وهابيون كه حاضر به پذيرش حقيقت نيستند اين بار نيز حاضر به پذيرش ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام نشدند و مدعي كفر آن حضرت شدند.
وهابيون خود را عامل به قرآن مي دانند اما بين حرف تا عمل نه، بلكه بين گفتارشان هم تناقض وجود دارد چرا كه تناقض گويي از مختصات دروغگو است.
كارشناس شبكه وهابي كلمه كه در برنامه "آشتي با قرآن" با موضوع "شفاعت" اجراي برنامه مي كرد با ادعايي بي اساس حضرت ابوطالب عليه السلام را كافر خواند.
عبدالله حيدري كه مدير مطالعات انديشه و گفتگوي مدينه مي باشد در مورد شفاعت گفت:« در قرآن كريم دو چيز در مورد شفاعت نفي شده است:1ـ شفاعت براي كفار كه البته يك مورد استثناء وجود دارد كه بعدا عرض مي كنم 2ـ شفاعت بدون اجازه پروردگار هم جايز نيست.»
او كه با " يك مورد استثنا" در پي مقدمه براي زير سوال بردن ايمان حضرت ابوطالب (عليه السلام) بود، بدون در نظر گرفتن آيات صريح قرآن در مورد رد شفاعت كفار از سوي خداوند متعال افزود: « ابوطالب بدون ايمان از دنيا رفت و اين يك واقعيت است يك حقيقت تاريخي است...»
او كه فراموش كرد اين "واقعيت تاريخي" زائده هر راوي يا كتابي كه باشد در مقابل آيات صريح قرآن هيچ گونه ارزشي نخواهد داشت، گفت: « شفاعت براي كفار وجود ندارد اما شفاعت براي ابوطالب وجود دارد!»
گفتني است كه خداوند در آيات متعدد از جمله در آيات 44 تا 48 سوره مباركه مدّثّر در مورد رد شفاعت كفار مي فرمايد:« و روز جزا را تكذيب مي كرديم تا آن كه [با مرگ] يقين به قيامت پيدا كرديم، پس در آن روز شفاعت شفيعان سودي به آنان نرسد.»
حال چگونه ممكن است كه پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله وسلم) بر خلاف آيات روشن قرآن، شفاعت فردي كافر را عهده دار شود؟ آيا شفاعت پيامبر دلالت بر ايمان حضرت ابوطالب نيست؟