///
در دوران غيبتامام زمان(ع) شناخت صحيح امام برايمان از هرچيز واجب تر است تا راه را از بي راهه تشخيص دهيم و در همين دوران نيز مأموم شايسته اي براي اماممان گرديم. در همين راستا، بخشي از بيانات آيتالله فاطمينيا در رابطه با شناخت و وصول به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در زير آمده است:
خداوند در سوره مُلك ميفرمايد: «قُل أَرَأَيتُم إِن أَصبَحَ ماؤُكُم غَورًا فَمَن يَأتيكُم بِماءٍ مَعينٍ» «بگو (اي رسول ما!) به من خبر دهيد، اگر آبهاي شما به زمين فرو رود (و ناپديد شود) پس كيست كه براي شما آب گوارا بياورد؟»
ظاهر اين آيه شريفه اين است كه مي خواهد انسان را متذكر به نعمتهاي پروردگار نمايد؛ آن هم يكي از نعمتهاي حياتي و با اهميت. بسياري از نعمتها هستند كه مادامي كه در دسترس ما ميباشند، به آنها توجهي نداريم و قدر و ارزش آنها را نميدانيم. اما هنگامي كه از دست بروند، ناگهان متوجه فقدان آنها و ارزشي كه داشتند ميشويم.
چه بسا انسان بزرگترين نعمتها را كه هميشه با او هستند ـ يعني صحت و سلامت ـ مورد غفلت قرار ميگيرند؛ چنانچه در حديث است: نِعمتان مجهولتان: الصحه و الأمان «دو تا نعمت هستند كه مجهول القدر ميباشند كه عبارتند از: صحت و امنيت».
ظاهر آيه، اشاره به نعمت آب ميباشد. آب، نعمت بسيار بزرگ و منشأ آثار فراوان و لا تُعدّ و لا تُحصي ميباشد.
اما تأويل اين آيه شريفه: روايات معتبري از ائمه (عليهم السلام) وارد شده است كه مراد از ماء معين و آب خوشگوار در آيه، وجود اقدس حضرت صاحب الامر (عج) ميباشد. خدا ميفرمايد: إذا فقدتم إمامكم فماذا تَصنعون؟ «اگر چنانچه امام زمانتان را نيافتيد، چه ميكنيد؟!»
چرا آب گوارا تأويل به امام زمان شده است؟! چه مناسبتي بين آب و وجود مبارك امام (عليه السلام) موجود است؟!
اين مطلب، بسيار مطلب عميق و شريفي است. آنچه اجمالاً از دلائل استفاده ميشود اين است كه: آب در جهان طبيعت مايهي حيات موجودات ميباشد چنانچه خداوند ميفرمايد:
«وَجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ» «و قرار داديم از آب هرچيز زندهاي را»
«وَاللَّـهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها» «و خداوند از آسمان آب را فرستاد و به سبب آن زنده كرد زمين را بعد از مردنش»
انسانها، حيوانات، گياهان، همه نيازمند به آب ميباشند و زندگي همه چيز بستگي به وجود آب دارد. هر جانداري چه داراي روح حيواني باشد و چه روح نباتي، نياز به آب دارد. اين از سنتها تكويني خداوند است كه: «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَبديلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَحويلًا»
يكي از سنن تكوينيه باطنيه خداوند اين است كه: رشد و ترقي و هدايت ما به دست امام (عيله السلام) ميباشد. اگر كسي ائمه را رها كند و راه ديگري برود، رستگار نميشود. بدون وجود آب در طبيعت، هيچ گياهي سبز نميشود و هيچ جانداري نميتواند به حيات خود ادامه دهد. در عالم باطن هم بدون هدايت امام (عليه السلام) همه مردهاند.
حيات حقيقي انسان، به وجود مبارك امام زمان (عليه السلام) ميباشد. خداوند ميفرمايد: «أَوَمَن كانَ مَيتًا فَأَحيَيناهُ وَجَعَلنا لَهُ نورًا يَمشي بِهِ فِي النّاسِ» «آيا كسي كه مرده بود پس ما او را زنده كرديم و قرار داديم براي او نوري كه با آن در ميان مردم راه ميرود ...»
در روايت است كه: أي نَصَبنا له اِماماً. يعني «قرار داديم امامي را براي او» در حديث ديگر ميفرمايد: لَولا الحجة لساخت الأرض باَهلها «اگر حجت خدا نباشد، زمين اهل خود را فرو ميبرد» و در جاي ديگر ميفرمايد: بيُمنِه رُزِقَ الورَي و بِوُجوده ثبت الأرض و السَّماء. «به بركت و ميمنت امام، مردم روزي ميخورند و با وجود اوست كه آسمان و زمين ثابت و پابرجاست»
خداوند امام را علّت دوام و بقاء خلق قرار داده است. خواجه نصيرالدين طوسي (قدس سره) ـ كه جداً افتخار عالم تشيع بلكه فخر عالم بشريت است ـ در كتاب «تجريد» عبارت كوتاه و بسيار پرعمقي دارد. ميفرمايد: «وجوده لطفٌ و تصرّفه لطفٌ آخر و عدمُه منَّا» «وجود امام، لطف پروردگار است؛ و تصرّف او (كه در ميان مردم ظاهر شود، و امر و نهي داشته و از حضورش بهرهمند شوند) لطف ديگري است؛ و عدم تصرّف او، از جانب ماست.»
يعني بيلياقتي ما سبب غيبت و محروميت از بركات وجود اوست. هرگاه مردم لياقت پيدا كنند، حضرت تشريف ميآورد. وقت ظهور امام زمان (عليه السلام) از اسرار الهي است.؛ لذا فرمودهاند: «كذبَ الوَقّاتون: دروغ گفتهاند تعيين كنندگان وقت ظهور».
اما بزرگان و اوليايي كه زيارت كردهايم ـ بدون ايت كه وقت مشخصي را تعيين كنند ـ اجمالا گفتهاند: فرج، نزديك است. يعني بيشتر مدت غيبت سپري شده و بسياري از علائم ظهور تحقق پيدا نموده و مقدار كمتري از آنها باقي است. اما چه زماني است، هيچكس نميداند!
الآن ما مصداق آيه شريفه هستيم كه ماء معين را از دست دادهايم و امام ما غائب ميباشد.
اما از نظر معنوي، حيات واقعي و معنوي ما به وسيله تعاليم ائمه (عليهم السلام) ميباشد. اگر تعاليم آنان نباشد، ما مردهايم. زبان حال ما شيعيان نسبت به معصومين عليهم السلام اين بيت حافظ ميباشد. و من از خداوند خواستهام كه در هنگام مرگ در كنار كلمهي شهادتين، آن را بر زبانم جاري نمايد كه ميفرمايد:
از رهگذر خاك سر كوي شما بود / هر نافه كه در دست نسيم سحر افتاد
اگر ميخواهي جمال را ببيني بايد پاكيزه شوي. جمال ديدن هم به اين نيست كه بروي و ببيني؛ ممكن است امام زمان (سلام الله عليه) از تو راضي شود و در تو تصرف كند اما خودت هم متوجه نشوي. چه كار داري؟! يك عده در اين مملكت دكان باز كردهاند. خدا شما جوانها را از شر آنها حفظ كند. اين مسائل عوامانه نيست كه فلان دعا را بخوانم بعد امام زمان را ميبينم. اگر صلاح باشد، امام زمان (عليه السلام) خودش را نشان ميدهد. جواد است، كريم است و مضايقهاي ندارد. مگر جامعه كبيره نخواندهايد؟ عادتكم الاحسان و سجيتكم الكرم. از اولياء رسيده است كه امام زمان (سلام الله عليه) از بعضيها راضي هستند و دستگيري هم ميكند. يك كسي ميخواهد خطا كند، حضرت تصرف ميكند و نميگذارد خطا كند. يك وقت يك كسي دارد آبرويش ميرود، خب حضرت نميگذارند.
امام زمان كه غايب است معنايش چيست؟ آخر غيبت و حضور كه براي آنها (ائمه ع) در آن تصرفات فرقي نميكند. اگر پاكيزگي بشود، ديدن جمال اهل بيت ولو در مرتبه ضعيف رخ ميدهد. مرتبه ضعيف اين است كه حضرت راضي شوند دستت را بگيرند. هر شيعهاي بايد يك نخي از او به امام زمانش برسد. مگر ميشود ما امام زماني داشته باشيم و يك شعاعي از او به نرسد؟! اين ممكن نيست. مگر اينكه كسي باشد كه خداي ناكرده عاق والدين باشد، يا تارك الصلاه باشد و يا كسي را كشته باشد؛ در غير اين صورت اون شعاع خواهد بود.
منبع: افكارنيوز
عقيق
....
....