زماني آتاري مد بود و زماني سگا. اما حالا اس پي سي. زماني داشتن تلويزيون رنگي و حال داشتن ال اي دي حالا ديگر  داشتن شبكه اجتماعي و گوشي هاي مثل اي فون 5 هم مد شده است!

تكنولوژي آنقدر پيشرفت كرده و  در بطن زندگي روزمره ما وارد شده است كه بدون آن زندگي كمي سخت خواهد شد. رسانه ها امروز وجوه مختلف زندگي انسان را گرفته اند و رقابت تكنولوژيك آنها باعث شده است تا فضاي مد براي آنها نيز تعريف شود. امروزه و طبق تعريف پر آسيب جامعه شايد فيس بوك و گوگل پلاس در زندگيش محلي از اعراب نداشته و ايميلي براي خود نساخته باشد؛ و موبايلش تاچي نباشد، از مد امروز عقب باشد. در همين رابطه رسانه ها دو جايگاه پيدا مي كنند رسانه هاي مد و مدهاي رسانه اي! وقتي رسانه ها خود عاملي از مد مي شوند و زماني كه در موج مد گرايي در جامعه تاثير دارند. رسانه ها حتي اگر خود مد شوند تحت عامل و تابع ديگري هستند كه آن همان تاثير است. رسانه در يك جامعه الگو مي شود، مروج مي شود، باورها ها را هدايت مي كند.  نظريات زيادي درباره تاثير رسانه ها بر مخاطب وجود دارد،همينطور تاكنيك هاي گوناگوني و ما چه نقش رسانه ها را در عصر حاضر پويا و فعال بدانيم و يا تابع شرايط و غير فعال باز نمي توانيم تاثيري  كه رسانه ها دارند را منكر شويم.

اين مهم به دو صورت توسط رسانه ها شكل مي گيرد يكي خودآگاه  و با برنامه ريزي و ديگري ناخودآگاه. امروزه فرهنگ سازي از وظايف و اصول يك رسانه عنوان مي شود. گاهي اين فرهنگ سازي نيز از يك وظيفه خارج شده و جنبه تهاجم و شبيخون براي مخاطبان ديگر مي گيرد.

رسانه هاي بسياري در دنيا به دنبال اين تغيير سبك زندگي در ديگران هستند به خصوص غول هاي رسانه اي با توجه به حجم رسانه هاي مهم خود و انديشه هاي گوناگون از جمله فراماسونري كه در حال جريانات بسياري را زمينه سازي كرده است. البته علاوه بر غول هاي رسانه اي اين قطب هاي اقتصادي هستند كه از عامل رسانه براي فروش بيشتر كالاهاي خود سود مي جويند و رسانه ها را عاملي براي ترويج مصرف گرايي  و مد ساز مي كنند.

شبكه هاي ماهواره اي فارس زبان بيشترين تاثير را در وهله اول در مرحله خودآگاه در اين زمينه دارند. وجود شبكه هاي ماهواره اي به خودي خود حتي با زبان غير مرتبط ميتواند اين عامل را سبب شود اما آنچه كه مشخصا در جامعه ما تاثير زيادي بر سبك زندگي و ترويج مدها و مد شدن چيزي در جامعه دارد شبكه هاي فارسي زبان ماهواره اي اند، شبكه هايي كه بخش اعظمي از اين كار را به صورت خوداگاه و برنامه ريزي شده انجام مي دهد، از مدهاي مصرفي تا مدهاي رفتاري!

آنها با تبليغ اجناس گوناگون  و همطراز آن كار بر روي ايجاد سبك خاصي از زندگي و نياز آنچناني در يك زندگي به آنها احساس نمي شود اما به صورتي براي اين كالاها و مصرف آن نياز كاذب ايجاد مي شود كه نه تنها يك فرد به سمت خريد اين كالا ترغيب مي شود بلكه در ادامه موج سازي انجام مي پذيرد تا اين كالا به صورت يك مد در جامعه در آيد. در قدم بعدي و با گذر از تبليغات اين كاراكتر ها هستند كه مد سازي مي كنند. نوع لباس پوشش و مو يك بازيگر مجري معروف به سان يك مد معرفي مي شود هر چند گاهي غير مستقيم؛ اما مخاطبان وبه خصوص جوانان كه به دنبال الگو هستند سريع همگام اين جريان شده و جريان مدي جديد  در جامعه نمايان مي شود و ارتباطات ميان فردي آن را در جامعه تثبيت خواهد كرد. در قدم بعدي فراتر از يك كالا، نوع سبك زندگي، رفتار و باورها و فرهنگ سازي براي استفاده از يك كالا كه ممكن است با فرهنگ بومي ما همخواني نداشته باشد توسط رسانه ها شيوع داده مي شود تا هم اين زمينه ها در حاصل اين جبهه از جنگ نرم خود مدي رفتاري بين افراد شوند. در واقع با تغيير رفتار و نگرش در زندگي جريان سازي ايجاد مي وشد كه مسير ساير فعاليت ها را هموار مي كند. نگاهي به برنامه بفرماييد شام، اين موضوع را براي ما به خوبي تداعي خواهد كرد. در اين برنامه، نه تنها نوع خاصي از مصرف و شايد برخي كالاها و پوشش ها ممكن است ترويج شود بلكه برخي رفتار ها  و نگرش ها كه خود اين شيوع را بايد بر آن قرار گيرد مد سازي مي شوند.

افراد نياز به مطرح شدن و ديده شدن را در خود حس مي كنند و اين مدهاي رسانه اي است كه به انها كمك مي كند، ديده شوند. آنها نياز دارند تا خاص زندگي كنند و اين باز رسانه ها هستند كه مد ها معرفي مي كنند، جا مي اندازند و رواج مي دهند.

در نظريات مربوط به رسانه ها بحث نظريه كاشت، نظريه تزريقي و... همه حكايت از اين دارد كه رسانه اي چون تلويزيون و البته رسانه هاي ديگر باعث ايجاد باورهاي جديد و تقويت باورهاي قديم در افراد مي شود حال كار رسانه ها بيشتر به اين سو است كه به صورت نرم رفتارهاي جديدي را ايجاد و ان را تقويت كنند؛ رسانه ها به جوانان تلقين مي كنند كه بي مد از هم دوره اي هاي خود عقب هستند و براي او نياز كاذب به وجود مي آورند و نيازش را نيز با تبليغات تجلري و غير تجاري، مستقيم و غير مستقيم،  برآورده مي كنند.

اين مهم تنها رسانه هاي تصويري را در بر نمي گيرد، امروزه وقتي در رسانه هاي اينترنتي و مكتوب مي گرديد، رسانه هايي با سبك زندگي مردم و سرگرمي آنها دخيل هستند، بسيار مورد استقبال مي باشند. در واقع اين رسانه ها نيز تاثير به سزايي در ترويج روحيه مد و مد گرايي در جامعه دارند. و با گذر از رسانه ها در شبكه روابط اجتماعي استفاده از مد توسط چهره ها و حتي كثرت آن در استفاده افراد خود رسانه اي ديگر است كه كار يكديگر را تكميل مي كنند.

اما مد هيچ وقت چيز بدي نبوده و نخواهد بود فقط بايد بومي مبتني بر ارزشهاي ملي و ديني باشد و از تقليد بي رويه و بي هدف در اين راستا اجتناب ورزيد كه نقش رهبران فكري و رسانه هاي داخلي از جمله صداي و سيماي جمهوري اسلامي در اين زمينه حائز اهميت است . در واقع نبايد مد را از بين برد بلكه اين گرايش را در صورت وجود بايد شكل منطقي بدان داد و به خوبي هدايتش كرد. در واقع نهاد هاي فرهنگي و رسانه اي ما بايد در موضوع مد حرف براي گفتن داشته باشند.