معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2086976
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 


امام باقرعليه السلام ، علاوه بر «شاكر» و « هادي » به ويژه به «باقر» به معناي شكافنده ملقب است ، و جابرن يزيد جعفي در توضيح لقب اخير گويد : آن حضرت علم را شكافت و رموز و دقائق آن را روشن ساخت . يعقوبي نيز مي نويسد : بدان سبب باقر ناميده شد كه علم را شكافت . راغب اصفهاني هم مانند اين عبارت را گفته است .ابن منظور در مورد كلمه «باقر» مي گويد : «تبقر» ، داشتن علم و مال زياد را گويند و به محمد بن علي بن حسين بن علي عليه السلام بدان جهت باقر گفته مي شود كه آن حضرت علم را شكافت واصول آن را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول آن را بيان فرمود .



موقعيت علمي امام


بي ترديد چنان كه بسياري از علماي اهل سنت ، نيز گفته اند ، امام باقرعليه السلام در زمان حيات خويش شهرت فرواني داشته و همواره محضر او از دوست دارانش ، از تمامي بلاد و سرزمينهاي اسلامي ، پر بوده است . موقعيت علمي ايشان ، به مثابه شخصيتي عالم و فقيه ، به ويژه به عنوان نماينده علوم اهل بيت ، بسياري را وا مي داشت تا از محضر او بهره گيرند و حل اشكالات علمي و فقهي خود را از او بطلبند . در اين ميان ، اهل عراق كه بسياري از آنان شيعه بودند بيش از ديگران مفتون شخصيت آن حضرت شده بودند . مراجعه كنندگان ، خضوعي خاص نسبت به شخصيت علمي امام داشتند چنان كه عبدالله بن عطاي مكي گويد : علما را در محضر هيچ كسي كوچكتر از زمان حضوردر محضر امام باقرعليه السلام نديدم . حكم بن عينيه با تمام عظمت علمي اش در ميان مردم ، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزي در مقابل معلم خود به نظر مي رسيد . شهرت علمي امام، در حد تعبير ابن عنبة، مشهورتر از آن است كه كسي بخواهد آن را بيان كند . اين شهرت در زمان خود ايشان ، نه تنها در حجاز كه «كان سيد فقهاء الحجاز » بلكه حتي در عراق و خراسان نيز به طور گسترده فراگيرشده بود . چنانكه راوي مي گويد : ديدم كه مردم خراسان دور حضرت حلقه زده و اشكالات علمي خود را از ايشان مي پرسيدند. ذهبي درباره امام باقر عليه السلام مي نويسد : ايشان از كساني است كه بين علم و عمل ، سيادت و شرف و وثاقت و متانت جمع كرده و براي خلافت اهليت داشت . ابرش كلبي از هشام بن عبدالملك پرسيد: اين كيست كه مردم عراق او را در ميان گرفته و مشكلات علمي خود را از وي مي پرسيدند ؟ هشام گفت: اين پيامبر كوفه است ، خود را پسر رسول خدا و شكافنده علم و مفسر قرآن مي داند.
مورد كلمه «باقر» مي گويد : «تبقر» ، داشتن علم و مال زياد را گويند و به محمد بن علي بن حسين بن علي عليه السلام بدان جهت باقر گفته مي شود كه آن حضرت علم را شكافت واصول آن را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول آن را بيان فرمود.

در مكارم اخلاق حضرت :


مردي از اهل شام در مدينه ساكن بود كه به خانه امام بسيار مي آمد و به امام مي گفت: « ... در روي زمين بغض و كينه كسي را بيش از تو در دل ندارم و با هيچ كس بيش از تو و خاندانت دشمن نيستم . و عقده ام آن است كه اطاعت خدا و پيامبر و امير مؤمنان در دشمني با تو است ، اگر به خانه ات رفت و آمد دارم ، بدان جهت است كه تو مردي سخنور ، اديب و خوش بيان هستي . »


درعين حال امام باقر عليها السلام با او مدارا مي فرمود و به نرمي سخن مي گفت . چندي گذشت كه مرد شامي بيمار شد و مرگ را روياروي خويش ديد پس از زندگي نااميد شد . وصيت كرد كه چون در گذرد « امام باقر» بر او نماز گزارد .

شب به نيمه رسيد و بستگانش او را مرده ، يافتند . بامداد وصي او به مسجد آمد و امام را ديد كه نماز صبح به پايان برده و به تعقيبات نماز نشسته است .

عرض كرد : آن مرد شامي به ديگر سراي شتافته و وصيت نموده كه شما بر او نماز گزاريد .

امام فرمود : او نمرده است... شتاب مكنيد تا من بيايم.

پس برخاست ، دو ركعت نماز خواند و دستها را به دعا برداشت ، سپس به سجده رفت و تا طلوع خورشيد ، در سجده ماند

، آنگاه به خانه شامي آمد ، بربالين او نشست ، او را صدا زد و پاسخ داد ، امام او را نشانيد ، پشتش را بر ديوار تكيه داد و

شربتي طلبيده ، به كام او ريخت و به بستگانش فرمود : غذاهاي سرد به او بدهند و خود بازگشت .

پس از مدتي كوتاه ، مرد شامي شفا يافت ، به نزد امام آمد و عرض كرد : گواهي مي دهم كه تو حجت خدا بر مردماني .

دسته ها :
شنبه بیست و یکم 2 1392 18:32
X