلبان

 

زنان سنت شكن و تاريخ ساز ايران (اولين خلبانان ايران)



مقدمه :هنگامي كه در سال1908 تريسي پلتير فرانسوي توانست نام خود را به عنوان اولين خلبان زن تاريخ ثبت كند در حالي كه هيچگونه دوره آموزشي را پشت سر نگذاشته بود تنها 2 سال زمان نياز بود تا هموطن او لاروش ريموند اولين مدرك خلباني رسمي كه به يك زن اعطا شده بود دريافت كند و بعد از آن خيل عظيمي از زنان در سراسر جهان متقاضي يادگيري اين هنر جديد شدند و خيلي زود زنان در سراسر دنيا با هليكوپتر و هواپيما در خطوط هوايي و ارتش و نيرويهاي نظامي پرواز كردند . با ما باشيد تا گذري بر داستان اولين خلبانان زن در ايران داشته باشيم .


بقيه در ادامه مطلب .........

چهارشنبه چهارم 5 1391 15:30

زنان , بخشى از جامعه انسانى اند كه در حوزه ايمان و كمال , تفاوتى با مردان ندارند و گاه به چنان مقامى دست مى يابند كه مردان بايد از آنان درس تقوا, شجاعت , ديانت و خضوع در برابر پروردگار بگيرند. قرآن كريم در يك دعوت عمومى مى فرمايد: يا ايها الذين آمنوا آمنوا , و راه كمال را با استمرار حركت در مسير ايمان , براى هر زن و مرد ترسيم مى كند و مثال هايى از افراد نمونه را كه در آن هم سخن از مرد است

و هم زن براى عبرت افراد جامعه مثل مى زند تا راه صعود به قله بلند ايمان براى زن و مرد روشن تر شود. زنانى از همين جامعه دعوت شده بوده اند كه با تربيت نفس خويش و حركت در راه رضايت محبوب , چنان ذوب در معشوق شوند كه از آنان بايد به عنوان الگو نام برد. در اين راستا, آسيه بانويى نمونه و الگويى براى زن و مرد در نفى ستمگرى , شرك و كفر و نيز گرايش به توحيد و يكتاپرستى است . درحقيقت هركس در اثبات اين حقيقت تلاش كند, ظلم را درهم شكند

و براى رسيدن به مقام قرب الهى استقامت ورزد, الگو است . آسيه در خانه اى زندگى مى كند كه صاحب آن خانه (فرعون ), ادعاى اناربكم الاعلى دارد و شعار ما علمت لكم من الهه غيرى را سرمى دهد واين زن در ميان اين ادعا و شعار, سخن از توحيد مى گويد و براى نفى بيدادگرى , وحشيانه ترين شكنجه ها را تحمل مى كند, تا آن جا كه نامش زينت بخش قرآن مى شود. اين در حالى است كه فرعون مردى است كه لايق نام انسان هم نيست . مريم , در ميان بسيارى از مردان , چنان لياقتى مى گيرد كه چون مادرش پس از تولد مريم به پروردگار مى گويد: وانى اعيذها بك وذريتها من الشيطان , خدايا! من , اين دختر و فرزندانش را از شر شيطان , به تو پناه دادم , خداوند پاسخش مى دهد:

فتقبلها ربها بقبول حسن , پس خداوند, او را به نيكويى پذيرفت . در صورتى كه پروردگار درباره ساير مردم مى فرمايد: انما يتقبل الله من المتقين , اين جا سخن از پذيرفتن عمل است و در خصوص حضرت مريم , گوهر ذات عامل قبول مى شود. مريم يك زن است كه پروردگار او را مى پذيرد و در موردش مى فرمايد: وليس الذكر كالانثى , هرگز پسر,جوهره اين دختر را ندارد و هرگز ازمرد, كار اين زن برنمى آيد. مرد, بدون زن نمى تواند فرزندى به دنيا آورد. مريم بدون مرد, عيسى را به دنيا آورد

و از او الگويى براى جامعه بشرى ساخت . اين يك خصلت زن است كه بدون او, جامعه رو به نيستى مى رود و با بودن اوست كه موسى از آب , گرفته مى شود و در دامان يوكابد رشدمى نمايد تا راهبرى شود كه آن همه عظمت را مديون مادر خويش است . خود پيداست كه زن , با سير در مسير الهى , لايق دريافت وحى مى شود و اين لياقت , خود گواهى بر مدعاى تساوى زن و مرد در پهنه ايمان وتقواست . قرآن مجيد در اين مبحث نيز مطالب زيادى دارد: درباره حضرت مريم مى گويد:

اذ قالت الملائكه يا مريم , و در خصوص وحى به مادرحضرت موسى مى فرمايد: واوحينا الى ام موسى , و در تبيين وحى به همسر حضرت ابراهيم مى گويد: وامراته قائمه فضحكت فبشرناهاباسحاق ومن وراء اسحق يعقوب 10, هنگامى كه فرشته ها با ابراهيم سخن مى گفتند, همسر او نيز حاضر بود و ايستاده بود و سرور و خوشحالى داشت . پس او را به اسحاق و پس از او به يعقوب بشارت داديم . در ابتدا اين نشانگر آن است كه خلافت مربوط به انسانيت است , نه مربوط به شخص . آدم خليفه الله نبود, بلكه مقام انسانيت , مشخصه خليفه الله است

و انسانيت به مرد يا زن بودن نيست . گاه مرد بر زن ممتاز مى شود و گاه زن بر مرد, كما اين كه گاه مردى براى ساير مردان و گاه يك زن براى ساير زنان , الگو مى شود. درحقيقت همه اين نمونه ها, الگو براى مردمند. چه اين كه مريم و يوكابد و ساره , الگوهايى براى جامعه انسانى اند و همه از زن و مرد بايد از آنان درس معرفت و دين و ايمان بگيرند. آن گاه كه سخن از حضرت زهرا(س ) مرضيهى مى شود, پيامبران نيز سرتعظيم فرود مى آورند, پدر دستش را مى بوسد

و در هنگام ورودش , در برابراو مى ايستد. اين حركت رسول خدا(ص ) دليل بر بالاتربودن رتبه زهراى از پدر نيست , لكن از اين راز, تنها خدا و پيامبر و ائمه باخبرند, همان گونه كه از راز وحى به او پس از درگذشت پدر تا لحظه شهادتش آگاهى نداريم , مهمتر از آن , على (ع ) كه امام اوست , كاتب وحى نازل شده بر فاطمه است !. و كجا مردان به اين مقام دست مى يابند؟. زنان نيز حتى زنان نمونه راهى به شان و منزلت فاطمه (س ) ندارند. فاطمه كجا و آسيه كجا!. فاطمه كجا و مريم كجا!.

تا چه رسد به زنانى امثال خنساء, سميه , سوده , حره , حكيمه , جميله و يا زن نمونه اى از عصر حاضر به نام فهيمه !!. امام حسين (ع ) به حضرت عباس فرمود: چرا مرا برادر صدا نمى زنى ؟. , حضرتش عرض كرد: زيرا مادر من , فاطمه كلابيه , كنيز مادر تو فاطمه (س ) است !. . ترسيم چهره زنان نمونه , براى تبيين ارزش هاى زن مسلمان است و فاطمه (س ) ناب ترين الگوى همه زنان نمونه است . زن نمونه , شناختى ارزشى براى همه بانوان است تا با تلاش خود به كسب آن ارزش ها نايل شوند, و نيز معرفتى است

براى همه مردان , تا بدانندالگوشدن در مردبودن نيست . ذات اقدس اله , عالم را بر محور محبت اداره مى كند و راه محبت را, زن بهتر از مرد درك مى كند, چنانچه راه قهر را شايد مرد بهتر از زن درك كند. مناجات محبين را زنانى كه اهل سير و سلوك هستند, بهتر درك مى كنند و مناجات شهادت طلبانه را مردان بهتر از زنان دريافت مى كنند. پس در هر جامعه , ما به زنان و مردان نمونه نيازمنديم و زنان نيز مى توانند الگو باشند و گاه در بسيارى از ميدان ها از جمله عرصه محبت و دل وجذبه از مردان نيز موفق تر شوند. طبيعى است

كه اگر براى زنان الگوهايى از خود آنان داشته باشيم در پيشرفت جامعه آنان به سوى كمال مطلق , موفق تريم , چه اين كه نياز زن را, زن بهتر درك مى كند. زن مى داند كه جامعه زنان از احاديث , اشعار عرفانى , نثر, نظم و ادب عرفانى اثر بيشترى مى پذيرند و از اين رو تلاش مى كند تا با حركت همين عرصه ها به انسانيت خود غنابخشد و با هماهنگى كامل بين مونث بودن و انسان بودن , به رتبه اى برسد كه جامعه , مونث بودن زن را از بعدى انسانى ارزيابى كند. اين براى زنان شيرين است

, چه اين كه براى مردان نيز الگوپذيرى از مردها پرجاذبه است . و آن گاه كه زنى فاطمه شد, هم براى مردان و هم براى جامعه زنان الگوست و براى همه نيز پيروى از فاطمه (س ) ارزشمند است و زنانى كه ازفاطمه (س ) تبعيت كنند, خود نيز نمونه هايى از مردم نمونه اند كه گاه رتبه اى بالاتر از مردان مى يابند و مردان نيز بايد از آنان الگو بگيرند. اين مجموعه , خدمتى هرچند كوچك در اين راستاست . قطعا شخصيت هاى ذكرشده در اين مجموعه الفبايى , همه زنان نمونه نيستند.

چه بسا گوهرهايى كه تاريخ , نامى از آنان نبرده است و يا در مسير حوادث به فراموشى سپرده شده اند. زنان بزرگوار و نمونه اى در عصر حاضر وجوددارند كه ما از آنان شناختى نداريم و نيز بزرگ زنانى كه چشم ما در كتب به آن ها راه نيافت و يا ازحوصله نوشتارمان بيرون بود.

ما تنها در حوصله مكتوب خودمان با شما همراهيم . اميد است اين جرقه , حوصله هايى بيافريند كه من و ما را تا شناختى دقيق و كامل از جامعه زنان نمونه , با خود به همراه ببرد.

 

منبع كتاب زنان نمونه نويسنده على شيرازى .

 

 

سه شنبه بیستم 4 1391 23:39
X