///
«ابوجعفر طبري» از ابراهيم بن سعيد نقل ميكند كه: حضرت امام جواد (ع) را ديدم كه بر برگ درخت زيتون دست ميزد و آن برگها به برگ نقره تبديل ميشد، من آنها را از حضرت گرفتم و آنها در بازار معامله كردم، آن برگها نقره خالص بود و هرگز تغييري نكردند. (دلائل الامامة ص398، موسوعة الامام الجواد (ع) ج1ص228، اثبات الهداة ج3 ص 345)
.....
پاي سخن امام بخشنده
امام جواد عليه السلام در جايي فرمود: «لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُۆْثِرَ دِينَهُ عَلَى شَهْوَتِهِ وَ لَنْ يَهْلِكَ حَتَّى يُۆْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلَى دِينِهِ» (بحارالانوار/ج75/ص81)
ميگويد: اگر ميخواهي ببيني دينت كامل است يا نه، ببين اگر امر دائر شد بين دين و نفس، اگر به خاطر دينت پا روي نفست گذاشتي دينت كامل است.
ببين در انتخابات چه ميكني؟ ماه رمضان شكم ميگويد: بخور. خدا ميگويد: نخور. سي روز با اينكه تشنه هستي آب نميخوري. با اينكه گرسنه هستي آب نميخوري.
ابراهيم تا صد سالگي بچهدار نشد. بعد از صد سالگي خدا به او بچه داد، حالا سيزده ساله شده به جنب و جوش افتاده، ميگويد: سر اسماعيل را ببر. ميگويد: اِ... غريزه ميگويد: بابا تو صد سال بچهدار نبودي، حالا سر پيري ميگويد: گردنش را ببر!
مي گويد : باشه! چاقو را ميگذارد خدا ميگويد: نه! نميخواستم خون بريزم، ميخواستم ببينم تو دل ميكَني يا نميكَني؟
امام جواد عليه السلام فرمود: نفست را با دين مقايسه كن. وقتي امر دائر شد بين غريزه و وظيفه، اگر وظيفه را ميگيري و غريزه را كنترل ميكني، دين داري.
پاسي از شب گذشت تا اينكه نوزاد امام رضا در حالي كه پرده نازك نوراني بر او پوشيده بود، به دنيا آمد و نوري از او ساطع بود كه تمام خانه را روشن كرد ، در همان لحظه اي كه امام جواد به دنيا آمد، فرمود: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه؛ گواهي ميدهم كه خدايي غير از خداي يگانه نيست، و به راستي محمد صلي الله عليه وآله رسول خدا است.»
راست است كه بايدها و نبايد هاي ما هميشه با بايدها و نبايدهاي خدا تطبيق نمي كند. حقيقت دارد كه عرف و عادت ما در اين چهارچوبه بسته ي ماده تعريف مي شود و حكايت خواسته هاي خدا چيز ديگري است.
ما فكر مي كنيم همه چيز بايد طبق روال عادي و عرف عادتي مان طي شود و هر چه خارج از اين روال معمولي است، برايمان سوال مي شود كه يعني چه؟
آنجا كه موسي (كه درود خداوند بر او باد) عصايش در مقابل ساحران اژدها مي شود، براي ما مي شود سوال كه يعني چه؟ اما براي خالق هستي كه خواسته است پيام پيام آورش در آن دوران به كرسي عوامان بنشيند مي شود اعجاز.
آنجا كه عيسي مسيح ( كه درود خدا بر او باد) در گهواره به سخن مي آيد و پاسخ تهمت زنندگان به مريم مقدس را مي دهد براي ما موجب اعجاب انگيزي مي شود و براي خدا مي شود اعجاز.... و تو در اين هزاره هاي تو در توي قرن ها زندگي آدمي كه بگردي، فراوان مي بيني از اين اعجازها.
از اين شكستن قواعد ماده و پاره كردن عرف دنيايي ما آدم ها فراوان بوده است و خواهد بود كه خدا مي خواهد با شكستن اين محال ها ، مجالي بيافريند براي بيداري و يحيي الارض بعد موتها – او كه بيدار مي كند زمين را پس از مرگش – او كه از پس چوب هاي خشكيده و مرگ اندود زمستان، سبزي ها و و رويش هاي بهاران را مي آفريند، او كه از پس چوب خشكيده، ميوه ها مي روياند و خوردني هاي به بار مي آورد و.... هزران شگفتي كه اگر هنوز دلت نمرده باشد، همواره خواهي ديد.
پس هم اوست كه مي خواهد در عصري از زمان، نوجواني به امامت برخيزد. امامت موهبت خداست براي بيداري بندگان.
بدون ترديد، امامتِ اعجازآميز امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) جز با اتصال آن امام به منبع سرشار علم الهي شدني نيست. اين امر مبتني بر بنيادهاي پوشيده و غيبي جهان است. آن كس كه بتواند در چنين سن و سالي رهبري قومي را كه در سرزمينهاي دور و نزديك گسترده بودند، عهدهدار شود و در برابر تهاجم انبوه دشمنان از پاي نلغزد و پايدار بماند، هالهاي از الهام غيبي را بر گرد وجود خويش دارد.
رهبري در سنين نوجواني
عهده داري رهبري در خردسالي، نخستين بار درباره امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) تحقق يافت. سن كم آن حضرت حتي عدهاي از شيعيان را درباره مسأله امامت به ترديد انداخته بود. اين امر از يك سو و رواج و رونق بسياري از مكتبهاي فكري كه حمايت مادي و معنوي حكومت وقت را نيز به همراه داشتند و اين امر با عقل ظاهربين آنان توجيه شدني نبود.
از سوي ديگر، باعث شد كه پيوسته سؤالات سخت و پيچيده از محضر امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) مطرح شود و آن حضرت را در ميدان مناظرات علمي با بزرگان و دانايان بيازمايند. اما امام جواد در پرتو علم امامت در همه اين بحثها و مناظرات علمي با پاسخهاي قاطع و روشنگر، هرگونه شك و ترديد را درباره پيشوايي خود از بين برد و امامت خود و نيز اصل امامت را تثبيت كرد. به همين دليل بعد از او در دوران امامت حضرت هادي (كه او نيز در كودكي به امامت رسيد) اين موضوع، مشكلي ايجاد نكرد؛ چرا كه براي همه روشن شده بود كه خردسالي دخالتي در برخورداري از اين منصب خدايي ندارد.
مادر امام جواد كيست؟
پدر بزرگوارش حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) و مادر ارجمندش بانوي مصري تباري به نام «سبيكه» است كه از خاندان «ماريه قبطيه»، همسر پيامبر اسلام (سلام و درود خدا بر او باد) به شمار ميرود؛ بانويي كه از نظر فضائل اخلاقي، در درجه والايي از انسانيت قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود؛ به طوري كه امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) از او به عنوان بانويي منزه و پاكدامن و با فضيلت ياد ميكرد. «ريحانه» و «خيزران» از ديگر نامهاي مادر امام جواد است.
حضرت در مجموع دوران امامت خود با دو خليفه عباسي، يعني مأمون (193 ـ 218) و معتصم (218 ـ 227) معاصر بوده است.
مراسم ولادت به روايت خواهر امام رضا (عليه السلام)
حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) پيشاپيش خبر ولادت فرزندش جواد را به اطرافيان داده بود، از جمله: شبي خواهرش حكيمه خاتون را احضار نمود و فرمود: «اي حكيمه! امشب فرزند با بركت خيزران متولد ميشود كه تو بايد در نزد او حاضر باشي.» آنگاه فرمود: «فَاِذا هِيَ وَلَدَتْ فَاَلْزِميها سَبْعَهَ ايّامٍ؛ هرگاه او (خيزران) زايمان نمود، هفت روز همراه او باش.»
حكيمه خاتون ميگويد: پاسي از شب گذشت تا اينكه نوزاد امام رضا در حالي كه پرده نازك نوراني بر او پوشيده بود، به دنيا آمد و نوري از او ساطع بود كه تمام خانه را روشن كرد؛ به گونهاي كه از نور چراغ بينياز شديم. آن نوزاد نوراني را در دامن خود گذاشتم و پرده را از خورشيد جمالش كنار زدم.
كودكي كه زمان تولدش شهادتين گفت
حكيمه اضافه ميكند: در همان لحظهاي كه امام جواد به دنيا آمد، فرمود: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه؛ گواهي ميدهم كه خدايي غير از خداي يگانه نيست، و به راستي محمد صلياللهعليهوآله رسول خدا است.»
و در روز سوم ولادتش وقتي عطسه مي كرد، مي فرمود: «اَلْحَمْدُ للّهِ وَصَلّي اللّه عَلي مُحَمَّدٍ وَعَلَي الاَئِمّهِ الرّاشِدين؛ ستايش مخصوص خداست و درود خدا بر محمد و امامان هدايتگر باد.»
از اين طفل عجايبي ديدم
حكيمه وقتي اين جملات را از امام جواد شنيد، با شتاب نزد امام رضا رفت و عرض كرد: از اين طفل عجايبي ديدم.
حضرت فرمود: آن عجايب چيست؟ حكيمه جملات لحظه ولادت و هنگام عطسه حضرت را بيان نمود. حضرت رضا فرمود: «يا حَكيمهُ، ماتَرَوْنَ مِنْ عَجائِبِه اَكْثَرُ؛ اي حكيمه! در آينده عجايب بيشتري از او خواهيد ديد.
مولود با بركت
در خانواده امام هشتم، و محافل شيعيان، از حضرت جواد به عنوان مولودي با بركت ياد ميشد و اين شهرت نيز ريشه در كلام خود امام هشتم دارد كه بارها اين مسئله را يادآوري نمودهاند:
1. ابويحياي صنعاني» ميگويد: روزي در محضر امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) بودم، فرزندش ابوجعفر را كه خردسال بود آوردند: حضرت فرمود: «هذَا الْمَوْلُودُ الَّذي لَمْ يُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَكَهً عَلي شيعَتِنا مِنْهُ؛ اين مولودي است كه با بركتتر از او براي شيعيان ما زاده نشده است.»
2. "ابن اسباط" و "عبّاد بن اسماعيل" ميگويند: خدمت امام رضا بوديم كه ابوجعفر امام جواد را آوردند، عرض كرديم: اين همان مولود پر خير و بركت است؟ حضرت فرمود: «بله! اين همان مولودي است كه در اسلام با بركتتر از او زاده نشده است.»