. ياد ما خانواده براي دردها و وسواس سينه ها شفاست
و دوستي ما رضايت پروردگار است.
بند چهاردهم
اگر كسي ميان شما طاعي و عصيانگر است
اين بند را به نيت ارامش او بخوانيد
227. در ركاب پادشاهي كه اطميناني به حكم او نيست و دستور خدا را در غنيمت جنگ اجرا نميكند به جنگ نرويد اگر كسي رفت و در اين راه مرد دشمنان ما را در غصب حقوق و پامال كردن خون ما كمك كرده و به شيوه جاهليت مرده است.
پايگاه اطلاع رساني تخصصي دفاع مقدس
http://sabokbalan.com/
سلام همسنگريها به اين سايت حتما سر بزنيد.
واقعا خيلي قشنگه: سايت مردان ناب
. در ركاب پادشاهي كه اطميناني به حكم او نيست و دستور خدا را در غنيمت جنگ اجرا نميكند به جنگ نرويد اگر كسي رفت و در اين راه مرد دشمنان ما را در غصب حقوق و پامال كردن خون ما كمك كرده و به شيوه جاهليت مرده است.
سر كشيدن در چاه زمزم دردها را ميبرد.
از آب آن كه در سمت حجر الاسود است بنوشيد.
حتما بياييد و ببينيد
ي لذت ديگه اي داره
مسئول منطقه شش
چند نفر از بچه هارو فرستادن تا از اين جشنواره مخصوصا قسمت منطقه 6 چند تا عكس براي شما تهيه كنند
اينم چند تا عكس
بوستان ولايت ميزبان شماست
تمام مناطق تهران در بوستان ولايت
شهرداري هاي تهران در بوستان ولايت ميزبان شماست
شهرداري هاي 22 گانه تهران در بوستان ولايت
جشنواره بزرگ باز يافت را تدارك ديده اند
در كنار اين جشنواره از تفريحات سالم نيز بهره جسته اند
اما ما وقت به حرف بسنده نكرديم
گواه ما عكس هاي زيباي ما از اين برنامه است
با ما همراه باشيد
در
بوستان ولايت
. چون شب از خواب برخيزيد به اطراف آسمان نگاه كنيد و آيات آخر سوره آل عمران را از (( ان في خلق السماوات و الاعرض - تا - انك لا تخلف الميعاد )) بخوانيد.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله هشدار خيلى سنگينى دادند . در مسجد ، بعد از نماز جماعت چهره مباركشان درهم بود ، معلوم بود كه غصه دارند . كسى گفت : يا رسول الله ! چرا ناراحت هستيد ؟ فرمود : اى سعد انصارى ! امروز شنيدم كه كسى در مغازهاش معاملهاى با نسيه يك ماهه كرده است ، كسى نيست كه به او بگويد :
چرا دل بسته دنيا شدهاى ؟ كه جنس را يك ماهه فروختى ؟
ناراحت بودند از اين كه كسى فكرش مشغول پول شود ؛ كه يك ماه شد ، نشد ؟ پول ما را مىدهد يا نه ؟ نكند در برود ؟ دو روز در ميان بايد از درب مغازه او رد شود ، يعنى يادت نرود كه ما به تو نسيه داديم ، پول ما را بدهى . اين گرفتارى دنيايى آن است . اميرالمؤمنين عليه السلام نماز مغرب را در كوفه خوانده بودند ، در راه خانه قصاب ايشان را صدا زد : على جان ! دو كيلو گوشت داريم ، مشترى نيامده ، ديگر هوا تاريك شده است ، آن ببر . حضرت فرمودند : پول ندارم . گفت : نسيه ببر . فرمود : با شكم خودم رفيقتر از تو هستم . اگر از تو نسيه ببرم ، تا ده روز ديگر نتوانم پول آن را بدهم ، هر وقت مرا نگاه كنى ، نگاه تو معنى دارد ؛ تو كه على عليه السلام هستى ، چرا پول مردم را نمىآورى بدهى ؟ اما با شكم خود رفيق هستم ، به او مىگويم : تا ماه ديگر پول ندارم كه به تو گوشت بدهم ، او نيز با من انس دارد ، مىگويد : نشد ، صبر مىكنم .
مهربانى حضرت پيامبر با نوزادى كه در دامن دستشويى كرد
بچه غريبهاى بر روى دامن پيغمبر صلى الله عليه وآله بود و در همان دامن حضرت دستشويى كرد. مادر نگاهى به او كرد و مىخواست فرياد بزند. پيغمبر صلى الله عليه وآله به او اشاره كرد كه چيزى نگويد، و بچه را هم نوازشى كرد تا خوب دستشويى كند. بعد بچه را بغل گرفت و به مهربانى فشرد و سپس او را به مادرش داد، فرمود: اين كودك را به خانه ببر، و من مىروم پيراهنم را آب بكشم. اما اگر تو فرياد زده بودى، و من هم او را از بغلم انداخته بودم، ديگر، زخم دل بچه از اين رفتار، تا آخر عمر خوب شدنى نبود. او هر چند در دامن دستشويى كرده، ولى اين اشكالى ندارد. به راستى، چه عيبى دارد، مردى وارد منزل مىشود و مىببيند خانمش خسته، كسل و گرفته، براى پختن غذا كنار گاز ايستاده است، و بچه كوچك آنها هم دارد گريه مىكند؛ چون كهنههايش كثيف است، بچه را بردارد و ببرد در تشت بشويد. من سعى مىكنم، آنچه را براى شما بگويم كه خودم آن را انجام داده باشم؛ چون خدا به من محبت مىكند.
يكي ديگر از روش هاي حضرات معصومين سلام الله عليهم براي انتقال معارف اعتقادي و اخلاقي به ديگران روش سئوالي است :
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : « ألا انبئكم من المسلم ؟ المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه » . آيا شما را خبر ندهم كه مسلمان كيست ؟ مسلمان كسي است كه مسلمانان ديگر از دست و زبانش آسوده باشند .
« ألا أخبرك بأهل النّار؟ كلّ جعظريّ جوّاظ مستكبر جمّاع منوع » . مى خواهى تو را از اهل جهنم خبر دهم؟ هر كس كه خود پسند و خود خواه و متكبر و حريص و بخيل باشد .
« ألا أخبرك بخير ما يكنز المرء؟.. المرأه الصّالحه إذا نظر إليها سرّته و إذا أمرها أطاعته و إذا غاب عنها حفظته » . مي خواهى تو را از بهترين گنجينه مرد خبر دهم؟ زن پارسا كه وقتى بدو نگرد مسرور شود و همين كه بدو فرمان دهد اطاعت كند و هنگام غيبت امانت او را محفوظ دارد .
« ألا أخبركم بأفضل من درجه الصّيام و الصّلوه و الصّدقه اصلاح ذات البين فإنّ فساد ذات البين هي الحالقه» . مي خواهيد شما را از چيزى كه بهتر از روزه و نماز و صدقه است خبر دهم؟ اصلاح ميان كسان، زيرا فساد ميان كسان مايه هلاك است. « ألا أخبركم بمن يحرم عليه النّار غدا؟ على كلّ هيّن ليّن قريب سهل » . مي خواهيد شما را خبر دهم كه فردا آتش بر چه كس حرام است؟ هر كس كه ملايم و نرم و زودجوش و آسان گير باشد.
« ألا أخبركم بنسائكم من أهل الجنّه؟ الودود الولود العئود الّتي إذا ظلمت قالت هذه يدي في يدك لا أذوق غمضا حتّى ترضى » . مى خواهيد شما را از زنانى كه اهل بهشتند خبر دهم؟ زن وفادارى كه فرزند زياد آورد و زود آشتى كند و همين كه بدى كرد گويد اين دست من در دست توست چشم بر هم نمى گذارم تا از من راضى شوى.
« ألا أخبركم بخيركم من شرّكم؟ خيركم من يرجى خيره و يؤمن شرّه و شرّكم من لا يرجى خيره و لا يؤمن شرّه » . مى خواهيد شما را از بدان و نيكان تان خبر دهم؟ بهترين شما كسى است كه به خيرش اميد توان داشت و از شرش امان توان يافت و بدترين شما كسى است كه به خيرش اميد و از شرش امان نيست.
« ألا أخبركم بأيسر العباده و أهونها على البدن؟ الصّمت و حسن الخلق » . مي خواهيد شما را به عبادتى كه از همه عبادت ها بر بدن آسان تر است خبر دهم؟ سكوت و نيك خوئى. « ألا أدلّكم على أشدّكم؟ أملككم عند الغضب» . مى خواهيد شما را به آن كس كه از همه زورمندتر است رهبرى كنم؟ آن كه هنگام خشم بهتر خود را نگاه مى دارد.
« ألا أنبئك بشرّ النّاس؟ من أكل وحده و منع رفده و سافر وحده و ضرب عبده، ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من يخشى شرّه و لا يرجى خيره ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من باع آخرته بدنيا غيره ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من أكل الدّنيا بالدّين » . 1 مي خواهى تو را از كسى كه از همه مردم بدتر است خبر دهم؟.، آن كس كه تنها غذا خورد و به كسى چيزى ندهد و تنها سفر كند و بنده خويش را بزند، ميخواهى تو را از كسى كه بدتر از اوست خبر دهم؟ آن كه از شر او بترسند و به خيرش اميد نداشته باشند مي خواهى ترا از كسى كه بدتر از اوست خبر دهم؟ آن كه آخرت خويش را به دنياى ديگرى فروشد مي خواهى ترا از كسى كه بدتر از اوست خبر دهم؟ آنكه به وسيله دين از دنيا بهره مند شود .
پي نوشت : 1 - نهج الفصاحة . و با الهام از مباحث آقاي محمود اكبري در كتاب مهارت هاي آموزش اخلاق
يكي ديگر از روش هاي آموزش و ترويج اخلاق از سوي حضرات معصومين مسئله تغافل يا ناديده گرفتن خطا و اشتباه ديگران بوده است در مواردي لازم بوده است . تغافل در حقيقت فرصتي براي باز انديشي عمل و تفكر در خطاي خاطي است ، چرا كه نوعاَ اگر چنين فرصتي به خطاكار داده شود ، نداي وجدان او را بر خطاي كرده نهيب خواهد زد . تغافل نوعي احسان نيز محسوب مي شود كه در حق خطاكار انجام مي شود . و اين موجب اصلاح خواهد بود .
چنان كه در شعري منسوب به اميرالمؤمنين سلام الله عليه آمده است : و ذي سفه يواجهني بجهل بسا هستند صاحبان سفاهت كه با جهل خود با من رو در رو مي شوند
و اكره ان اكون له مجيباَ و من كراهت دارم از اين كه پاسخشان را بدهم
يزيد سفاهة و ازيد حلماَ بسيار اتفاق مي افتد كه او بر سفاهت خود مي افزايد و من بر حلمم مي افزايم
كعود زاد في الاحراق طيباَ . 1 مانند عودي كه در آتش بسوزد عطر خوشش ظاهر مي شود .
پي نوشت : 1 - ديوان منسوب به اميرالمؤمنين سلام الله عليه
سيره و روش معصومين (ع) در ترويج اخلاق (هشدار پيامبر ص در باره نحوه معاملات)
. چون از خواب بيدار شويد بگوييد : لا اله الا الله الحليم الكريم الحي القيوم و هو علي كل شي قدير سبحان رب النبيين و اله المرسلين و رب السماوات السبع و ما فيهن و رب الارضين السبع و ما فيهن و رب العرش العظيم و الحمدلله رب العالمين و چون پس از خواب بنشينيد پيش از برخاستن بگوييد : حسبي الرب من العباد حسبي الله الذي هو حسبي منذ كنت. حسبي الله و نعم الوكيل.
كسي را كه بر سر غذا نشسته شتابزده نكنيد تا فارغ شود و همچنين كسي را كه مشغول قضاي حاجت است.
بند سيزدهم
اگر دوست داريد سعادت مند شويد
دولت و بخت به شما روي كند اين بند را زياد بخوانيد
. بخدا شيعيان ما چون زنبور عسل اند اگر مردم بدانند چه در دل دارند همه را ميخورند.
شهيد مازيار منصوري يكي ديگر از شهدايي است كه در بخشي از وصيت نامه اش نوشته است نميخواهم كسي عكسم را ببيند يا نامم را بداند ...
نامدارترين شهداي گمنام ❀ قبر خاكي يك شهيد
درقرآن آيه ديگري هم در رابطه با موسيقي حرام وجود دارد.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ (لقمان/6)
در حديثى از امام صادق ع مىخوانيم: الغناء مجلس لا ينظر اللَّه الى اهله، و هو مما قال اللَّه عز و جل" وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ":" مجلس غنا و خوانندگى لهو و باطل،مجلسى است كه خدا به اهل آن نمىنگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمىدهد) و اين مصداق همان چيزى است كه خداوند عز و جل فرموده" بعضى از مردم هستند كه سخنان بيهوده خريدارى مىكنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند"( وسائل الشيعه ج 12 صفحه 228 (باب تحريم الغناء))
البته " لَهْوَ الْحَدِيثِ"، مفهوم وسيع و گستردهاى دارد كه هر گونه سخنان يا آهنگهاى سرگرم كننده و غفلتزا را كه انسان را به بيهودگى يا گمراهى مىكشاند در بر مىگيرد، خواه از قبيل" غنا" و الحان و آهنگهاى شهوتانگيز و هوسآلود باشد، و خواه سخنانى كه نه از طريق آهنگ، بلكه از طريق محتوى انسان را به بيهودگى و فساد، سوق مىدهد.
و يا از هر دو طريق، چنان كه در تصنيفها و اشعار عاشقانه خوانندگان معمولى است كه هم محتوايش گمراه كننده است و هم آهنگش! و يا مانند داستانهاى خرافى و اساطير كه سبب انحراف مردم از" صراط مستقيم" الهى مىگردد. و يا سخنان سخريه آميزى كه به منظور محو حق و تضعيف پايههاى ايمان مطرح مىشود، همانند چيزى كه از ابو جهل و يارانش نقل مىكنند كه رو به قريش مىكرد و مىگفت:" مىخواهيد شما را از" زقوم" كه" محمد" ما را به آن تهديد مىكند اطعام كنم؟! سپس مىفرستاد و" كره و خرما" حاضر مىكردند و مىگفت:اين همان" زقوم" است! ... و به اين ترتيب آيات الهى را بباد استهزاء مىگرفت.
به هر حال" لهو الحديث" معناى گستردهاى دارد كه همه اينها و مانند آن را فرا مىگيرد، و اگر در روايات اسلامى و سخنان مفسرين روى يكى از اينها انگشت گذارده شده است هرگز دليل بر انحصار و محدوديت مفهوم آيه نيست.(رك:تفسير نمونه، ج17، ص: 15)
هر چشمي در قيامت گريان و بي خواب است مگر چشمي كه به كرامت خداوندي ممتاز شده باشد و براي مصائب حسين و آل محمد(ص) گريسته باشد.
يادمون باشه ما به چه بهايي داريم زندگي مي كنيم
يادمون باشه كه ما به چه قيمتي صاحب اين ايران اسلامي شديم
يادمون باشه چه جوان هايي رو از دست داديم
يادمون باشه كه چقدر مادرها و پدرها دل خون شدند
بياييد به حرمت خون شهدا كمي به خودمون بياييم
بياييد كمي فكر كنيد اخه واسي چي ؟
اين كاري كه شما مي كني خدا پسند هست ؟
به چه قيمت ؟
به قيمت شكستن حرمت ها ؟
به قيمت شكستن دلهاي كيا؟؟؟؟
وقتي من بچه بودم توي فاميل اولين شهد رو كه اوردن
خواهرو مادرش گريه نكردن
همه ميگفتن چه مادرو خواهردل سنگي
بعدازشون پرسيدن
خواهر شهيد گفت
اخه برادرم وصييت كرده بود كه ما گريه نكنيم
نكنه نامحرم مارو توي اون حال ببينه
وقتي توي خونه تنها مي شد زار زار گريه مي كرد
اما نه بخاطر برادر بي سرش
بلكه به خاطر سن كم و نامزد چشم براه و ناكامش
به خدا مسولييم
هر تك تك مون بايد جواب پس بدهيم
يكي از فاميل هاي نزديك ما اون زمان سرباز بود
بنده خدا هميشه مي گه
همين كه بهمون گفتند رو به مردم اسلحه بكشيم
و مردم رو هدف قرار بديم
كم كم از بين سربازها عقب رفتم نمي دونم چي شد فقط ي دفع خودم رو به طور معجزه اسا بين مردم ديدم
توي حلقه مردم لباس سربازي رو از تنم دراوردم
و شروع كردم به شعار دادن
چه روز وحشت ناكي بود برام
بنده خدا هميشه اين صحنه ها رو با گريه تعريف مي كنه
به طوري كه شونه هاش مي لرزه
هميشه مي گه خوشحالم كه اون روز به مردم ملحق شدم