ياد ياران رفته به خير
ياد ايام گذشته به خير
كجاييد اي شهيدان خدايي
بلا جويان دشت كربلايي
وشهدا رفتند تا ما بمانيم
واما ما...
بعد از شهدا چه كرده ايم...
واي شهدا ما را ببخشيد
واي شهيدان خدايي
خيلي دلم هوايتان را كرده
كاش مطهر شوم...
كاش...
واما ما...
اي ياران خميني ...
يادي هم از ما كنيد
كه سخت
محتاج ياد شماييم
كاش...
ماهم به شما بپيونديم
كاش من هم خدايي شوم
اي ياران خميني
يادي از شهداي تفحص
منبع : خبرگزاري مهر
اين روز ها كه
از هرمسيري رد مي شيد اگه دقت كنيد مي بينيد پرچم پر شكوه كشور عزيزمون
داره براي خودش دلبري مي كنه
انگار اون هم مي ونه هفته دفاع مقدس هست
و براي مردم عزيز چه ارزشي داره
انگار مي دونه چقدر خون به پاي حفظ اين پرچم ريخته شده
انگار مي دونه چه خبره
ما كه رفيتم
مادر پيري دارم و يك زن و سه تا بچه قدو نيم قد.
از دار دنيا چيزي ندارم جز يك پيام
قيامت يقه تان را مي گيرم اگر
((ولي فقيه تان ))
را تنها بگذاريد
گوشه اي از وصييت نامه شهيد مجيد محمدي
دعا كنيد كه من ناپديد تر بشوم
كه در حضور خدا رو سپيدتر بشوم
بريده هاي من ان سوي عشق گم شده اند
خدا كند كه از اين هم شهيد تر بشوم
منبع: كتاب حماسههاي ناگفته
تبيان
منبع: عصر انتظار
تبيان
بابايي آماده پرواز بود
سال 61 شهيد بابايي را گذاشتيم فرمانده پايگاه هشتم شكاري اصفهان. درجه اين جوان حزباللهي سرگردي بود كه او را به سرهنگ تمامي ارتقا داديم. آن وقت آخرين درجه ما، سرهنگ تمامي بود. مرحوم بابايي سرش را ميتراشيد و ريش ميگذاشت. بنا بود او اين پايگاه را اداره كند. كار سختي بود. دل همه ميلرزيد، دل خود من هم كه اصرار داشتم، ميلرزيد، كه آيا ميتواند؟ اما توانست. وقتي بني صدر فرمانده بود، كار مشكلتر بود. افرادي بودند كه دل صافي نداشتند و ناسازگاري و اذيت ميكردند حرف ميزدند، اما كار نميكردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب كند. خودش پيش من آمد و نمونهاي از اين قضايا را نقل كرد. خلباني بود كه رفت در بمباران مراكز بغداد شركت كرد، بعد هم شهيد شد. او جزو همان خلبانهايي بود كه از اول با نظام ناسازگاري داشت. شهيد عباس بابايي با او گرم گرفت و محبت كرد، حتي يك شب او را با خود به مراسم دعاي كميل برده بود؛ با اين كه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهيد بابايي تازه سرهنگ شده بود اما او سرهنگ تمام چند ساله بود؛ سن و سابقه خدمتش هم بيشتر بود. در ميان نظاميها اين چيزها مهم است. يك روز ارشديت تأثير دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسليم بابايي شده بود. شهيد بابايي ميگفت ديدم در دعاي كميل شانههايش از گريه ميلرزد و اشك ميريزد. بعد رو كرد به من و گفت: عباس دعا كن من شهيد بشوم! اين را بابايي پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گريه كرد. او الان در اعلي عليين الهي است؛ اما بنده كه سي سال قبل از او در ميدان مبارزه بودم هنوز در اين دنياي خاكي گير كردهام و ماندهام! ما نرفتيم؛ معلوم هم نيست دستمان برسد. تأثير معنوي اينگونه است خود عباس بابايي هم همين طور بود. او هم يك انسان واقعاً مثمن و پرهيزكار و صادق و صالح بود.
(بيانات در ديدار مسئولان عقيدتي، سياسي نيروي انتظامي 23/10/83)
منبع: وبلاگ خاطره 110
دل بي قرار مادرش هنوز دلهره شب هاي تاريك و تنهايي بچه اش را دارد .
اخرين بار او شانزده سال بيشتر نداشت
ولي از تاريكي شب ......
در حالي كه بچه اش
اكنون مرديست كه سالها استخوان هايش در تاريكي شب و و روشني روز نگهبان خاك اين سرزمين است
و مادر جشم به راهش.............
در همه مراحل اين جنگ، چه در عمليات نظامى جبهه، چه در عمليات نظامى بيرون از جبهه، چه در برخورد با اسرا، چه در تبليغات - در همه مراحل - ارزشها و اخلاق انسانى رعايت شد. كار بىاخلاق و كار ضدّ ارزش و ضدّ بشر، از اين ملت ايران صادر نشد.
اميد به جوانان
منبع: ماهنامه وصال
منبع: خبرگزاري فارس
پاسدار انقلاب اسلامي آگاهانه راه حسين (ع) را كه ادامه راه انبياء الهي است انتخاب مي كند و در اين راه، فروغ خون اصحاب حسين (ع) و شهيدان گلگون كفن كربلا را چراغ راه خويش قرار مي دهد.
مقام معظم رهبري
در روز عمليات خيبر دو ، در منطقه پاسگاه طلائيه ، بخشي از نيرو هاي ما وارد شهر القرنه (عراق ) شدند . بعضي از مردم از نيرو ها استقبال كردند و عده اي هم با آنها درگير شدند . ممكن است آنهايي كه مخالف بودند از نيروهاي طرف دار دولت بعثي بوده باشند در اين عمليات مي بايست يگان هاي ديگر از محور هاي مختلف هم وارد عمل مي شدند .
مسئامات منطقه پاسگاه طلائيه بر عهده ي تيپ 18 الغدير گذاشته شده بود . ماموريت اين تيپ گرفتن خط كمين دشمن در جناح چپ لشكر محمد رسول الله (ص) بود كه به دلايل زيادي موانع ، گستردگي عميق ميدان مين و عدم شناسايي قبلي از طرف نيروي خودي ، تيپ در سه محور وارد عمل شد . پيش از آن كه نيرو ها به موانع برسند ، آتش شديدي بر سر آ نها شروع به باريدن كرد . عبور نيرو ها بدون پاكسازي ميدان مين (ايجاد معبر ) ميسر نبود . بايد مين ها پاكسازي مي شد تا نيرو ها بتوانند به مواضع دشمن برسند . در همين حين پاي يكي از ببرادان تخريب به سيم مين منور (تله شده ) كه در اولين رديف ميدان مين وجود داشت برخورد كرد و مين عمل كرد، وقتي كه مين روشن شد بلافاصله يكي از نيروهاي فداكار تيپ به نام شهيد رضايي خود را بر روي مين انداخت تا از روشن شدن منور در منطقه و لو رفتن عمليات جلوگيري كند . بر اثر همين كار اين برادر به درجه ي رفيع شهادت رسيد.
" تيپ 18 الغدير ، محسن ثريا اردكاني"
(از كتاب جايي كنار غنچه باروت ، گرد آورنده : كاظم سهرابي )
۳۱ شهريور سالروز شروع جنگ تحميلي از سوي رژيم بعث عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاري شده است. دوران هشت سال دفاع مشروع امت سلحشور ايران در حفظ و اعتلاي نظام مقدس اسلامي و حراست از مرزهاي عزّت و شرف اين مرز و بوم، به مثابه يكي از حساسترين و بارزترين برهههاي حيات راستين اين ملت، همچون نگيني تابناك، تا هميشه زمان، بر تارَكِ تاريخ حماسه و ايثار و پايداري آزادگان جهان ميدرخشد. دفاع امت اسلامي ايران در برابر تجاوز همه جانبه دشمنان اسلام، در تاريخ افتخارآفريني مبارزات حقطلبانه يك ملت سترگ، فروزان خواهد بود. پايداري ايران اسلامي كه برخاسته از روح وحدت و ايمان بود، در سايه هدايتهاي رهبر انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) شكل گرفت و باعث احياي يك مكتب سازنده و نهضتهاي آرمانگرا و ايدئولوژي جهانگير شد. دفاع مقدس ما در زمينههاي مختلف سياسي، نظامي، اجتماعي، فرهنگي و... توانست معادلات جهاني معمول را بر هم زَنَد و تحليلهاي مادي دنياپرستان را نقش بر آب سازد. اين حادثه عظيم، بيشك در ياد ملت بزرگ ايران خواهد ماند و غرور و سرافرازي و حماسهآفريني را در نسلهاي بعد بر جاي خواهد گذاشت. جنگ تحميلي عراق عليه ايران ۲۸۸۷ روز به طول انجاميد كه طي آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت كه ۷۹۳ روز حمله از سوي رزمندگان اسلام بود و ۲۰۷ روز از سوي ارتش متجاوز بعثي. در طول جنگ شمار ۳۸۱ هزار و ۶۸۰ نفر از نيروهاي دشمن كشته و يا زخمي شدند و ۷۲ هزار نفر به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. در اين هشت سال ۳۷۱ فروند هواپيما و ۸۲ فروند بالگرد دشمن منهدم شد. ۱۷۰۰ دستگاه تانك و نفربر، ۴۸۰ قبضه توپ و سه هزار و ۳۶۳ دستگاه خودرو نظامي به غنيمت ايران درآمد و پنج هزار و ۷۵۸ دستگاه تانك و نفربر، ۵۳۲ قبضه توپ و پنج هزار و ۱۵۲ دستگاه خودرو نظامي دشمن منهدم گرديد. مقاومت رزمندگان اسلام سبب شد تا ذخاير ارزي عراق كه در ابتداي جنگ، حدود سي ميليارد دلار بود، پس از شكست در عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر به صفر برسد و پس از پايان جنگ، اين كشور بيش از هفتاد ميليارد دلار بدهي داشته باشد.