پيامبر خدا صلي الله عليه و آله :
أيُّهَا النّاسُ ، إنّا أهلَ البَيتِ عَصَمَنَا اللّهُ مِن أن نَكونَ مَفتونينَ أو فاتِنينَ أو مُفتَّنينَ أو كَذّابينَ ، أو كاهِنينَ أو ساحِرينَ ، أو عائِقينَ أو خائِنينَ ، أو زاجِرينَ أو مُبتَدِعينَ ، أو مُرتابينَ أو صادِفينَ عَنِ الخَلقِ مُنافِقينَ ، فَمَن كانَ فيهِ شَيءٌ مِن هذِهِ الخِصالِ فَلَيسَ مِنّا ولا أنَا مِنهُ ، وَاللّهُ مِنهُ بَريءٌ ونَحنُ مِنهُ بُرَآءُ ، وَمن بَرِئَ اللّهُ مِنهُ أدخَلَهُ جَهَنَّمَ وبِئسَ المِهادُ .
اي مردم! خداوند ، ما اهل بيت را از اين كه فريب بخوريم ، يا فريب بدهيم ، يا فتنه انگيزي كنيم ، يا دروغگو باشيم ، يا پيشگويي كنيم ، يا جادوگري كنيم ، يا مانع تراشي كنيم ، يا خيانتكار باشيم ، يا با پرندگان فال بگيريم ، يا بدعت گذار باشيم ، يا دست خوش شك [و ترديد ]شويم ، يا از خَلق [خدا]، روي برتابيم و منافق باشيم ، مصون داشته است . بنا بر اين ، هر كس چيزي از اين صفات را دارا باشد ، از ما نيست و من از او نيستم و خدا از او بيزار است و ما از او بيزاريم و هر كه خدا از او بيزار باشد ، وي را به دوزخ مي بَرَد و چه بد جايگاهي است !
بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۳۷۶ ح ۸۵ .
وَ قَالَ [عليه السلام] فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ وَ تَرْكَ الزِّنَى تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ وَ الْأَمَانَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: خدا "ايمان" را براى پاكسازى دل از شرك ، و "نماز" را براى پاك بودن از كبر و خودپسندى و "زكات" را عامل فزونى روزي، و "روزه" را براى آزمودن اخلاص بندگان ، و "حج" را براى نزديكى و همبستگى مسلمانان ، و "جهاد" را براى عزت اسلام، و "امر به معروف" را براى اصلاح توده هاى ناآگاه ، و "نهى از منكر" را براى بازداشتن بى خردان از زشتى ها ، "صلة رحم" را براى فراوانى خويشاوندان ، و "قصاص" را براى پاسدارى از خون ها، و اجراى "حدود" را براى تحقق عفّت ، و ترك "زنا" را براى سلامت نسل آدمى ، و ترك "لواط" را براى فزونى فرزندان ، و "گواهى دادن" را براى به دست آوردن حقوق انكار شده ، و ترك "دروغ" را براى حرمت نگهداشتن راستى ، و "سلام" كردن را براى امنيت از ترس ها، و "امامت" را براى سازمان يافتن امور امت، و "فرمانبردارى از امام" را براى بزرگداشت مقام رهبري، واجب كرد.
وَ قَالَ [عليه السلام] مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ وَ حَلَاوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: تلخكامى دنيا، شيرينى آخرت، و شيرينى دنياى حرام، تلخى آخرت است.
راضي به قضا بودن همنشين نيكويي است ، دانايي ميراث شريفي ايت ، خوش خُلقي زيوَر است و فكر آينه .
هنگامي كه تو عقب مي روي و مرگ به جلو مي آيد چه زود با يكديگر
ملاقات خواهيد كرد .
از خدا ] بترس به خدا سوگند آنقدر پرده پوشي كرده كه گوئي
آمرزيده است .
كسيكه عملش او را كند سازد .
نسبش او را سرعت نخواهد بخشيد .
روضه حضرت ابوالفضل (ع)
در تشرّف آقاي محمد علي فشندي تهراني (ره) پس از اينكه نماز امام حسين (ع) در شب هشتم ذيحجه را به او ياد مي دهند حاج محمد علي مي پرسد: «فردا شب امام زمان (ع) در چادرهاي حجاج مي آيد و به آنان نظر دارد؟» فرمود: «در چادر شما مي آيند چون فردا شب مصيبت عموريم حضرت ابوالفضل (ع) در آن خوانده مي شود.»
باقي ماندگان شمشير [ آنها كه پس از يك جنگ خونين براي حفظ
عقيده و ايمان و استقلال و شرف باقي مي مانند ] دوام و بقاءشان زيادتر
و فرزندانشان بيشتر است
امام به مرديكه در ثناخواني بر او افراط كرد ولي در دل امام را
متهم مي نمود فرمود : من كمتر از آن هستم كه مي گوئي و بالاتر از آنم كه
در دل تو است
قيمت و ارزش هر كس باندازه كاري است كه بخوبي مي تواند
انجام دهد . شريف رضي مي گويد : اين از كلماتي است كه قيمتي براي آن
تصور نمي شود و هيچ حكمتي هموزن آن نيست و هيچ سخني به آن نمي رسد .
احترام به قرآن
در تشرفي كه براي مرحوم حاج شيخ محمدحسن مولوي قندهاري در حرم مطهر ابوالفضل العباس (ع) روي داده است ايشان مي گويد ديدم قرآني روي زمين بر سر راه افتاده است به من فرمودند: «هوشيار باش و به قرآن احترام كن. من خم شم و قرآن را برداشتم و بوسيدم و در قفسه گذاشتم.»
حق هر سوره اي را ادا كنيد
و ركوع و سجود ان را به جا اوريد
كمك به مردم
در توقيعي شريف، به مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد ابوالحسن اصفهاني (ره) دستور دادند: «اُرخِص نَفسَك وَ اَقبِل مجلِسَك فِي الدِّهليز واقضِ النّاس نحن نَنصُركُ؛ يعني، خودت را براي مردم ارزان كن! و در دسترس همه قرار بده و محل نشستن خود را در دهليز خانه ات قرار بده تا مردم سريع و آسان با تو ارتباط داشته باشند و حاجت هاي مردم را برآورد، ما ياريت مي كنيم.»
توجه به پدر و مادر
در احوالات يكي از محبان و شيعيان آمده كه پدر پيري داشت و بسيار به او خدمت مي كرد. ايشان شب هاي چهارشنبه به مسجد سهله مي رفت اما پس از مدتي اين كار را ترك نمود. دليل آن را پرسيدند، گفت چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفتم در شب آخر نزديك مغرب تنها به مسجد سهله مي رفتم عرب بياباني را ديدم سوار بر اسب كه سه بار به من فرمود: «از پدرت مراقبت كن.» من فهمديم كه امام زمان (ع) راضي نيستند من پدرم را بگذرام و به مسجد سهله بروم.(
چهار نماز شك بر نميدارد :
نماز وتر(يك ركعتي آخر نماز شب)
نماز جمعه
دو ركعت اول هر نماز
نماز صبح و مغرب.
عيب تو پنهان است تا مادامي كه دنيا به تو رو كرده باشد
حكمت 50
دلهاي انسان ها همچون حيوانات وحشي است هر كس از راه محبت
وارد شود با او الفت مي گيرند .
تحصيل معارف اهل بيت (ع)
مرحوم آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (ره) كه سال ها در نجف اشرف نزد علماي بزرگ دانش آموخته بود و اجازه اجتهاد از مرحوم آيت الله ناييني (ره) داشت و به دنبال درك حقايق، مباحث فلسفه را نزد استادان فن تا بالاترين رتبه خوانده بود؛ مي گويد: «ديدم دلم آرام نگرفته و به درك حقايق عالم توفيق نيافته ام. رو به عرفان آوردن و مدتي از محضر استاد عارفان و سالكان آقا سيد احمد كربلايي (ره) استفاده مي كردم تا از نظر ايشان به حد كمال قطبيت و فناء في الله رسيدم. اما ديدم اين مطالب و اين رفتارها با ظواهر قرآن و سخنان اهل بيت عليهم السلام موافق نيست و به آرامش و اطمينان قلب نرسيده بودم.» مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني (ره) تنها راه نجات را در توسل به پيشگاه حضرت مهدي (ع) مي بيند، به همين جهت مي گويد: «خود را از بافته هاي فلاسفه و افكار عرفان خالي كردم و با كمال اخلاص و توبه به آن حضرت توسل پيدا كردم. روزي در وادي السلام نزد قبر حضرت هود و صالح عليهماالسلام در حال تضرع و توسل بودن كه حضرت صاحب الزمان (عج) را مشاهده كردم.» ايشان فرمودند: «طَلَبُ المَعارِفِ مِن غَيرِ طَريقِنا اَهل البيت مُساوِقَّ لِلأنكارنا و قَد اَقامني الله و انا الحُجّه بنُ الحسن؛ يعني، جست و جوي معارف و شناخت طريق از غير مسير ما اهل بيت طهارت مساوي است با انكار ما و همانا خداوند مرا براي هدايت بشر برپا داشته است و من حجه بن الحسن هستم.» مرحوم اصفهاني (ره) مي گويد: «پس از آن از فلسفه و عرفان بيزاري جستم و تمامي نوشته هاي خود را در اين موارد به رودخانه ريختم و به سوي قرآن و احاديث پيامبر (ص) روي آوردم.»
بردباري و شكيبايي
در تشرف مرحوم سيد كريم پينه دوز (ره) از اخيار تهران كه در خانه اجاره اي زندگي مي كرده است و با پايان يافتن مدت اجاره دچار رنج و زحمت مي گردد ضمن اينكه به او بشارت مي دهند، نگران نباشيد منزل درست مي شود مي فرمايند: «دوستان ما بايد در فراز و نشيب ها شكيبا و بردبار باشند.»(
اخلاص در عمل
يكي از علماي بزرگ اصفهاني مي گويد: «شبي در عالم رؤيا امام زمان (ع) را ديدم. به ايشان عرض كردم چه كنم كه به شما نزديك شوم؟» فرمودند: «عملت را عمل امام زمان (ع) قرار بده.» من به ذهنم رسيد كه يعني در مورد هر كاري ببين اگر امام زمان (ع) اين كار را مي كند تو هم انجام بده. پرسيدم: «چه كنم كه در اين امر موفق باشم؟!» فرمود: «الاخلاص في العمل؛ يعني، در كارهاي خود اخلاص داشتهباش(1
(1)شيفتگان حضرت مهدي (عج) ، ج 1 ، ص 261
شيعيان چرا ما را نمي خواهند؟!
مرحوم حاج محمد علي فشندي تهراني (ره) مي گويد كه در مسجد جمكران سيدي نوراني را ديدم، با خود گفتم اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه است ظرف آبي به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: آقا! شما از خدا بخواهيد تا فرج امام زمان (ع) نزديك گردد. حضرت فرمودند: «شيعيان ما به اندازه آب خوردني ما را نمي خواهند. اگر بخواهند و دعا كنند فرج ما مي رسد.»
عرضه اعمال به محضر مقدس امام زمان (عج)
در تشرف مرحوم شيخ محمد طاهر نجفي (ره) خادم مسجد كوفه، حضرت مي فرمايند: «آيا ما شما را هر روز رعايت نمي كنيم؟ آيا اعمال شما بر ما عرضه نمي شود؟»
توسل به حضرت زينب (ع) جهت تعجيل در فرج
در تشرف آقا شيخ حسن سامرايي (ره) در سرداب مقدس، حضرت فرمودند: «به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زينب (ع) كه فرج مرا نزديك گرداند.» (3)