روز 23 ربيع الاول سال روز ورود حضرت معصومه (س) به قم را به همه عزيزان تبريك مي گويم
روزي حلال و باز شدن درهاي رزق و روزي الهي بر روي انسان در گرو و علل و عواملي چند است كه در روايات معصومين(ع) به آنها اشاره شده است؛ از آن جمله:
صله رحم، نيكي به پدر و مادر، دوري از كسالت و تنبلي، نماز و دعا، قرائت قرآن، توكل، شكر نعمت، استغفار، انفاق و عواملي ديگري از اين قبيل. در اين ميان يكي از عوامل وسعت روزي،« خوش خلقي» است.
امام صادق(ع) مي فرمايد:
حسن خلق ريشه در دين دارد و سبب زياد كردن روزي است.
به تجربه هم ديده ايم كه انسان هاي خوش خلق، هيچ گاه در سختي هاي روزگار و معيشت و گذران زندگي، درمانده نشده اند و خداوند متعال به سبب همين ويژگي مثبت، آنان را از مشكلات رزق و روزي گذر داده است.
منبع:اخلاق اسلامي،ص۴۷.
رهبر معظم انقلاب : اختلاف نظر، فراوان است؛ هيچ اشكالي هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفيقند، اختلاف نظر هم دارند؛ هميشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاي گوناگون، به اختلاف علني، به گريبانگيري، به مچگيري در مقابل چشم مردم منتهي شود.
- اختلافات را نبايد علني كرد؛ اختلافات را نبايد به مردم كشاند؛ احساسات مردم را نبايد در جهت ايجاد اختلاف تحريك كرد. از امروز تا روز انتخابات، هر كسي احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار بگيرد، قطعاً به كشور خيانت كرده.
- اختلافات بين مسئولين مضر است؛ هم بدتر از آن، كشاندن اختلاف ميان مردم مضر است. اين را من به مسئولين، به رؤساي محترم هشدار ميدهم. من از رؤساي قوا حمايت كردم، باز هم حمايت ميكنم - مسئولند، بايد كمكشان كرد - اما به آنها هشدار ميدهم، مراقب باشند. نه اينكه اين نامهنگاريها خيلي مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنويسند؛ كار خودشان را بكنند، اختلافات را به ميان مردم نكشانند، چيزهاي جزئي را مايهي جنجال و هياهو و استفادهي تبليغاتي دشمن و خوراك تبليغاتي راديوهاي بيگانه و تلويزيونهاي بيگانه نكنند، صد تا نامه بنويسند؛ نامه اهميتي ندارد. مهم اين است كه همهي ما بدانيم مسئوليتي داريم، همهي ما بدانيم موقعيت حساسي داريم.
10/8/1391
بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان
- حفظ شأن قوا توصيه ميكنم و آن را وظيفه خود و همه ميدانم، با اعتراض و اشكالي كه ممكن است بر بعضي از عملكردهاي اين قوا وارد باشد، منافاتي ندارد. بله؛ بنده باز هم با صداي بلند اعلام ميكنم كه مسؤولان كشور - چه در قوّه مجريّه، چه در قوّه قضايّيه و چه در قوّه مقنّنه - بايد با فقر و فساد و تبعيض در اين مملكت مبارزه كنند.
- گناهان مسئولان، علاوهي بر گناهان شخصي آحاد مردم، يك سياههاي از گناهان است كه مخصوص مسئولان است و يكي از آنها همين است: «كوتاهي كردن»؛ كاري را كه ميتوان انجام داد و ميبايد انجام داد، انجام ندادن. از جمله «دستدرازي به اموال عمومي»، جزو گناهان من و شماست؛ يعني من و شما هستيم كه ميتوانيم مرتكب اين گناه بشويم؛ اما آحاد مردم نميتوانند. تأثيرش هم نسبت به سرقتي كه فلان آدم معمولي ممكن است بكند، بهمراتب بيشتر و مضاعف است.
«كُند كردن حركت عمومي كشور با ايجاد يأس»، يكي ديگر از گناهان ماست. مردم را مأيوس كنيم، نيروي محركه را مأيوس كنيم و افق را در چشم آن كساني كه بايستي با شوق و اميد جلو بروند، تيره و تار نشان بدهيم؛ اين كُند كردن حركت مردم است؛ اين يك گناه بزرگي است.
- يكي از چيزهايي كه حركت كشور را كُند ميكند، تفرقه، اختلاف و دست به گريبان شدن است؛ اين ايجاد اختلاف يا دامن زدن به اختلاف، جزو گناهان مخصوص طبقهي ماها مجموعهي مسئولان و سياستمدارها - است.
- چه دست داشتن در فساد اقتصادي، چه چشم بستن بر فساد اقتصادي، چيزهايي است كه حركت عمومي كشور را كُند ميكند. فساد اقتصادي، هم خودش يك كُندكننده است، از جهت اينكه فساد است و مسئلهي ماليهي عمومي كشور را دچار مشكل ميكند، هم انعكاسش در ذهن مردم از جهت ديگري موجب فساد است، كه نااميدي ايجاد ميكند؛ لذا چه شركت داشتن در يك فساد - العياذباللَّه و خداي نخواسته - چه ديدن و چشم بستن بر يك فساد؛ يا كشاندن مردم به فساد؛ نوع ادبيات، نوع حرف و كاري كه مردم را نسبت به مسائل مفسدانه جَري و گستاخ كند - چه فساد مالي، چه فساد امور جنسي و امثال اينها - كُند كردن حركت كشور است، و اينها گناهان ماست.
۱۳۸۵/۰۷/۱۸
بيانات در ديدار كارگزاران نظام
- هماهنگي قوا با يكديگر، يكي از بزرگترين نقاط مثبت ماست. امروز مجلس، دولت، قوهي قضائيه، به هم حسن ظن دارند؛ اين كجا و اينكه مجلس به دولت بدبين، دولت به مجلس بياعتنا، قوهي قضائيه از هر دو گلهمند، كجا؛ اين خيلي وضعيت بدي است. امروز بحمداللَّه اينطور نيست؛ هماهنگي هست، همدلي هست و دستگاههاي مختلف و جريانهاي گوناگون با هم همكاري ميكنند؛ اتفاق و اتحاد وهماهنگي هست.
- خيلي ها هستند كه همتشان اين است كه بين قواي كشور، بين جريانهاي تصميمگيري در كشور نزاع و اختلاف و دعوا ايجاد كنند. ايجاد شكاف و رخنه در بافت يكپارچهي فرماندهي كلي كشور - يعني همين مجموعه قواي سهگانه كه دارند بر امور كشور فرماندهي و حكمراني ميكنند.
۱۳۸۷/۰۳/۲۱
بيانات در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم
امام خامنه اي(مد ظله العالي) : افول نظام ها بر اثر فقدان حقانيت سياسي
براي يك نظام و يك رژيم سياسي، ضعف حقيقي و افول قدرت وقتي شروع مي شود كه اين رژيم و اين نظام، استدلال سياسي و قانع كننده ي براي كار خود، و حقانيت سياسي خود را از دست بدهد. وقتي رژيمي حقانيت سياسي اش از دست رفت و استدلال او براي موجوديت و كارهاي خودش از دست او خارج شد، آن وقت قدرت معنوي خود را از دست داده است و سقوط او شروع شده است؛ ولو در ظاهر چيزي فهميده نشود و خود او نفهمد. اينها اين قدر مست قدرت و شهوتند كه نمي فهمند ضعف استدلال و فقدان حقانيت سياسي آنها در دنيا، با آنها چه دارد مي كند.
بيانات در ديدار معلمان و كارگران 1383/2/12
سخنچيني نوعي سخن بياساس يا شايعهاي است كه دربارهٔ مسائل شخصي يا خصوصي ديگران گفته ميشود.
از گناهاني كه كبيره بودنش، به واسطه وعده عذاب در قرآن و اخبار مسلم شده، سخن چيني(نميمه) است. خداوند در سوره مباركه رعد ميفرمايد: "و كساني كه قطع ميكنند آنچه را خداوند امر به وصل آن فرموده و در زمين فساد ميكنند، براي ايشان است دوري از رحمت خداوند و برايشان بدي سراي آخرت است يعني عذاب اخروي".
امام صادق(ع) سخن چيني را نوعي جادوگري ميدانند و ميفرمايند: "سخن چيني از بزرگترين جادوهاست، (زيرا) با سخنچيني ميان دوستان جدايي افكنده ميشود، ياران يكدل را با هم دشمن ميكند، به واسطه آن خونها ريخته ميشود، خانهها ويران ميگردد و پردهها دريده ميشود.
آدمِ سخنچين، بدترين كسي است كه روي زمين گام برميدارد1".
امام علي(ع) درباره اينكه سخن چيني چه جايگاهي دارد؟ ميفرمايند: "بدترين راست، سخنچيني است2".
آنحضرت همچنين پيامد سخنچيني را اينگونه معرفي ميكنند: "بپرهيز از سخنچيني كه آن تخم كينه ميافشاند و از خدا و مردم دور ميگرداند3".
رسول خدا(ص) نيز دراين باره در حديثي فرمودند: "كسي از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزي به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حالي كه چيزي از شما در دلم نيست به سويتان بيايم4".
پي نوشت:
1- بحارالأنوار: 63 / 21 / 14 منتخب ميزانالحكمة: 570
2- غررالحكم: 2939 منتخب ميزانالحكمة: 570
3- غررالحكم: 2663 منتخب ميزانالحكمة: 570
4- مكارمالاخلاق، ص 17
منبع: خبرگزاري ايسنا
..
//.
../
رهنگ نيوز : يكي از فرازهاي مهم زندگي حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) جريان غصب فدك است. دست بازيگران به هر نحوي كه هوي و ميلشان خواسته با اين جريان بازي كرده، قلم هاي مزدور اين جريان را سست بنياد نشان داده.
پيروان نخستين غاصبان، بعد از آنكه ديدند آنان در مقابل دلائل اميرمؤمنان حضرت علي (عليه السلام) و حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) عاجز ماندند و آنچه را طبق ميل هاي خود بافتند همه نقش بر آب گرديد، راه تازه اي پيش گرفتند كه نزاع فيما بين را به نحوه اي انحرافي جلوه دهند.
جريان صحيح فدك آنطور كه علماء تفسير و حديث و تاريخ ذكر كرده اند چنين است:
وقتي كه رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) خيبر را فتح كرد، به اهل فدك فرمود:چرا در اين قلعه ها نشسته ايد.من به دژهاي شما وارد ميشوم و آن را فتح ميكنم.گفتند قلعه ها را قفل زده ايم و كليدهاي آن را پنهان كرده ايم.پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: كليدها را نزد من آورده اند،كليدها را به آنها نشان داد.آنان نزد امين خود و نگهدارنده كليدها رفتند و آنها را در آن صندوقي كه پنهان كرده بودند، نيافتند.از اينجا پي بردند كه كار مهم است.از رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) جويا شدند كه چه كسي كليدها را نزد وي آورده.فرمود: آنكس كليدها را به من داده كه لوحه ها را به موسي بن عمران داد.
گروهي از آنان كه اين آيه و معجزه را ديدند، اسلام اختيار كردند و جمعيتي اسلام نياوردند، اما تسليم شدند كه در آنجا بمانند و خمس بپردازند.(۱) طبق اين جريان فدك ،ملك خالص رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) گرديد، زيرا كه در فتح آن از قدرت ارتش استفاده نگرديد.(۲) بعد از اين واقعه آيه:
«و أت ذاالقربي حقّه» (۳)
بر رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) نازل گرديد.پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)، حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) را طلبيد و به وي فرمود:فدك مال توست و بعد از تو مال فرزندان توست. (۴) و اين در مقابل حق مادرت حضرت خديجه(سلام الله عليها) است و من فدك را به تو بخشيدم و به اميرمؤمنان حضرت علي (عليه السلام) دستور داد نامه بخشش فدك به حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) را بنويسد.حضرت علي (عليه السلام) نوشت و وي و غلام رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و امّ ايمن گواهي دادند. (۵)
حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) به پدرش عرض كرد:ماداميكه تو در حياتي، من در فدك تصرف نميكنم، زيرا كه مال فدك و نفس من و مال من همه شما هستيد.پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) عواقب امر آنچه دشمنان در دل دارند و قلب و انقلاباتي كه رخ ميدهد، به حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) تذكر داد و فرمود:من خوش ندارم كه فدك به اينگونه موجب گفتگو بين شما قرار دهم كه در اثر اين كار آنرا از تو بگيرند. حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) قبول كرد، زيرا كه دستور پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمان خدا بود.
سپس رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) مردم را در منزل خويش جمع نمود و جريان نزول آيه درباره بخشيدن فدك به حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) به آنان خبر داد.(۶) از آن وقت، نماينده حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) درآمد سالانه فدك كه بالغ بر بيست و چهار هزار(۷) يا هفتاد هزار دينار(۸) بود، براي حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) مي آورد.حضرت آن اموال را بر بينوايان بني هاشم قسمت ميكرد تا جايي كه قوت يك روز خود و فرزندانش را باقي نميگذاشت.
آري اين كار شگفت نيست.زيرا از كسي صادر ميگرديد كه پاره تن پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) است و از ناحيه خداوند، محدّثه است كه فرشته اي بر وي نازل ميگرديد و از سرگذشت پيشينيان و آيندگان، وي را با خبر ميساخت.تا اينكه مصحفي جمع گرديد كه نزد اهل بيت(عليهم السلام) به مصحف فاطمه(سلام الله عليها) معروف گرديد.(۹)
پدرش مالك خزائن روي زمين بود.قدرت تصرف در تمام جهان هستي را خداوند به وي داده بود در عين حال روزها گرسنه ميماند،حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها) كه دختر چنين پدري است و جزيي از نور اوست، سيدۀ زنهاي جهان است، از روش پدر دور نبود، به زندگي دنيا زر و زيور آن بي اعتنا بود.علاوه بر اين روش پسر عمويش سيد اوصياء نصب العين او بود كه صدقات حضرت علي (عليه السلام) در سال مساوي با چهل هزار (۱۰) يا چهارصد هزار(۱۱) دينار بود كه اگر بر بني هاشم توزيع ميشد همه آنان را كفايت ميكرد.اما اميرالمؤمنين حضرت علي (عليه السلام) به همه مستمندان از مهاجر و انصار توزيع ميكرد، تا آنجايي كه براي خود و فرزندانش چيزي باقي نميماند و گاهي نياز پيدا ميكرد كه شمشير و يا لباسش را ميفروخت تا خرج روزانه اش را تأمين نمايد.(۱۲)
آري، اين است روش شخصي كه از حيات دنيا چشم پوشيده و به مبدأ اعلاء متصل گرديده و رابط بين واجب و ممكن است.
هدف حضرت فاطمه زهراء(سلام الله عليها)از مطالبه فدك اين نبود كه نفعي عائد وي گردد، مگر نه او و اميرمؤمنان(عليه السلام) و امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) مسكين و يتيم و اسير را بر خود مقدم داشتند و از خود گذشتگي نشان دادند و سه روز به جز آب،چيزي نچشيدند.از اين جهت درباره آنان قرآن نازل گرديد كه شبانه روز تلاوت ميشود:
«و يطعمون الطعام علي حبّه مسكينا و يتيما و اسيرا انما نطعمكم لوجه اللهلانريد منكم جزاءا و لاشكورا»
كسي كه روشش اين است با فدك يا مال ديگري چه كار دارد؟
بنابراين در اين مطالبه و نزاع نكته ديگر است و آن اين است كه با اين احتجاجات پي در پي به آن گروهي كه در ترديد و ضلالت هستند و از صراط مستقيم حق بدور افتاده اند، بفهماند كه افرادي كه بر مقام بزرگ الهي تكيه زده اند، اهل آن نيستند و رضايت خدا و رسول او در اين كار نيست
«ولو انّ اهل القري آمنوا و اتّقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الأرض ولكن كذّبوا فأخذناهم بما كانوا يكسبون و ماهم بمعجزين أفا من يهديالي الحق احق ان يتبع أمّا لايهدي الاّ أن يهدي فمالكمكيف تحكمون؟ »
ترجمه: اگر مردم آن دهكده ها ايمان آورده و پرهيزكاري كرده بودند بركتهاي آسمان و زمين را به آنها ميگشوديم.ولي تكذيب كردند و ما نيز آنها را به اعمالي كه ميكردند مواخذه كرديم. (۱۳) آيا كسيكه بسوي هدايت راهنمايي كند شايسته تر است كه پيروي اش كنند يا كسي كه هدايت نميكند؟ مگر هدايت شود.شما را چه شده چگونه قضاوت ميكنيد(۱۴)
آري؛ دنيا هدف و خواسته شهوتراناني است كه گمان كردند اگر فدك را از اميرمؤمنان حضرت علي (عليه السلام) به زور بگيرند به او ضربه مالي وارد ميكنند و مردم از اطراف او پراكنده ميشوند.اگر چه در اين كار پيروز شدند ولي مطلب روشن گرديد.هنگامي كه عاقبت لغزش را دانستند و فهميدند كه اين كار از روي تدبر و فكر نبوده بلكه شتابزده و غير عقلاني اقدام كرده اند.
۱_ ثم جائوا من بعدها يستقبلون ... وهيهات عشرة لا تقال
۲_ يا لها سوأة اذ احمد قا ... م غدا بينهم فقال و قالوا (۱۵)
۱_ بعد از غصب خلافت و ستم، خواستار بخشش شدند، اما هيهات اين گناهي است نابخشودني.
۲_ واي بر آنها روزي كه پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) آنانرا به محاكمه كشيد.
پي نوشت:
(۱) مناقب ابن شهرآشوب،ج۱،ص۹۷،چاپ ايران.
(۲) فتوح البلدان بلاذري،ص۳۷/ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد،ج۴،ص۷۸،چاپ مصر/ بنقل از كتاب سقيفة ابي بكر احمدبن عبدالعزيز جوهري كه بطرق زيادي نقل كرده./ابن ابي الحديد در تعريف جوهري ميگويد:دانشمندي است حديث شناس،بافرهنگ،راستگو،متقي،حديث شناسان او را مدح كرده اند ومصنفات او را رعايت كرده اند.
(۳) سورۀ الأسراء،آيه۲۶./سورۀ الروم،آيه ۳۸.
(۴) در المنثور،ج۴،ص۱۷۷/ تفسير فرات،ص۱۱۸/ تفسير علي ابن ابراهيم،ص۳۸۰/ الشافي،ص۲۳۵،تلخيص الشافي،ص۴۰۸.
(۵) الخرايج راوندي،ص۹،چاپ هند.
(۶) مناقب ابن شهرآشوب،ج۱،ص۹۷.
(۷) الخرائج،ص۹.
(۸) كشف المحجة ابن طاووس،ص۱۲۴،چاپ نجف.
(۹) اصول كافي،ج۱،ص۱۷۵/ در حاشيه تحف العقول.
(۱۰) حلية الأولياء ابي نعيم،ج۱،ص۸۶.
(۱۱) شرح ميمية ابي فراس.
(۱۲) كشف المحجة ابن طاووس،ص۱۲۴،چاپ نجف.
(۱۳) سورۀ اعراف،آيه۹۶.
(۱۴) سورۀ يونس،آيه۳۵.
(۱۵) قسمتي از قصيده مهيار است.
...
.../
//
مسئول گنجينه تاريخ مشهد موزه آستان قدس رضوي با اعلام اين مطلب اظهارداشت: بمنظور جلوه و چشم انداز بهتر و نيز سهولت و وضوح بيشتر در رويت سنگاب نفيس و زيباي خوارزمشاهي توسط بازديدكنندگان و علاقمندان به آثار نفيس تاريخي ، اين اثر۸۰۰ ساله فرهنگي و هنري از محل خود دريكي از ويترين هاي موزه تاريخ مشهد خارج و به تالار ورودي موزه مركزي حرم مطهررضوي انتقال يافت .
مجيد مهردوست خاطرنشان كرد: با جابجايي اين اثر فوق العاده نفيس، استقبال علاقمندان و ازدحام بازديدكنندگان در اطراف اين اثر چشم نواز روبرو شده است. وي با بيان اينكه سنگاب خوارزمشاهي يكي ازنفيس ترين و قديمي ترين اشياي فرهنگي وهنري درموزه آستان قدس رضوي است وقدمت آن به قرن ششم هجري قمري بازمي گردد افزود: واژه ي« سنگاب» اسم مركب و به معني ظرف و دوستكامي بزرگ است كه از سنگ يكپارچه تراشيده شده وبا ظرفيت مقدارزيادي آب در زمان هاي قديم براي وضو يا آشاميدن در مكان هاي عمومي همچون مساجد ، تكايا وبازارها كه دسترسي به آب شرب نبوده مورد استفاده قرار مي گرفته است. مهردوست با ذكر اين كه سنگاب در زمان هاي قديم به عنوان آبخوري كام تشنه زائران حرم ملكوتي حضرت رضا(ع) را سيراب مي ساخته افزود: اين سنگاب ۱۱۰ سانتي مترارتفاع و بيش از ۱۷۰۰ كيلوگرم وزن دارد.
مجيد مهردوست با اعلام اين كه وضعيت ظاهري اين سنگ نشان مي دهد كه هنرمند سنگ تراش، آن را از يك قطعه سنگ يكپارچه و سياهرنگ (هركاره) ساخته افزود: بدنة اين سنگاب، كروي و قطر دهانة داخلي آن ۵/۱۰۶ سانتيمتر مي باشد.
وي تصريح كرد: ضخامت بدنه سنگاب خوارزمشاهي در ناحية لبه ۵/۱۴ سانتيمتر و روي آن ۱۶ نيم دايره براي قرار دادن ظرفهاي آب خوري تراشيده شده و سوراخهايي روي بدنه وجود دارد كه نشانگر برداشت آب در ارتفاع هاي متفاوت بوده و سوراخي در كف آن جهت خروج باقي ماندة آب تعبيه شده و روي بدنه آن نيز با كتيبه ها و نقوش گياهي و هندسي زيبا حجاري و تزيين شده است.
مجيد مهردوست اضافه كرد: اين ظرف داراي تاريخهاي ۵۹۷ و ۶۱۰ هجري مي باشد كه با بررسي نوع خط و متن كتيبه ها و وقايع تاريخي اين دوره مشخص مي شود كه كار ساخت سنگاب در اين سال به سفارش محمد بن حيدر موسوي شروع شده و رديف اوّل كتيبه هاي فوقاني شامل احاديث و ماده تاريخ آن (۵۹۷ ق.) در رديف دوّم، نيز در همين زمان توسط محمد واحمد سنگتراش حجاري شده است، اما پس از آن در حد فاصل سالهاي پس از ۶۰۰ هجري توسط محمد بن احمد دو باره بر روي آن كار شده و در تاريخ ۶۱۰ هجري اتمام يافته است و در اين زمان به منظور تعظيم و تكريم سلطان محمد خوارزمشاه و وزيرش محمد بن مسعود از اين دو نيز با احترام خاص و القاب متعدد دركتيبه هاي اين اثرفرهنگي وهنري نام برده شده است.
گفتني است موزه آستان قدس رضوي با برخورداري از گنجينه هاي نفايس قرآني، هداياي مقام معظم رهبري، فرش ومنسوجات، تاريخ مشهد، مردم شناسي، تمبر،سكه واسكناس، ظروف، سلاح ،نجوم وساعت ،آبزيان وگنجينه هنرهاي تجسمي ازغني ترين وديدني ترين موزه هاي كشور، منطقه و جهان اسلام بشمار مي آيد.
منبع: روابط عمومي واموربين الملل سازمان كتابخانه ها، موزه ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي
..
.../
/
.../
///.
زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پيامبر خدا پروردگار تو ظالم است يا عادل؟
داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است كه هرگز ظلم نمى كند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است كه اين سؤال را مى كنى؟
زن گفت: من بيوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ريسندگى مى كنم، ديروز شال بافته خود را در ميان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى كودكانم را تهيه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهيدست و محزون ماندم و چيزى ندارم كه معاش كودكانم را تأمين نمايم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود كه ...
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر كدام صد دينار (جمعاً هزار دينار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض كردند: اين پولها را به مستحقش بدهيد. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسيد : علت اين كه شما دسته جمعى اين مبلغ را به اينجا آورده ايد چيست ؟ عرض كردند: ما سوار كشتى بوديم ، طوفانى برخاست ، كشتى آسيب ديد و نزديك بود غرق گردد و همه ما به هلاكت برسيم ، ناگهان پرنده اى ديديم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشوديم ، در آن شال بافته ديديم ، به وسيله آن مورد آسيب ديده كشتى را محكم بستيم و كشتى بى خطر گرديد و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسيديم و ما هنگام خطر نذر كرديم كه اگر نجات يابيم هر كدام صد دينار، بپردازيم و اكنون اين مبلغ را كه هزار دينار از ده نفر ماست به حضورت آورده ايم تا هر كه را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دريا براى تو هديه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دينار را به آن زن داد و فرمود : اين پول را در تأمين معاش كودكانت مصرف كن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از ديگران است.
...
علماي ديني بر اين عقيده اند كه هر گناهي ( كبيره ، صغيره) از انجايي كه مخالف با فرمان خداوند است به خودي خود گناهي بزرگ محسوب مي شوند و مقياس كوچك و بزرگ بودن گناه اين نيست كه آن را نسبت به ساحت مقدّس خداوند بسنجيم، زيرا براساس اين سنجش، همه گناهان كبيره هستند.
تقسيم گناهان بر اساس سنجش يك دسته از گناهان نسبت به دسته ديگر است. شاخص ترين راه شناسايي گناه در ميان دانشمندان اسلامي اين است كه هر گناهي كه در برابر ارتكاب آن وعده عذاب در قرآن داده شده باشد، گناه كبيره است.
از جمله گناهان كبيره اي كه در جامعه ما ديده مي شود و در دين اسلام بر مرتكبين آنها وعده آتش دوزخ داده شده مي توان به: شرك به خدا ، نا اميدي از رحمت خدا ، قتل مومن ، تهمت ، خوردن مال يتيم ، فرار از جنگ ، خوردن ربا ، زنا ، قسم ناحق ، خيانت ، شهادت دروغ و كتمانش ، شراب خواري و ترك نماز ، نقض عهد و قطع رحم اشاره كرد.
قرآن مجيد نيز به عنوان سرچشمه تقسيم گناهان كبيره و صغيره مي فرمايد: اگر از گناهان كبيره بپرهيزيد، از گناهان كوچك شما در ميگذريم.
اكنون مي خواهيم بدانيم؛ فردي كه درعمل گناه كبيره انجام مي دهد مورد شفاعت قرار خواهد گرفت!؟
حجت الاسلام والمسلمين عالي در يكي از سخنراني هاي خود در رابطه با شفاعت فرد عمل كننده به گناهان كبيره گفت:
" يه روز يكي از ياران امام كاظم (ع) سوالي در مورد شفاعت گناهكار پرسيد و امام فرمود: گناهكار دو جور است: گناهكاري كه از گناه خوشش نمي آيد و گناه با ذات او همجنسي ندارد،اين نشانه ي اين است كه ذات او پاك است و از طينت اهل بيت است .يعني گناهان آنها از عمق ذات نيست.
مومن كسي است كه از گناه اجتناب مي كند و از گناه خوشش نمي آيد. اين فرد مثل الماسي است كه در لجن افتاده است .
وي در ادامه سخنانش گفت: در روايتي آمده است كه محبت اميرالمومنين نوري در ذات انسان است كه گناه را پس مي زند و نمي گذارد گناه وارد عمق جان او بشود. اين فرد با شستشويي در دنيا پاك مي شود. اين فرد مي تواند مورد رضايت خدا باشد.
يك روز از امام علي (ع) پرسيدند كه آيا شيعه ي شما گناه هم مي كند ؟ امام فرمود : بله، پرسيدند كه مي توان به آنها فاسق گفت ؟ امام فرمود: مي توان به آنها فاسق العمل و طيب الروح گفت.
امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه مي فرمايد : خدايا من گناه تو را كردم و تو جبران كننده هستي ، من كسي هستم كه بر آقاي خودش جرات ورزيدم و گناه كردم ، خدايا اگر گناه كردم نخواستم با تو دشمني كنم و هواي نفس بر من غالب شد و مي دانم اشتباه كردم.
رسول تُرك در عيد نوروز به كربلا مي رفت . او مي گفت كه من در طول سال روسياه هستم و آخر سال به كربلا مي آيم تا بشفاعت امام حسين (ع) رو سفيد بشوم و برگردم. در ادامه امام فرمود: عده اي هستند كه از گناه كردن خوششان مي آيد و آنها مورد رضايت خدا نيستند.
وي در پايان سخنانش با اشاره به سوره مدثر گفت: در قيامت بهشتيان از جهنميان مي پرسند كه چه چيزي باعث شد كه به جهنم برويد ؟ آنها گفتند : ما جزو نمازگران نبوديم ،به مساكين كاري نداشتيم ، غرق در دنيا بوديم و تكذيب قيامت را مي كرديم. شفاعت شامل اين افراد نمي شود.
كساني هستند كه نماز را كوچك مي شمارند و نماز نمي خوانند. عده اي نيز هستند كه نماز نمي خوانند ولي اگر در جايي بفهمند كه آنها نماز نمي خوانند، خجالت مي كشند. ممكن است شفاعت به اين افراد دير برسد. پس بين كسي كه نماز نمي خواند و شرمنده است با كسي كه نماز نمي خواند و به آن اهميت نمي دهد فرق مي كند."
در آخر به ذكر حديثي از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در اين رابطه مي پردازيم. ايشان مي فرمايند :هر پيامبرى ، شفاعتى مى كند و من شفاعت خود را براى اهل گناهان كبيره امّت خود در روز قيامت ، نگه داشته ام .
باشگاه خبرنگاران جوان
...
..
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري رسمي سوريه (سانا)، «بشار اسد»، رئيس جمهوري سوريه صبح امروز با «سعيد جليلي»، دبير شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران و هئيت همراهش ديدار كرد.
در اين ديدار دو طرف درباره اوضاع منطقه و به ويژه اوضاع سوريه پس از تجاوز اخير رژيم صهيونيستي به سوريه و هدف قرار دادن يك مركز تحقيقات نظامي در منطقه «جمرايا» از توابع ريف دمشق، در جنوب سوريه بحث و گفتوگو كردند.
در اين ديدار بشار اسد تاكيد كرد: اين تجاوز نقش واقعي اسرائيل در همكاري با نيروهاي دشمن خارجي سوريه و ايادي آن در داخل سوريه را برملا كرد كه ثبات و استقرار سوريه را هدف قرار داده و درصدد تضعيف اين كشور تا سرحد صرف نظر كردن از مواضع و اصول و مبادي ملي و قومي خود است.
رئيس جمهوري سوريه افزود: سوريه به لطف بيداري مردم و قدرت ارتش خويش و پايبندي به خط مشي مقاومت ميتواند به مقابله با چالشهاي كنوني و رويارويي با هر تجاوزي برود كه ملت سوريه و نقش تاريخي و تمدني آن را هدف قرار داده است.
از جهت ديگر سعيد جليلي اطمينان خويش نسبت به درايت رهبران سوريه در برخورد با اين تجاوز ددمنشانه ابراز كرد كه نقش رهبري سوريه در محور مقاومت را هدف قرار داده است.
وي بر حمايت كامل جمهوري اسلامي ايران از ملت مقاوم سوريه در مقابله با دشمن صهيونيستي و ادامه هماهنگيها با دمشق براي مقابله با توطئهها و طرحهاي خارجي تاكيد كرد كه هدف آنها متزلزل كردن امنيت منطقه و ثبات استقرار آن است.
دبير شوراي امنيت ملي ايران همچنين تقدير و تشكر ايران از طرح بشار اسد براي حل بحران سوريه و گامهايي كه توسط دولت سوريه در اين راه براي اجراي اين طرح برداشته شده را ابلاغ كرد.
وي در ادامه بار ديگر از آمادگي تهران براي ارائه هرگونه كمك جهت خروج موفقيتآميز از گفتوگوهاي ملي و نتيجه دادن اين گفتوگوها به عنوان تنها راه خروج از بحران سوريه خبر داد.
همچنين دو طرف درباره همكاريهاي خاص و متمايز تهران و دمشق و تاكيد متقابل رهبران دو كشور بر تقويت و تحكيم اين همكاريها در تمام حوزهها بحث و گفتوگو كردند.
سر كلاس درس معلم به يكي از دانش آموزان مي گويد: برو دفتر مدرسه چند تا گچ بيار. دانش آموز از كلاس خارج مي شود و در اين اثنا معلم بر روي تخته سه خط مي كشد. يك خط بزرگ، يكي متوسط و ديگري كوچك كه پايين دو خط ديگر بود. معلم به بچه ها مي گويد: هر وقت كه دانش آموز آمد من از هر كدام از شما كه سوال كردم كه از نظر علمي كدام خط بزرگ تر است شما در پاسخ بگوييد خط پائيني يعني خط كوچك.
وقتي كه دانش آموز وارد كلاس شد و سرجايش نشست معلم از همه كلاس به غير از آن دانش آموز سوال را پرسيد و همه گفتند خط پايين. يعني همان خط كوچك. و در آخر از دانش آموزي كه گچ آورده بود اين سوال را پرسيد و او هم گفت:
- خط پايين.
معلم گفت: ببينيد بچه ها وقتي در يك فضايي همه يك حقيقت را انكار مي كنند و آن را به دروغ واقعيت نشان مي دهند امكان دارد كه افراد زيادي آن دروغ را باور كنند. پس به خاطر همين است كه مي گويند دروغ گو دشمن خداست. پس يكي از علل بدي ماهواره هم به همين خاطر است كه اخبار دروغ را دائما تبليغ مي كنند و روي آن قضيه دروغ بسيار مانور مي دهند.
خاطره اي شگفت انگيز از عمل جراحي «آزاده جانباز نوراله فردوسي» در اردوگاه
«مفيد» با دو چوب كبريت كه به جاي پنس از آنها استفاده مي كرد در لابه لاي زخم به دنبال تير و تركش بود و «مهدي» هم با پاك كردن خوني كه از زخم خارج مي شد، نقش پرستار را ايفا مي كرد...
پنج ماه از مدت اسارت ما مي گذشت ولي هنوز يكي از زخم هايي كه در اثر اصابت تير به بدنم ايجاد شده بود، خوب نشده بود. استخوان دستم جوش خورده بود و من مي توانستم با دست راستم هر كاري بكنم ولي هر روز زخمي كه روي سينه ام بود، بدتر و بدتر مي شد. تا آنجا كه يك روز درميان، حدود يك استكان چِرك از آن تخليه مي كردم.
چند مرتبه به بهداري رفتم ولي پزشك عراقي هيچ توجهي به اين زخم نمي كرد؛ فقط چند كپسول آنتي بيوتيك برايم مي نوشت كه آن هم كارساز نبود. ديگر هم اتاقي هاي من، طاقتشان طاق شده بود؛ به خصوص آنهايي كه در كنار من مي خوابيدند، چون بوي عفونت آنها را اذيت مي كرد. طوري شده بود كه كسي كنار من چند دقيقه هم تحمل نمي كرد.
روزي دوستانم «مفيد و مهدي» به من پيشنهاد دادند كه زخم را بشكافند. آنها اعتقاد داشتند كه اين عفونت به خاطر وجود تير و يا تركش است. من باورم نمي شد و از طرفي هم مي ترسيدم زخم با شكافته شدن، از آن چيزي كه هست، بدتر شود. اصرار آنها و تأييد ديگر هم آسايشگاهي ها باعث شد كه من تن به عمل جراحي بدهم … .
پيراهنم را درآوردم، مفيد با تكه هاي باندي كه از قبل آماده كرده بود، آنقدر به زخمم فشار داد تا تمام چرك ها از آن خالي شد. بعد با چوب كبريتي، پوستي را كه بر روي زخم بسته شده بود، كنار زد. خيلي ها تحمل نگاه كردن را نداشتند، ولي دوست داشتند ببينند نتيجه اين عمل جراحي چه مي شود. مفيد با دو چوب كبريت كه به جاي پنس از آنها استفاده مي كرد در لابه لاي زخم به دنبال تير و تركش بود و مهدي هم با پاك كردن خوني كه از زخم خارج مي شد، نقش پرستار را ايفا مي كرد. بعد از چند دقيقه مفيد فريادي كشيد و گفت: «تير را يافتم.» همه صلوات فرستادند. بعد مفيد با دو چوب كبريت تير را از بدنم خارج ساخت … .
بعد از خارج شدن تير از بدنم، مدتي طول نكشيد كه زخم خشك شد و ديگر عفونتي از آن خارج نشد
نگاهي به زندگي و مبارزات شهيد دكتر بهشتي ؛ خاطره شماره 33 ؛ شريف واقفي و تقي شهرام
از دبيران دوره دبيرستانم بود . آن زمان با ما ارتباط نزديكي داشت ولي قبل از انقلاب مدتي مخفي بود و بعد از پيروزي
انقلاب پيدايش شده بود . حالا كه حكم اعدام تقي شهرام صادر شده بود به من زنگ زده بود تا از پدرم بخواهم حكم او را
متوقف كند و پرونده اش را به دادگاه تجديد نظر بفرستد .
ساعت 1/5 شب بود كه پدرم به منزل آمد ، موقع صرف شام قضيه را گفتم . به شدت برافروخته شد . به طوري كه من تا
آن زمان و پس از آن ياد ندارم كه اينگونه عصباني شده باشد . بعد هم گفت : فردا وقتي اين خانم زنگ زد به او بگو زماني
كه مبارزان مسلماني كه همرزم آنها بودند مثل شريف واقفي را بردند و كشتند و حتي جسدشان را هم سوزاندند ، شهرام
يادش نبود كه اين كارها چنين عاقبتي خواهد داشت . بعد هم اضافه كرد كه پرونده ايشان دقيقا مطالعه شده و براي ما كاملا
مسلم است كه اين حكم صحيح است و وي محكوم . به هيچ وجه هم تغييري در آن داده نخواهد شد
معاون امور شهري و فضاي سبز شهرداري 6 از آمادگي كامل اين منطقه جهت مهار آبگرفتگي خبر داد.
ماني جعفريان در گفتگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران افزود: با توجه به پيش بيني سازمان هواشناسي مبني بر احتمال آبگرفتگي معابر از سوي منطقه تدابيري اتخاذ گرديد كه هيچ گونه آبگرفتگي در سطح شهر منطقه مشاهده نشود و تردد در خيابان هاي اين منطقه به صورت آرام و روان جريان داشته باشد.
وي تصريح كرد: كليه نواحي 6 گانه در آماده باش كامل به سر مي برند و تمامي امكانات، نيروي انساني و ماشين آلات جهت مهار آبگرفتگي بسيج شده اند.
جعفريان با اشاره به شناسايي نقاط آبگير و حساس منطقه طبق سنوات گذشته و لايروبي و قنوات موجود از قبل اظهار داشت: منطقه 6 جهت مهار آبگرفتگي آمادگي كامل دارد و علاوه بر آن طي بارش اخير به صورت مداوم و مستمر عوامل خدمات شهري از اين نقاط جهت رفع هر گونه معضل و مشكلي بازديد به عمل آوردند.
جعفريان خاطر نشان كرد: نظر به اعلام سازمان هواشناسي مبني بر بارش نزولات آسماني طي هفته جاري، عمليات لايروبي انهار و قنوات در سطح منطقه و نواحي 6 گانه جريان دارد.
اداره تربيت بدني بانوان حوزه معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري منطقه 6همزمان با آغاز ايام الله دهه فجر اقدام به هماهنگي برنامه ريزي و برگزاري مسابقات و برنامه هاي فرهنگي ورزشي متعددي نموده است.
پايگاه اطلاع رساني تبيان نيوز :
اداره تربيت بدني بانوان حوزه معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري منطقه 6همزمان با آغاز ايام الله دهه فجر اقدام به هماهنگي برنامه ريزي و برگزاري مسابقات و برنامه هاي فرهنگي ورزشي متعددي نموده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران، همزمان با فرا رسيدن ايام مبارك دهه فجر به منظور توسعه و گسترش روحيه نشاط و شادابي در بين شهروندان مسابقات ورزشي و برنامه هاي تفريحي گوناگوني ويژه بانوان در سطح منطقه به اجرا گذارده خواهد شد.
از جمله اين برنامه ها مي توان به برگزاري مسابقات بومي، محلي ويژه بانوان ورزشكار تهران شامل بازيهاي وسطي، هفت سنگ وكبدي در روز بيست و چهارم بهمن ماه در دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران با حضور تيمهاي الزامي از مناطق 22 گانه برگزاري مسابقات آمادگي جسماني در سالن الزهرا با حضور تيمهاي محلات 18 گانه شامل تردميل زمان، ال اپيكالي،دراز و نشست زمان، شنا سوئدي، عبور از مانع زمان،اسكات زمان ،دو رفت و برگشت تيمي و تعادلي در تاريخ نوزدهم بهمن ماه اشاره نمود.
از ديگر برنامه هاي اجرايي توسط اين واحد مي توان به برگزاري مسابقات بدمينتون در رده سني 15 تا 30 يال به صورت انفرادي از هفدهم الي نوزدهم بهمن ماه در زمين چمن بدمينتون توانير اشاره نمود.
همچنين اداره فضاي سبز منطقه 6 در راستاي ارتقاي فرهنگ گياه پروري و آشنايي هر چه بيشتر دانش آموزان با گل و گياه طي هفته گذشته يك دوره كلاس آشنايي با گل و گياه ويژه دانش آموزان مدارس ميرزا كوچك خان، اميد انقلاب دانش آموزان و مدرسه دخترانه ايمان برگزار نمود./ز
قال رسول الله (ع) :« إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةٌ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً
.....
در دوران پهلوي در تار و پود رژيم نفوذ كرده بود و منشاء تمام آن دربار بود. درباريان در شئون مختلف مفاسد اخلاقي و مالي نقش داشتند. لذا يكي از عوامل بروز نارضايتيهاي گسترده از رژيم شاه، فساد بيحد و حصر دربار بود. فساد اخلاقي، تكبر و تفرعن، فساد جنسي، فساد مالي و فساد ديني تمام اركان، سازمانها و وزارتخانهها را در نورديده بود. در حقيقت، فسادي كه با ظهور رژيم پهلوي همزاد دربار بود، در پايان دوران حكومت پهلوي به صورت يك فرهنگ حاكم درآمد.(1)
4ـ همان
جديدترين جنگنده ايراني با نام قاهر 313 با حضور رئيسجمهور رونمايي شد.
به گزارش مشرق به نقل از اداره كل تبليغات دفاعي وزارت دفاع؛ سردار احمد وحيدي وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح با تبريك اين موفقيت بزرگ كه در راستاي تحقق فرامين فرمانده معظم كل قوا به منصه ظهور رسيده است اظهار داشت:كليه مراحل طراحي و ساخت جنگنده بومي قاهر313 توسط دانشمندان و متخصصان اقتدار آفرين سازمان صنايع هوايي وزارت دفاع انجام شده است.
وزير دفاع در تشريح ويژگي جنگنده قاهر گفت:اين جنگنده پيشرفته با مشخصات ظاهري منحصر بفرد،داراي سطح مقطع راداري بسيار كم و همچنين قابليت انجام عمليات پروازي در ارتفاع پست مي باشد.
سردار وحيدي،بهره برداري از مواد پيشرفته در ساخت هواپيما و سيستم هاي الكترواويونيك پيشرفته را از ديگر ويژگي هاي جنگنده قاهر313 برشمرد.
وزير دفاع با بيان اينكه اين جنگنده توانايي حمل تسليحات پيشرفته بومي را دارد و از قدرت تهاجمي بالا برخوردار است گفت:جنگنده قاهر حقيقتاً نماد برجسته اي از نبوغ ،خلاقيت و جسارت فرزندان برومند و برنادل ملت ايران در وزارت دفاع است.
سردار وحيدي،قابليت نشست و برخاست با طول باند كوتاه و تعمير و نگهداري آسان و سريع را از ديگر ويژگي هواپيماي قاهر313 ذكر كرد.
وزير دفاع در پايان با تشكر و قدرداني از تلاش و زحمات بي وقفه دانشمندان و متخصصان سازمان صنايع هوايي وزارت در خلق اين پروژه بزرگ ملي تصريح كرد:هواپيماي جنگنده قاهر ، ثمره قدرت ،ايمان ،همت و رشد و بالندگي پرورش يافتگان مكتب خميني و خامنه اي عزير است كه در آغاز طليعه سي و چهارمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي با اين اقدام افتخار آفرين افزايش اقتدار ملي و ارتقاء قدرت بازدارندگي جمهوري اسلامي ايران را رقم زدند.
در پاسخ به شبهه ي اينكه " شيعيان، رواياتى درباره على بن ابى طالب نقل مى كنند كه همگى غلوّ است، مانند «على هو الصراط المستقيم» و «على بن أبى طالب حجّتى على خلقى»
در پاسخ به اين پرسش در پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله سبحاني آمده است: .
پاسخ
درگذشته يادآور شديم، غلوّ تجاوز از حدّ و اندازه است. شيعيان، درباره اميرمؤمنان على بن ابى طالب(عليه السلام) ، جز آنچه كه در قرآن درباره او آمده و يا روايات متواتر يا متضافر، آن را تأييد كرده، چيزى نمى گويند.
كافى است كه بدانيم احمد بن حنبل مى گويد: روايات صحيحى كه در حق على(عليه السلام) وارد شده در حق هيچ يك از صحابه نيامده است. [243]
على(عليه السلام) نخستين كسى است كه به پيامبر (صلى الله عليه وآله) ايمان آورد و نخستين كسى است كه در تمام غزوات، جز غزوه تبوك در ركاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) جانفشانى كرد. على(عليه السلام) آن انسانى است كه پيامبر او را دروازه دانش خود خواند و گفت: «أنا مدينة العلم وعلىٌّ بابها» ، على(عليه السلام) نخستين و آخرين فردى است كه نسل رسول خدا از طريق او و همسرش فاطمه(عليها السلام) ادامه يافته است. على(عليه السلام) تنها انسانى است كه همه صحابه به او رجوع كرده و از او علم مى آموختند و او به احدى مراجعه نكرده است.
اين رشته از فضايل چيزى نيست كه كسى آنها را منكر شود. لجوج ترين افراد مانند ابن تيميه نيز كه دشمنى على(عليه السلام) را در دل دارد، نسبت به برخى از فضائل اذعان كرده اند.
و امّا اينك دو مطلبى كه دستاويز طراح شبهه شده، درباره آنها سخن بگوييم:
1. در تفسير( اهدنا الصراط المستقيم ) آمده است كه مقصود از صراط مستقيم اميرمؤمنان على بن ابى طالب(عليه السلام) است. [244]
مسلّماً اين از قبيل تطبيق يك مفهوم كلى بر مصداق است. على مظهر صراط مستقيم و قبل از او پيامبر گرامى مظهر آشكار «صراط مستقيم» است. در حقيقت، پيامبر و على(عليهما السلام) و ديگر اوصيا و اوليا، اسوه ها و الگوهايى براى صراط مستقيم هستند. مردم براى شناسايى راه درست از غير آن، بايد به زندگانى اين انسان هاى وارسته بنگرند كه راه و روش آنها تجلى گاه صراط مستقيم است. امروز يكى از راه هاى اصلاح جامعه، ارائه اسوه ها و نمونه هاست تا مردم، از نزديك ببينند و مثل آنان عمل كنند. با توجه به اين حقايق، كجاى اين، غلوّ است؟
قرآن در آيه اى ديگر نمونه هاى بيشترى را براى صراط مستقيم معرفى مى كند و مى فرمايد:
( من يطع الله والرسول فأُولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبييين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن أولئك رفيقاً ). [245]
«هر كس از خدا و پيامبر فرمان برد، با كسانى خواهد بود كه خداوند بر آنان نعمت بخشيده از جمله پيامبران و پذيرندگان آنها و شهيدان و شايستگان، آنان دوستان خوبى هستند».
بنابراين، اين نوع تفسير كه در روايات فريقين فراوان است، از قبيل «جرى» و تطبيق كلى بر فرد است.
و امّا فقره دوم كه «على بن ابى طالب حجّتى على خلقى و ديّان دينى» [246] اين روايت كه در مصادر متعدد شيعه نقل شده است، كوچك ترين غلو در آن نيست. على(عليه السلام) به حكم حديث غدير، و ثقلين، خليفه رسول خدا و جانشين بر حق اوست.
[244] . مجمع البيان، ج1، ص 31.
[245] . نساء/ 69.
[246] . امالى صدوق، ج1، ص 637; عيون اخبار الرضا، ج1، ص 61.
منبع: شفقنا و عقيق