علت اقامت كاروان دشمنان به همراه اسراي آل محمد در خارج از كوفه:
لشكر عمربن سعد زماني به كوفه رسيد كه خورشيد غروب كرده و تاريكي همه جا را فرا گرفته بود. مجبور شدند تا طلوع آفتاب در خارج از كوفه مستقر شوند،
چون ورود آنها در تاريكي شب نظر كمتري از مردم كوفه را به خود جلب ميكرد و به مين خاطر تا روشن شدن هوا صبر كردند.
استقبال گرم گروهي از كوفيان از لشكر عمربن سعد:
بعد از يك ساعت اسقرارا در خارج از كوفه ، گروهي از كوفيان با غذاهاي متنوع و گوناگوني كه پر از گوشت بود ، از لشكر عمربن سعد استقبال كردند.
حالت كودكان هنگام استشماما بوي غذا در كوفه:
وقتي كودكان بوي غذايي را كه كوفيان براي سربازان عمربن سعد آورده بودند استشمام كردند ، گرسنگي آنها دوچندان شد و به شدت بي قرار گشتند.
عكس العمل فضه زمان ديدن بي قراري كودكان از شدت گرسنگي:
فضه نزد حضرت زينب آمد و گفت: بانوي من! آيا كودكان را نمي بينيد كه چگونه از شدت گرسنگي بي قرار گشته اند؟
حضرت فرمودند: اي فضه ! چاره اي جز صبر نداريم.
اقدام نيك فضه براي سير كردن كودكان گرسنه:
فضه به حضرت زينب گفت: رسول خدا به من فرمود: اي فضه! سه دعاي مستجاب داري كه هرگاه آن ها را اراده كني ، خداوند آن ها را برايت محقق مي سازد>
من تا كنون دو دعايم را بر آورده ساخته ام و يك دعا برايم مانده است؛
اگر اجازه دهيد آخرين دعايم در حق اين كودكان گرسنه باشد كه خداوند آن ها را سير گرداند.
حضرت زينب اجازه اين كار را به فضه دادند.
استغاثه فضه به درگاه الهي جهت فرو فرستادن غذا براي كودكان:
فضه گوشه اي رفت و دو ركعت نماز گزارد و به درگاه الهي استغاثه كرد.
در اثنا استغاثه اش ناگهان چشمش به ظرفي افتاد كه پر از گوشت و خورش و نان بود و از آن بوي مشك و عنبر و زعفران بر ميخواست.
همه اسراي اهل بيت از آن غذاي بهشتي خوردند و سير شدند ؛ درحالي كه آن ظرف باز هم پر از غذا بود.