معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2086928
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اوضاع سياسي در زمان امام

مدت امامت امام هشتم در حدود بيست سال بود كه مي‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد:

 ده سال اول امامت آن حضرت، كه همزمان بود با زمامداري هارون.

1-      پنج سال بعد از‌ آن كه مقارن با خلافت امين بود.

2-      پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز بود.

 مدتي از روزگار زندگاني امام رضا (عليه السلام) همزمان با خلافت هارون الرشيد بود. در اين زمان است كه مصيبت دردناك شهادت پدر بزرگوارشان و ديگر مصيبت‌هاي اسفبار براي علويان (سادات و نوادگان اميرالمؤمنين) واقع شده است. در آن زمان كوشش‌هاي فراواني در تحريك هارون براي كشتن امام رضا (عليه السلام) مي‌شد تا آنجا كه در نهايت هارون تصميم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نيافت نقشه خود را عملي كند. بعد از وفات هارون فرزندش امين به خلافت رسيد. در اين زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزلزل بر حكومت سايه افكنده بود و اين تزلزل و غرق بودن امين در فساد و تباهي باعث شده بود كه او و دستگاه حكومت، از توجه به سوي امام و پيگيري امر ايشان بازمانند. از اين رو مي‌توانيم اين دوره را در زندگي امام دوران آرامش بناميم.

اما سرانجام مأمون عباسي توانست برادر خود امين را شكست داده و او را به قتل برساند و لباس قدرت را به تن نمايد و توانسته بود با سركوب شورشيان فرمان خود را در اطراف و اكناف مملكت اسلامي جاري كند. وي حكومت ايالت عراق را به يكي از عمال خويش واگذار كرده بود و خود در مرو اقامت گزيد و فضل ‌بن ‌سهل را كه مردي بسيار سياستمدار بود، وزير و مشاور خويش قرار داد. اما خطري كه حكومت او را تهديد مي‌كرد علويان بودند كه بعد از قرني تحمل شكنجه و قتل و غارت، اكنون با استفاده از فرصت دو دستگي در خلافت، هر يك به عناوين مختلف در خفا و آشكار عَلم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازي حكومت عباسي بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افكار عمومي مسلمين به سوي خود، و كسب حمايت آنها موفق گرديده بودند و دليل آشكار بر اين مدعا اين است كه هر جا علويان بر ضد حكومت عباسيان قيام و شورش مي‌كردند، انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت كرده و به ياري آنها بر مي‌خواستند و اين، بر اثر ستم‌ها و نارواييها و انواع شكنجه‌هاي دردناكي بود كه مردم و بخصوص علويان از دستگاه حكومت عباسي ديده بودند. از اين رو مأمون درصدد بر آمده بود تا موجبات برخورد با علويان را برطرف كند. بويژه كه او تصميم داشت تشنجات و بحران‌هايي را كه موجب ضعف حكومت او شده بود از ميان بردارد و براي استقرار پايه‌هاي قدرت خود، محيط را امن و آرام سازد. لذا با مشورت وزير خود فضل بن سهل تصميم گرفت تا دست به خدعه‌اي بزند. او تصميم گرفت تا خلافت را به امام پيشنهاد دهد و خود از خلافت به نفع امام كناره‌گيري كند، زيرا حساب مي‌كرد نتيجه از دو حال بيرون نيست، يا امام مي‌پذيرد و يا نمي‌پذيرد و در هر دو حال براي خود او و خلافت عباسيان، پيروزي است. زيرا اگر بپذيرد ناگزير، بنابر شرطي كه مأمون قرار مي‌داد ولايت عهدي آن حضرت را خواهد داشت و همين امر مشروعيت خلافت او را پس از امام نزد تمامي گروه‌ها و فرقه‌هاي مسلمانان تضمين مي‌كرد. بديهي است براي مأمون آسان بود در مقام ولايتعهدي بدون اين كه كسي آگاه شود، امام را از ميان بردارد تا حكومت به صورت شرعي و قانوني به او بازگردد. در اين صورت علويان با خشنودي به حكومت مي‌نگريستند و شيعيان خلافت او را شرعي تلقي مي‌كردند و او را به عنوان جانشين امام مي‌پذيرفتند. از طرف ديگر چون مردم حكومت را مورد تاييد امام مي‌دانستند لذا قيامهايي كه بر ضد حكومت مي‌شد جاذبه و مشروعيت خود را از دست مي‌داد.

 او مي‌انديشيد اگر امام خلافت را نپذيرد ايشان را به اجبار وليعهد خود مي‌كند كه در اينصورت بازهم خلافت و حكومت او در ميان مردم و شيعيان توجيه مي‌گردد و ديگر اعتراضات و شورشهايي كه به بهانه غصب خلافت و ستم، توسط عباسيان انجام مي‌گرفت دليل و توجيه خود را از دست مي‌داد و با استقبال مردم و دوستداران امام مواجه نمي‌شد. از طرفي او مي‌توانست امام را نزد خود ساكن كند و از نزديك مراقب رفتار امام و پيروانش باشد و هر حركتي از سوي امام و شيعيان ايشان را سركوب كند. همچنين او گمان مي‌كرد كه از طرف ديگر شيعيان و پيروان امام، ايشان را به خاطر نپذيرفتن خلافت در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند داد و امام جايگاه خود را در ميان دوستدارانش از دست مي‌دهد.

 

 


دسته ها : مناسبت ها
چهارشنبه پنجم 7 1391 11:53
X