«قُلْ كُلّ يعْمَلُ عَلي شاكِلَتِهِ؛
بگو هر كس بر حَسَب شكل گيري شخصيتش، عمل مي كند.» (سوره ي اسراء، آيه ي 84)
از كوزه همان برون تراود كه در اوست.
و از مردم كساني هستند كه خدا را فقط به حرف بندگي ميكنند.
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَي حَرْفٍ - حج 11
يكي از اعلام نجف نقل مي كرد: «من يك روز به دكان سبزي فروشي رفته بودم ديدم مرحوم قاضي خم شده و مشغول كاهو سواكردن است و به عكس معمول، كاهوهاي پلاسيده و آن هايي را كه داراي برگ هاي خشن و بزرگ هستند را بر ميدارد.
من كاملاً متوجه بودم تا مرحوم قاضي كاهو ها را به صاحب دكان داد و ترازو كرد و مرحوم قاضي آن ها را زير عبا گرفت و روانه شد. من كه در آن وقت طلبه جواني بودم و مرحوم قاضي مسن و پيرمردي بود به دنبالش رفتم و عرض كردم آقا سؤالي دارم، چرا شما به عكس همه، اين كاهوهاي غير مرغوب را سوا كرديد؟
مرحوم قاضي فرمود: آقا جان من! اين مرد فروشنده شخص بي بضاعت و فقيري است و من گاهگاهي به او مساعدت مي كنم و نمي خواهم چيزي به او داده باشم تا اولاً آن عزت و شرف و آبرو از بين برود و ثانياً خداي نخواسته عادت كند به مجاني گرفتن و در كسب هم ضعيف شود. براي ما فرقي ندارد كاهوهاي لطيف و نازك بخوريم يا از اين كاهوها و من مي دانستم كه اين ها بالاخره خريداري ندارد و ظهر كه دكان را ببند آن ها را به بيرون خواهد ريخت لذا براي عدم تضرر او مبادرت به خريدن كردم.»
در خاطره اي ديگر، سيد عبدالحسين قاضي( نوه ايشان) نقل مي كند:« يكي از خويشاوندان مرحوم قاضي و سيد محسن حكيم فوت مي كند. جنازه او را وارد صحن مطهر امام مي كنند تا بر آن نماز بخوانند. در نجف مرسوم است كه از بزرگي كه در تشييع جنازه حضور دارد مي خواهند كه بر جنازه نماز بخواند. در آن زمان آيت الله حكيم جوان بودند و مرحوم قاضي چه از نظر سن و چه از نظر مقام بالاتر بودند.
خانواده شخصي كه فوت شده بود رو به مرحوم قاضي مي كنند و از ايشان درخواست مي كنند كه بر جنازه نماز بخوانند اما مرحوم قاضي رو به آقاي حكيم مي كنند و مي گويند: « شما بفرماييد نماز را بخوانيد. اگر من نماز بخوانم كسي من را نمي شناسد و به من اقتدا نمي كند و ثوابي كه قرار است به اين شخص كه مرحوم شده برسد، كم مي شود، اما اگر شما نماز بخوانيد. مردم شما را مي شناسند و افراد بيشتري به شما اقتدا مي كنند و ثواب بيشتري به اين فرد مي رسد. »
يكي، در پيش بزرگي از فقر خود شكايت ميكرد و سخت ميناليد. گفت: خواهي كه ده هزار درهم داشته باشي و چشم نداشته باشي؟ گفت: البته كه نه. دو چشم خود را با همه دنيا عوض نميكنم.
گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه ميكني؟
گفت: نه.
گفت: گوش ودست و پاي خود را چطور؟
گفت: هرگز.
گفت: پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است. باز شكايت داري و گله ميكني؟!بلكه تو حاضر نخواهي بود كه حال خويش را با حال بسياري از مردمان عوض كني و خود را خوشتر و خوش بختتر از بسياري از انسانهاي اطراف خود ميبيني. پس آنچه تو را دادهاند، بسي بيشتر از آن است كه ديگران را دادهاند و تو هنوز شكر اين همه را به جاي نياورده، خواهان نعمت بيشتري هستي!.
پي نوشت:
* اثر امام محمد غزالي.
روز "غـــــدير خـــم" عيد بزرگ خداست، خدا پيامبري مبعوث نكرده، مگر اينكه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان، روز عهد و پيمان و در زمين، روز پيمان محكم و حضور همگاني است.
هو عيد الله الاكبر،و ما بعث الله نبيا الا و تعيد في هذا اليوم و عرف حرمته و اسمه في السماء يوم العهد المعهود و في الارض يوم الميثاق الماخوذ و الجمع المشهود.
استفاده از رنگ مشكي در اسلام يك توصيه است ولي استفاده از آن اجباري نيست
امام صادق(ع) ميفرمايند: كراهت رنگ مشكي شامل چادر(كسا) نميشود.
سياه در روانشناسي نمايانگر مرز مطلق است. نقطه پاياني است
دوستي و شيوه پايدار ساختن آن
آنكه با تو در دوستي ميزند با وي ره دوستي گير، كه اين گونه دوستي پايدارتر است.
صدقه و آغاز آن
- صدقه را از خويشتن آغاز كن: اگه چيزي فزون آمد به كسان خود بده ،و اگر از كسان تو چيزي فزون آمد به خويشان بده ،واگر از خويشان نيز چيزي فزون آمد به ديگران بده ،هم چنين صدقه را از عيال خويش آغاز كن.
-صدقه را از آنچه خداوند آغاز كرده است ، آغاز كنيد.
فروتني پيامبر
مانند بندگان غذا ميخورم و مانند آنها بر زمين مي نشينم.
نشانه هاي منافق
با زنان درباره دخترشان مشورت كنيد. نشانه منافق سه چيز است : سخن به دروغ گويد ، از وعده تخلف كند ، و در امانت خيانت كند
قتل مومن
خداوند از گناه كسي كه مومني را مي كشد نمي گذرد و توبه او را نمي پذيرد (( و اين حاكي از جايگاه والاي مومن نزد پروردگار است ))
بدعت گذاري در دين
خداوند عمل بدعت گذار و نمي پذيرد تا از بدعت خويش دست بردارد.
راه تقرب به خداوند
اگر مي خواهيد نزذ خداوند منزلت بلند يابيد خشونت را با بردباري و محروميت را با عطا تلافي كنيد.
آفت دانش
افت دانش فراموشي است، وتباه كردنش آن است كه آن را با كسي كه اهليتش را ندارد در ميان بگذاري ، (( از اين روست كه اهل حكمت ،مانند بوعلي سينا ، سفارش كرده اند كه فلسفه را به هر كسي نياموزيد ))
- آسيب شناسي
سركشي آفت شجاعت است ، تفاخر {و فخر فروشي} آفت شرافت ، منت آفت سماحت {وسخاوت} است ، خودپسندي آفت جمال {و زيبايي} است، دروغ آفت سخن است ، فراموشي آفت دانش ،سفاهت آفت بردباري ،اسراف آفت بخشش ، هوس آفت دين.
(( همان گونه كه گل و ميوه آفاتي دارد كه بدان آسيب مي رساند ، كمالات وجود آدمي نيز آفاتي دارد كه بايد از آنها مصونشان داشت، وگرنه اي بسا نتيجه معكوس شود))
40 ـ مِن عَلامةِ ايمانِ المُؤمِنِ، كِتمانُ السِّر و
الصَّبرُ فى البأساء و الضرّاء و مُداراة النّاس
از عـلامـات مرد حق باشد
رازدارى و صـبر بر سختى
با مـدارا بـه مردمان پويـد
راه آزادگـى و خـوشبـختى
39 ـ لاتَطلُبوا الهُدى فى غَيرِ القُرآنِ فَتَضِلّوا
بـگـفـتـا رضـا، ماه برج ولايت
هدايـت مجـوييـد از غيـر قـرآن
بـجـز راه قـرآن مـپـوييد راهى
كـه گـمراهى آخر بوَد حاصـل آن
قالَ الباقِرُ ( عَلَيه السَّلام ) :
" قُولُوا لِلنّاسِ اَحسَن ما تُحِبُّون اَن يقال لَكم "
حضرت امام محمد باقر ( عليه السلام ) فرمودند :
« بهترين چيزي را كه دوست داريد درباره شما بگويند ، درباره مردم بگوييد »
(بحارالانوار ، ج 65 ، ص 152)
36 ـ النّظَرُ الى ذرّيّةِ محمّدٍ عبادَةٌ
بكـن عادت به كردار بزرگـان
كه نتوان كرد آسان ترك عـادت
نظر كـردن به فرزنـد پيمبـر
بوَد در پيش مرد حق، عبادت
35 ـ المُؤمِنُ اِذا قَدرَ لَم يَأخُذُ اَكثَرَ مِن حَقّه
نكـته اى بشنـو ز فرزند رسـول
آن كه مـردم را امـام و پيشواست
گـر كه قـدرت دست مؤمن اوفتاد
بيشتر از حـقّ خود هرگز نخواست