بخش دوم خطبه غدير فرمان الهي براي مطالبي مهم
بخش دوم: فرمان الهي براي مطلبي مهم
[12] و اكنون به بندگي خويش و پروردگاري او گواهي ميدهم ، و وظيفه ي خود را در آنچه وحي شده انجام ميدهم مباد از سوي او عذابي فرود آيد كه كسي را ياراي دور ساختن آن از من نباشد هرچند توانش بسيار ، دوستي اش - با من - خالص باشد. خداوندي جز او نيست. چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق علي نازل كرده ،به مردم ابلاغ نكنم ، وظيفه ي رسالتش را انجام نداده ام و خود او –تبارك وتعالي– امنيت از آزار مردم را برايم تضمين كرده و البته كه او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنين وحي ام فرمود:
«به نام خداوند همه مهر مهرورز اي فرستاده ي ما آنچه از سوي پروردگارت درباره علي و جانشيني او بر تو فرو فرستاديم به مردم برسان وگرنه رسالت خداوندي را به انجام نرسانده اي و او تو را از آسيب مردمان نگاه ميدارد ..»(مائده/67).
[13] هان مردمان ! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده كوتاهي نكرده ام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مي كنم : همانا جبرئيل از سوي سلام پروردگارم –كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرماني آورد كه در اين مكان به پا خيزم و به هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه علي بن ابيطالب برادر وصي و جانشين من در ميان امت و امام پس از من است هم او كه جايگاه اش نسبت به من به سان هارون نسبت به موسي است مگر اين كه پيامبري پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالي آيه اي بر من نازل فرموده كه « همانا تنها ولي و سرپرست و صاحب اختيار شما خداوند و پيامبرش و موءمناني اند كه نماز به پا مي دارند و در ركوع زكات مي پردازند ...» (مائده/55) و قطعاً علي بن ابيطالب نماز بر پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پيوسته خداخواه است .
[14] و من از جبرئيل در خواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از ماموريت تبليغ به شما معاف دارد زيرا كمي پرهيزگاران و فزوني منافقان و دسيسه ملامت گران و مكر مسخره كنندگان اسلام را ميدانم همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده : «...به زبان مي گويند آن را كه در دلهايشان نيست و آن را اندك و آسان مي شمارند حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است...»(نور/15)
[15] و نيز از آن روي كه منافقان بارها مرا آزار رسانيده اند تا بدان جاكه مرا اذن (سخن شنو و زود باور ) ناميده اند به خاطر همراهي افزون و تمايل و پذيرش علي از من و توجه ويژه ي من به او ،تا بدان جا كه خداوند آيه اي فرو فرستاد (توبه/61) « و از آنان اند كساني كه پيامبر خدا را آزرده ، گويند او سخن شنو و زود باور است بگو آري او سخن شنو ست بر عليه آنان كه گمان مي كنند او تنها سخن مي شنو د –ليكن به خير شماست او(پيامبر) به خدا ايمان دارد و اهل ايمان را تصديق كرده راستگو مي انگارد و همو رحمت است براي ايمانيان شما و البته براي آنان كه او را ازار دهند عذابي دردناك خواهد بود...»
و اگر مي خواستم نام گويندگان چنين سخن را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردمان را به سويشان هدايت كنم ( كه آنان را شناسايي كنند ) ميتوانستم.ليكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده لب فرو بستم .
[16] با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد مگر فرمان او را در حق علي به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر (صلي الله عليه و آله) چنين خواند :
«...اي پيامبر ! آنچه –در حق علي - از سوي پروردگارت بر تو فرود آمده ابلاغ كن و گرنه رسالت او را انجام نداده اي و البته خداوند تو را از آسيب مردمان نگاه مي دارد ...»(مائده/67)