زيارت اربعين يادتون نره
آيا مسخ شدن ممكن است؟
در كتاب نصايح كه اين روايت از آنجا نقل شده، توضيحي در ادامه نقل حديث آمده كه معناي حديث را روشن مي كند؛ بنده متن روايت و توضيح آن را نقل مي كنم:
على- عليه السّلام- فرمايد: از پيغمبر- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- پرسيدم: حيوانات مسخ شده كدامند؟ فرمود: سيزده تا: فيل، خرس، خوك، ميمون، مارماهى، سوسمار، شبپره (يا پرستو)، كرم سياه آبى، عقرب، عنكبوت، خرگوش، سهيل و زهره (نام دو حيوان دريايى است).
پرسيدند: علت مسخ اينها چه بوده؟
فرمود: فيل: مردى لوطى (اهل لواط) بود.
خرس: مرد مأبونى بود كه مردها را به خود مىخواند.
خوك: عده اى نصرانى بودند كه از خدا خواستند غذاى آسمانى بر آنها بفرستد و با اين كه خواسته شان عملى شد بر كفر خود افزودند.
ميمون: كسانى بودند كه روز شنبه بر خلاف دستور دينشان ماهى گرفتند.
مارماهى: مرد ديوثى بود كه همسرش را در اختيار مردم مى گذاشت.
سوسمار: باديه نشينى بود كه، سر راه بر حاجيان مىگرفت و اموالشان را مى ربود.
شبپره: دزدى بود كه خرماهاى مردم را از سر درختان سرقت مى كرد.
كرم سياه: سخن چينى بود كه، ميان دوستان جدايى مى انداخت.
عقرب: مرد بدزبانى بود كه هيچكس از نيش زبانش آسوده نبود.
عنكبوت: زنى بود خيانتكار به شوهر.
خرگوش: زنى بود كه غسل حيض و غيره نمى كرد.
سهيل: گمرك چينى بود در يمن.
زهره: زنى نصرانى بود، و اين زن همان است كه هاروت و ماروت را فريفت.
استاد مشكيني در ادامه اين روايت مي نويسد:
مرحوم شيخ صدوق فرمود: انسان هايى كه مسخ مى شوند بيش از سه روز زنده نمى مانند و تناسل هم نمى كنند. حيواناتى كه اينك مسخ شده ناميم به طور مجاز اين نام بر آنها نهاده اند چون مسخ شده ها به اين شكل بوده اند، اما اين كه گوشت اينها حرام است براى همان شباهت به مسوخ است، خدا خواسته از اين گوشت ها استفاده نكنند تا عذاب الهى در نظرشان بزرگ جلوه كند. (نصايح، ص 339)
فكر نمي كنم با اين توضيحي كه استاد مشكيني در ادامه مطلب آورده اند، چندان نيازي به توضيح باشد.
همان طور كه آية الله مشكيني نقل نموده اند، شيخ صدوق در خصال بعد از نقل روايت مي نويسد:
مسخ شده ها بيش از سه روز نماندند و مردند و نسلي از آنها باقي نماند. اين حيواناتى كه اكنون مسوخ ناميده مى شوند [مثل ميمون و خوك و ...]، نام مستعار و مجازى براى آنهاست و آنها به شكل مسخ شده هايى هستند كه خداوند گروهى را به سبب معصيت به آن شكل مسخ نموده و نعمتهايى را كه داشتند تغيير داد لذا خداوند خوردن گوشت اين حيوانات را حرام كرد تا از آنها استفاده نشود و عقوبت آن گنهكاران مسخ شده در نظر مردم كوچك شمرده نشود. (الخصال، ج2، ص 49)
نتيجه اينكه:
انسان هايي در گذشته گناهاني انجام دادند و خداي متعال بنا براين روايات (كه حالا فرض كنيم از نظر سندي هم درست باشد)، آنها را به عقوبت تكرار گناهانشان مسخ نمود و به شكل حيواناتي كه نام برده شده درآورد. اين افراد مسخ شده سه روز بيشتر زنده نمي ماندند و از بين مي رفتند و فرزندي از آنها زاده نمي شد و نسلي نداشتند. به طور طبيعي مردمي كه احيانا گناهان و آلودگي هاي آنها را مي ديدند و احيانا از دست آنان آزار ديده بودند، عاقبت آنها و مسخ شدنشان را هم مي ديدند، لذا خداوند گوشت حيواناتي كه آنها به شكلشان درآمده بودند را حرام اعلام نمود تا بزرگي اين مجازات در اذهان عمومي شكسته نشود و مايه عبرت بينندگان شود و هرگز به آن گناهان و آلودگي ها رو نياورند!
مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار بابي آورده با عنوان «أنواع المسوخ و أحكامها و علل مسخها» و اين روايت به همراه روايات مشابه ديگر را در ذيل آن نقل نموده است. (بحارالانوار، ج62، ص220)
آنچه كه از آيات و روايات بر ميآيد آن است كه، بزرگترين وسوسه شيطان، دعوت و وسوسه كردن انسان به پيروي از «نفس امّاره» است.
نفس امّاره، دشمن بزرگى است كه آدمى را به كارهاى زشت و ناروا وامىدارد، مگر آنكه خدا به لطف خاص خود آدمي را حفظ فرمايد: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي».[1] شيطان، بالاترين وسوسهها را در اين نفس انجام خواهد داد.
در اينجا به نمونهاي از روايات -كه از آنها فهميده ميشود بزرگترين دشمن انسان نفس امّاره است و به پيروي آن، بزرگترين چيزي را كه شيطان به آن دعوت كرده و وسوسه ميكند، پيروي از هواهاي نفساني است- اشاره ميكنيم.
[2]
1. پيامبر خدا(ص) فرمود: «آفت دين، هواي نفس است».[3] و «برترين جهاد اين است كه به خاطر خداوند متعال با نفْس و هواهاي نفسانيت جهاد كنى».[4]
2. امام علي(ع): «با نفس خويش مبارزه كن و توان و كوشش خود را براي آخرت به كار گير».[5] و «جهاد كردن با نفْس، آن را در ارتكاب گناهان مهار ميكند».[6]
3. امام صادق(ع): «خوشا به حال بندهاي كه براي خدا با نفْس و هوس خويش جهاد كند. هر كه لشكر هوا و هوس خود را شكست دهد، به خشنودي خدا دست يابد و هركه خِرَدش، با كوشش و شكستگي و فروتني، بر بساط خدمت گزاري به خدا، بر نفْس امّارهاش چيره شود، به پيروزي بزرگي دست يافته باشد. ميان بنده و خداوند حجابي ظلمانيتر و وحشتناكتر از نفْس و هواي نفْس نيست و براي كشتن اين دو، سلاح و ابزاري چون احساس نياز به خدا و خضوع و خشوع و گرسنگي و تشنگي كشيدن در روز و شب زندهداري نيست كه اگر چنين كسي بميرد، شهيد است و اگر زنده بماند و همچنان به اين راه ادامه دهد، خداوند فرجام او را به آن رضوان بزرگ ختم كند. خداوند عزّ وجلّ فرمود: «و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است».[7]، [8]
4. امام كاظم(ع): «براي بازداشتن نفْس خود از خواهشهايش با آن مبارزه كن كه مبارزه با نفْس، همچون مبارزه با دشمنت، بر تو واجب است».[9]
به هر حال، همهي گناهان -به واسطه و يا بدون واسطه- به نفس امّاره بر ميگردد، و مهار نكردن نفس امّاره و پيروي از هوسها و خواهشهاي آن، باعث ارتكاب گناهان بزرگي همچون شرك به خداوند متعال ميشود، چنانكه در قرآن كريم ميخوانيم: «و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است».[10]
[1]. يوسف، 53.
[2]. ر.ك: نمايه هاي «جلوگيري از وسوسهي گناه»، سؤال 3859؛ «مراحل آغازين خود سازي و تزكيهي نفس»، سؤال 387.
[3]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 10، ص 287، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. المتقي الهندي، علاء الدين علي كنز العمال، ج 4، ص 431، ح 11265، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1409ق.
[5]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، محقق و مصحح: رجائى، سيد مهدى، ص 142، ح 182، دار الكتاب الإسلامي، قم، چاپ دوم، 1410ق.
[6]. همان، ص 227، ح 112.
[7]. عنكبوت، 69.
[8]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 67، ص 69، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ص 399، جامعه مدرسين، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. نساء، 48.
تاريخ ورود كاروان اسراي اهل بيت به شهر شام:
روز اول ماه صفر ، سال شصت و يك هجري.
فرمان يزيد هنگام رسيدن كاروان اسراي اهل بيت به شام:
يزيد دستور داد تا منزلش را به بهترين نحو تزيين كنند و با شكوهترين تخت سلطنتي اش را بياورند و اطراف آن صندلي هايي از طلا و نقره بگذارند...
مظلوميت اسراي اهل بيت هنگام ورودشان به شام:
دشمنان ، اسراي اهل بيت را به مدت سه ساعت در شاوغ ترين دروازه ،
يعني دروازه ساعت نگه داشتند و اهالي شام با جمعيتي نزديك به پانصد نفر از زن و مرد
به استقبال اسرا آمدند و اطراف حضرت زينب و ساير اسراي ديگر حلقه زدند
و از شدت خوشحالي هلهله و پايكوبي كردند و تعداد چشمگيري از آنان رقصيدند.
خطاب حضرت زينب به سر بريده امام حسين هنگام ورود به شام:
اي برادر! به ما بنگر و نگاهت را از ما دور مكن ، در حالي كه ما بين ستمگران گرفتاريم و مي بيني چگونه با ما رفتار مي كنند.
سخنان حضرت زينب با اهلي شام درباره قاتلان امام حسين:
اي مردم شام! بدانيد كه اين گروه كافر يزيد و مزدورانش سر برادرم حسين را از بدنش جدا كردند.
فخر و كبر شمر از كشتن امام حسين در ميان اهالي شام:
روايت شده وقتي اسراي اهل بيت وارد شام شدند ،
سر مبارك امام حسين بر روي نيزه بود و نيزه دار آن شمر بود كه با غرور و شادي مي گفت:
من صاحب نيزه بلند هستم ، من داراي دين واقعي هستم ، من پسر سردار اوصيا را كشتم و سرش را براي اميرالمومنين يزيد آوردم.
برخورد حضرت زينب هنگام ديدن فخر شمر از كشتن امام حسين:
حضرت زينب با شهامت بسيار خطاب به شمر فرمود:
خدا تو و پدرت را لعنت كند ، دروغ مي گويي اي شمر! واي بر تو اي شمر! آيا براي يزيد ملعون به خاطر كشتن حسين افتخار مي كني؟
آن حسيني كه گهواره اش را جبرئيل و ميكائيل مي جنبانيد ،
آن حسيني كه نامش بر سراپرده عرش خداوند نوشته شده است
آن حسيني كه خداوند مقام نبوت را به وجود جدش رسول خدا ختم نمود
و به وسيله پدرش علي ريشه هاي مشركان را قطع كرد...
فرمايش امام سجاد به نعمان پيرامون دردناك ترين لحظات اهل بيت در شام:
اما سجاد به يكي از ياران خود به نام نعمان بن منذر مدائني پيرامون دشوارترين لحظات اهل بيت در شهر شام فرمودند:
در شهر شام ، هفت مصيبت بر ما وارد شد كه از آغاز اسري تا آخر ، چنان مصيبتي بر ما وارد نشد ، سپس حضرت به بيان تك تك مصائب پرداختند:
1- آنگاه كه مردم شام گرداگرد ما جمع شدند و شمشير هايشان را بر روي ما كشيدند و كفش هايشان را به سوي ما پرتاب كردند و ما را به مدت زيادي در كنار دروازه ساعت در معرض ديد مردم قرار دادند و مردم كنار ما دف مي زدند و هلهله مي كردند.
2- آن موقع كه سرهاي شهدا را از مقابل اسرا عبور دادند و سر عمويم عباس را روبروي عمه ام زينب و ام كلثوم قرار دادند و سر علي اكبر و قاسم را مقابل ديدگان سكينه و فاطمه گذاشتند و به آنها جسارت و اهانت كردند.
3- آن وقتي كه مردم شام از بالاي بام خود آب گرم بر ما ريختند و سر من و عمه هايم سوخت و وقتي كه با شعله هاي آتش ما را مرود حمله قرار دادند.
4- آن لحظه اي كه ما را از طلوع آفتاب تا غروب آن كنار افراد آوازه خوان و ترانه خوان قرار دادند و مردم از هر سو مي امدند تا ما را ببينند. و زماني كه ما را در بازارهاي شام در معرض ديدگان مردم گرداندند و مردم با تنفر و كينه به ما مي گفتند: بكشيد اينان را كه هيچ آبرويي براي اسلام ننگه نداشتند.
5- هنگام يكه ما را با ريسمان از كنار خانه هاي يهود و نصاري عبور دادند و گتفند: اين ها همان افرداي هستند كه پدرانشان در خيبر و خندق پدارن شما را به قتل رساندند و خانه هاي شما را ويران نمودند. از آنان انتقام بگيريد ، ان ها هم با خاك و سنگ و چوب ما را مورد حمله قرار دادند.
6- زماني كه ما را به بازار نخاس ها(بازار برده فروشان) بردند و خواستند ما را به عنوان غلام و كنيز بفروشند.
7- آ ن هنگام كه ما را در خرابه اي جاي دادند كه سقف نداشت ، از اين رو شب ها از سرما و روزها از گرما در فشار بوديم و بر اثر شدت گرسنگي و تشنگي و وحشتي كه به وجود آورده بودند ، همواره در ناامني و خطر به سر مي برديم.
نامه ابن زياد به يزيد پيرامون اسراي آل محمد:
اين زياد نامه اي براي يزيد نوشت كه در آن خبر از شهادت امام حسين و به اسارت در آمدن خانواده اش داده بود.
فرمان يزيد به ابن زياد پس از خواندن نامه او:
روانه كردن سر امام حسين و سرهاي شهدا به همراه اسراي آل محمد به شهر شام.
حراست از اسراي اهل بيت در مسير شام:
ابن زياد چهار نفر را به عنوان سرگروه حراست از اسراي اهل بيت برگزيد و همچنين هزار و پانصد سرباز را به همراه آنانفرستاد و به سربازان فرمان داد تا به اسرا مانند اسراي كافر برخورد كنند.
حالت اسارت امام سجاد و حضرت زينب:
دست هاي امام سجاد بر گردنش بسته شده بود و زينب و ساير اسرا با وضعي اسف بار در برابر تابش مستقيم نور خورشيد حركت مي كردند
و بدنشان از شدت حرارت خورشيد ، پوست انداخته بود.
مظلوميت اسراي آل محمد در مسير شام:
امام سجاد درباره طرز رفتار دشمنان با اسراي آل محمد فرمودند:
ما را با شتران بي جهاز بردند و سر پدرم حسين را بر روي نيزه اي جلوي چشمان ما حمل مي كردند
و زنان پشت سر من بر روي قاطران بي جهاز حركت مي كردند و دشمن با نيزه اطراف آنها را محاصره كرده بود
و تا فردي از ما مي گريست ، او را به شدت با نيزه مي زدند تا اينكه وارد شام شديم و فردي فرياد زد:
اي اهالي شام! اينان اسراي آل محمدند كه مي آيند.
تعداد سرهاي بريده اي كه در برابر اسراي ال محمد حمل ميشد:
هشتاد سر
غذا و طعام اسراي آل محمد در طول مسير:
حضرت زينب فرمودند: دشمنان تنها يك وعده غذا در طول روز و شب براي ما مي آوردند.
شيوه نماز خواندن حضرت زينب در طول مسير:
امام سجاد فرمودند: عمه ام زينب ، در مسير شام در برخي از مناطق نمازهاي واجب و نوافلش را نشسته مي خواند ،
علت آن را پرسيدم فرمود: سه شب است كه غذا نخورده ام و ضعف و سستي سه روز است كه تمام وجودم را گرفته و توان ايستادن ندارم.
برخورد وحشيانه شمر با حضرت سكينه در مسير شام:
حضرت سكينه در طول مسير شام بهانه پدرش حسين را مي گرفت و با صداي بلند مي گريست.
شمر با ديدن بي تابي او تاب نياورد و او را با خشونت تمام از محملش پايين آورد و در بيابان رها كرد
و حضرت سكينه گريه كنان به دنبال كاروان مي دويد و كمك مي جست.
اقدام سريع حضرت زينب موقع شنيدن ناله استغاثه حضرت سكينه:
زماني كه حضرت زينب صداي گرفته سكينه را شنيد كه كمك مي طلبيد ، سراسيمه از محمل پايين آمد و به جستجوي سكينه پرداخت.
صحنه اي كه حضرت زينب هنگام گم شدن سكينه با آن روبرو شدند:
حضرت زينب در تاريكي شب در حال جستجوي سكينه بودند كه ناگهان سكينه را نار زني ديدن كه سرش را روي پاهاي آن زن نهاده بود
و آن زن سكينه را نوازش مي كرد و مي گريست. حضرت با شگفتي بسيار از آن زن پرسيدند : شما كه هستيد؟
آن زن گفتند : دخترم زينب! من مادرت زهرا هستم ، دخترم تو گمان كردي كه من از ايتام فرزندم غافل هستم!
حضرت زينب هنگام ديدن سر مبارك امام حسين و شهدا در منطقه نصيبين:
موقعي كه اسراي آل محمد در منطقه نصيبين متوقف شدند ، دشمنان سرهاي شهدا را اطراف اسرا آوردند تا اهلي آن منطقه به تماشاي سرهاي بريده و حالت اسرا بپردازند.
حضرت زينب با ديدن اين وضعيت دردناك با فلبي خونين فرمودند:
آيا از روي ستم ما را در بيابان ها شهره آفاق مي سازيد ، در حالي كه پدر ما كسي است كه خداوند جليل به او وحي مي فرستاد.
شما به خداي صاحب عرش و پيامبرش كافر شديد ، گويا هيچ وقت پيامبري براي شما نيامده است.
خداي عرش شما را هلاك كند اي بدترين گروه ها! در روز رستاخيز ناله شما در صحراي قيامت بلند باد.
تقاضاي ام كلثوم از شمر قبل از رسيدن به شام:
راوي مي گويد: وقتي اسراي اهل بيت نزديك شام رسيدند ، ام كلثوم نزد شمر رفت و از او خواست تا اسراي اهل بيت را از دروازه اي وارد شام كند كه جمعيت كمتري داشته باشد و
همچنين سرهاي شهدا را از اهل بيت دور كند تا توجه مردم به سرها جلب شود و اهل بيت از چشمان نامحرمان مصون بمانند.
بي توجهي شمر به درخواست ام كلثوم:
شمر نه تنها خواسته ام كلثوم را نپذيرفت بلكه به سربازانش تاكيد كرد كه سرهاي شهدا را از اهل بيت دور نكنند و آن ها را از شلوغترين دروازه ؛
يعني دروازه ساعت وارد شهر شام كنند.
فرمايش حضرت زينب پيرامون نمك نشناسي ابن زياد و يارانش:
پاسخ پيمان رسول خدا در حق اهل بيتش را با تيرهاي زهرآلود و سرشار زا كينه داديد.
افسوس حضرت زينب از عمل ابن زياد جهت غصب خلافت اهل بيت:
واي بر تو اي پسر مرجانه! اگر برادرم خلافت را مي خواست آن ميراث پدر و جدش بود ،
اما تو جوابي براي روز حساب آماده كن ، روزي كه قاضي خداوند و شاكي محمد و زندان جهنم است.
عكس العمل امام سجاد هنگام ديدن بي احترامي ابن زياد به حضرت زينب:
امام سجاد با لحني قاطع و آميخته به غضب خطاب به ابن زياد فرمودند:
اي ابن زياد! آيا كشتن جوانان ما براي تو كافي نيست كه اين چنين نسبت به عمه ام هتك حرمت مي كني؟
اقدام ابن زياد براي گريز از سخنان حضرت زينب:
اعراض از حضرت زينب و سخن گفتن با امام سجاد
گفتگوي ابن زياد و امام سجاد:
ابن زياد رو به امام سجاد كرد و گفت: تو كيستي؟
حضرت فرمودند: من علي بن الحسين هستم.
ابن زياد گفت: مگر خداوند علي بن الحسين را در كربلا نكشت؟
حضرت فرمودند: آري من برادري داشتم كه او را نيز علي فرزند حسين مي ناميدند كه توسط مردم كشته شد!
ابن زياد گفت: او توسط مردم كشته نشد بلكه خدا او را كشت.
حضرت فرمودند: اي ابن زياد! مرگ دست تو نيست و اين خداوند است كه جان ها را به هنگام مرگ مي گيرد.
برخورد ابن زياد هنگام ديدن حاضر جوابي و جرات امام سجاد:
ابن زياد خشمگين شد و به امام سجاد گفت: تو چگونه جرات مي كني از سخنانم سرپيچي كني و بدون هيچ هراسي در برابر سخنانم بياستي و پاسخم را بدهي.
او را ببريد و گردن بزنيد.
عكس العمل حضرت زينب در برابر دستور ابن زياد جهت كشتن امام سجاد:
حضرت زينب هنگام شنيدن دستور ابن زياد فرمود:
اي پسر زياد! تو كسي از خاندان ما را زنده نگذاشتي ، اگر تصميم بر قتل برادرم داري به خدا سوگند از او جدا نمي شوم مگر آنكه مرا نيز به همراه او بكشي.
در خواست حضرت زينب از ابن زياد پيرامون رفت و آمد زندانيان:
حضرت زينب فرمودند: ما در زندان نمي خواهيم با هيچ زن عرب نژاد ملاقات كنيم ، جز كنيزاني كه مانند ما اسيري ديده اند.
غذاي اسراي اهل بيت در زندان كوفه:
دشمن در طول روز يك وعده غذا كه آن هم فقط يك قرص نان خالي براي هريك از اسرا بود ، مي برد.
نحوه شكنجه اسراي اهل بيت در زندان كوفه:
برخورد بي رحمانه دشمن با اسراي اهل بيت به نحوي بود كه از هر فرصتي براي تضعيف روحيه آنان استفاده مي كرد؛
به طوري كه روزي كاغذي را به سنگي بستند و به زندان كوفه افكندند.
اهل بيت آن كاغذ را برداشتند و ديدند در آن چنين نوشته شده است:
نامه رسان ابن زياد فلان روز به سوي شام باري رساندن نامه رفته و فلان روز باز مي گردد.
منتظر باشيد اگر صداي تكبير شنيديد ، بدانيد كه قصد كشتن شما را دارند ، وصيت هاي خود را انجام دهيد و اگر صداي تكبير نشنيديد ، بدانيد كه از قتل معاف شده ايد.
به نقل از شفقنا، اربعين يعني گذشت چهل روز از مصيبت جانگداز شهادت سرور و سالار شهيدان.. چرا فقط براي امام حسين عليه السلام روز اربعين تعيين شده و براي امامان ديگر و حتي پيامبر اكرم صلي اللَّه عليه و آله، مراسم روز اربعين نداريم؟
براي توضيح جواب اين سؤال، به اين مطالب توجه كنيد:
1) فداكاريهاي امام حسين عليه السلام، دين را زنده كرد و نقش او در زنده نگه داشتن دين اسلام، ويژه و حائز اهميت است. اين فداكاريها را بايد زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دين اسلام است. گراميداشت روز عاشورا و اربعين، در حقيقت زنده نگه داشتن دين اسلام و مبارزه با دشمنان دين است.
2) مصيبت حضرت امام حسين عليه السلام، براي هيچ امام و پيامبري پيش نيامده است. مصيبت امام حسين عليهالسلام، از همه مصيبتها بزرگتر و سختتر بود. اگر عامل ديگري هم در كار نبود، همين عامل كافي است كه نشان بدهد چرا براي امام حسين عليهالسلام بيش از امامان ديگر و حتي بيش از پيامبر اسلامصلياللَّهعليهو آله عزاداري ميكنيم و مراسم متعددي برپا ميكنيم.
3) در ماه محرم سال ۶۱ق. امام حسين عليه السلام، فرزندان، خويشان و ياران آن حضرت را كشتند و اسيران كربلا را به كوفه و شام بردند و همين اسيران داغديده، روز اربعين شهادت امام حسين عليهالسلام و يارانش، به كربلا رسيدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجديد شد و آن روز، روز سختي براي خاندان پيامبر بود.
4) دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسين عليه السلام، قصد نابود كردن دين اسلام را داشتند. دشمنان امام حسين عليه السلام تلاش كردند تا حادثه كربلا، به كلي فراموش شود و حتي كساني را كه براي زيارت امام حسين عليه السلام ميآمدند، شكنجه ميكردند و ميكشتند. در زمان متوكل عباسي، همه قبرهاي كربلا را شخم زدند؛ مزرعه كردند و مردم را از آمدن براي زيارت قبر امام حسين عليهالسلام، منع كردند. شيعيان هم براي مقابله با اينها، از هر مناسبتي استفاده ميكردند كه يكي از اين مناسبتها، حادثه روز اربعين است.
5) يكي از نشانه هاي مؤمن، زيارت امام حسين عليهالسلام در روز اربعين است. از حضرت امام حسن عسكري عليه السلام روايت شده است كه علامتهاي مؤمن پنج چيز است؛ پنجاه و يك ركعت نماز فريضه و نافله در شبانهروز، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشاني بر خاك نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن۱ و يكي از وظايف شيعيان را اهتمام به زيارت اربعين بر شمردهاند.
اعزام مبلغه به مناسبت ماه هاي محرم و صفر
مهديه رسالت سر كار خانم كشميري
مسجد حضرت موسي ابن جغفر (ع) سركار خانم حميد زاده
مسجد حضرت ابوالفضل (ع) سر كار خانم شهرياري
مسجد حمزه سيد الشهدا(ع)سر كار خانم قائم مقامي
مسجد كميل سر كار خانم حميد زاده
با توجه به فرا رسيدنماه محرم
در دو مسجد منطقه شش به افراد بي بضاعت اذوقه تحويل داده شد
كه اين عمل شايسته توسط افراد خير منطقه به مناسبهاي مختلف انجام شد
با ارزوي توفيق روز افزون
اينم چند تا عكس از همين جلسه افتتاح كه در تاريخ 7/9/1391
اينم خلاصه خبر
شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي صبح امروز در سالن كنفرانس سازمان تبليغات اسلامي رونمايي شد.
به گزارش روابط عمومي، بخش معاونت شبكه هاي اجتماعي با همكاري سازمان زنان انقلاب اسلامي، شبكه اجتماعي اين سازمان را راه اندازي كرد.
در مراسم رونمايي از شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي كه با حضور مسئولين مناطق مختلف سازمان زنان انقلاب اسلامي استان تهران و معاونت شبكه هاي اجتماعي موسسه تبيان برگزار شد، زهره حسيني؛ معاونت شبكه هاي اجتماعي موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان گفت: شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي متناسب با خواسته سازمان مذكور و از طرف موسسه تبيان طراحي شد، اين شبكه به شكلي است كه تنها اعضاي سازمان زنان انقلاب اسلامي مي توانند به صورت كاملاً حقيقي عضو شوند و مباحث تخصصي خود را مورد بحث و تبادل نظر قرار دهند.
زهره حسيني تشريح كرد: اختصاص صفحه شخصي به هر كدام از كاربران، ايجاد پروفايل كاملا سفارشي ، امكان ساخت آلبوم تصاوير و آپلود تصاوير با ظرفيت مناسب، امكان ارسال مطالب و يادداشتهاي مختلف، امكان ساخت نظرسنجي، امكان بحث و مباحثه در انجمن هاي ايجاد شده توسط اعضاء، امكان ساخت گروه هاي مختلف و فعاليت در گروه هاي مرتبط، قابليت ارسال پيام به ساير كاربران، امكان برپايي مراسم هاي مجازي و اطلاع رساني مرتبط با آن، امكان ارسال فيلم، امكان ارسال نظر درباره كليه محتواهاي شبكه، امكان به اشتراك گذاري كليه محتواهاي شبكه بين اعضا و امكان مديريت و نظارت بر كليه فعاليت هاي صورت گرفته نيز از ديگر خدمات ارائه شده در شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي مي باشد.
وي افزود: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان قابليت اين را دارد تا بر اساس نياز كاربران و مسئولين سازمان زنان انقلاب اسلامي، خدمات ديگري نيز به اين شبكه اجتماعي اضافه نمايد.
معاونت شبكه هاي اجتماعي تبيان با اشاره به اين نكته كه اعضاي سازمان زنان انقلاب اسلامي مي توانند در اين شبكه اجتماعي زمان جلسات، برنامه ها و فعاليت هاي خود را به اطلاع باقي اعضاي اين شبكه برسانند،
در خاتمه نيز سركار خانم منيره نوبخت؛ رياست محترم سازمان زنان انقلاب اسلامي از كليه مديران مناطق مختلف سازمان درخواست كرد تا تمامي اعضاي فعال در اين مجموعه به عضويت در شبكه اجتماعي زنان انقلاب اسلامي در آورده و از طرق فضاي مجازي با يكديگر در ارتباط باشند.
شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي، در راستاي طرح مجمع شبكه هاي اجتماعي تبيان كه به ايجاد شبكه هاي متعدد ارزشي براي سازمانها ؛ نهادها و ارگانها مي پردازد ؛ ايجاد شده است .
گفتني است، علاقه مندان براي مشاهده اين شبكه اجتماعي مي توانند به آدرس saznaa.ir مراجعه كنند.
تصاوير مراسم رونمايي از شبكه اجتماعي سازمان زنان انقلاب اسلامي
اقسام مردمان
كسي كه بهشت و دوزخ را پيش رو دارد آسوده نيست. كوشنده باشتاب نجات يافت، و جوينده كندرو را اميد هست، و مقصّر در آتش سرنگون است. راست و چپ گمراهي است، و راه ميانه جاده اصلي است، كتابِ ماندگار الهي و آثار نبوت بر اين راه است، و گذرگاه سنّت از اين راه است، و بازگشت كار همه به اين جايگاه است. مدّعيِ به ناحق هلاك شد، و دروغباف زيان ديد. آن كه در برابر حق بايستد به هلاكت رسد. و در جهالت انسان همين بس كه اندازه خود را نشناسد. ريشه اي كه بر تقوا روييده نابود نگردد، و زراعت قومي كه آب تقوا خورده تشنه نشود. پس (براي دوري از فتنه) درخانه ها بمانيد، و امور بين خود را اصلاح كنيد، توبه پيش روي شماست. نبايد هيچ ستايشگري جز خدا را بستايد، و هيچ ملامتگري جز خود را ملامت نمايد.
خدايا كمك كن تا در موقع حساس دشمن شناس باشيم
حماسه ۹دي تجلي اراده مردم فهيم وهشيارايران در پاسداري از اسلام ودستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران
حماسه ۹دي تجلي حضورمردم شريف ومتدين ايران درلحظات سرنوشت سازكشور