گزاش نداي انقلاب به نقل از مشرق، نهم مرداد ۱۳۶۶ مصادف شده بود با شش ذيحجه براي راهپيمايي برائت از مشركين انتخاب شده بود. آن روزها مراسم برائت از مشركين در شهر مكه انجام ميشد. سخنراني، ساعت شش بعدازظهر تمام شد و بعد از آن جمعيت مسير راهپيمايي را با شعار عليه آمريكا و اسرائيل به سمت پل حجون در كنار قبرستان ابوطالب طي كرد. نزديك غروب، راهپيمايي تقريبا تمام شده بود و بلندگوها خاموش بود كه فاجعه شروع شد.

نظامياني كه در خيابانهاي اطراف مستقر بودند لباس پليس عربستان را نپوشيده بودند و يونيفرم ارتشي داشتند. حادثه با چماقهاي پليس عربستان شروع شد. در بين پليسها عدهاي هم با لباس معمولي حاضر بودند و با چماقهاي ميخدار و ميلههاي آهني مردم را ميزدند. بالاي پشتبام ساختمانهاي اطراف، عدهاي با لباس عربي هر چه به دستشان ميرسيد بر سر حاجيان ميانداختند. بلوك، شيشه، سطل شن، كپسول، كولر گازي! عده زيادي بر اثر برخورد جسم سنگين و متلاشي شدن سر شهيد شده بودند. همه هتلها درهاي ورودي را بسته بودند و فقط ساختماني كه فلسطينيها در آن بودند درها را گشوده بود كه عدهاي توانستند جان خود را نجات دهند. جمعيت در محاصره سفاكان رژيم آلسعود افتاده بود. ازدحام جمعيت خيلي زياد بود
بخشي از حجاج ايراني را خانواده شهدا و جانبازان دفاع مقدس تشكيل ميداد. خيلي از شهداي حج خونين، مادر و همسر شهيد بودند. جانبازان بر اثر ضربات چماق از روي صندلي چرخدار بر زمين ميافتادند. آنقدر شلوغ بود كه هر كس روي زمين ميافتاد زير دست و پا ميماند.
زماني كه پليس مردم را كتك ميزد، عدهاي از چماقداران لباس شخصي سوت و كف ميزدند و هلهله ميكردند. ارتش شروع به تيراندازي كرد. اول اشكآور و گاز سمي خفهكننده. عده زيادي از زنان و كساني كه روي زمين افتاده بودند به علت استنشاق گاز خفهكننده شهيد شدند. رگبار گلوله مسلسلهاي دستي به سمت حاجيان گرفته شد. ازدحام آنقدر زياد بود كه كسي كه گلوله ميخورد شايد روي زمين هم نميافتاد.در بدن بعضي شهدا چندين تير بود. يوزي، كلت، ام-۱۶، حتي بعضي از شهدا با گلولهاي كه در پيشانيشان خورده بود شهيد شده بودند. تكتيراندازها با قناسه از بالاي پل مردم را ميزدند.
چهره تكتيراندازها اروپايي بود. چند ماه قبل، ژنرال اولريخ وِگِنِر، آلمانيتبار، مسئول هماهنگي امنيتي شهر مكه شده بود. در روز حادثه سوار بر هليكوپتر بالاي سر جمعيت ديده شده بود. او قبل از اين در عمليات گروه دلتا، در آزادي اسراي لانه جاسوسي آمريكا در تهران شركت داشت و در تهران مسئول تيم بود كه تحت پوشش خبرنگار شبكه ZDF آلمان فعاليت ميكرد.
از روزهاي قبل هماهنگ شده بود كه هيچ بيمارستاني در روز نهم مرداد مجروح نپذيرد. آمبولانسهايي كه نزديك ميشدند مورد هجوم واقع ميشدند و سربازان با چماق شيشههاي آنها را خورد ميكردند و دكترها و پرستارها را بيرون ميكشيدند و ميزدند. چند آمبولانس توانستند از بين مأمورين عبور كنند و با سرعت مجروحين را سوار كنند. ولي سربازان راه برگشت را بستند و مجروحين را از پشت آمبولانس بيرون ريختند و كتك زدند. عدهاي همان جا شهيد شدند. خيلي از شهدا اول مجروح بودند و به علت عدم رسيدگي شهيد شدند. تيراندازي كه تمام شد تا ساعت يازده شب محاصره ادامه داشت. مردم روي زمين نشسته بودند. هر كس بلند ميشد با چماق بر سرش ميزدند
شب جستجوي خانهبهخانه شروع شد تا كساني كه فرار كرده بودند را دستگير كنند. ساعت يازده كه محاصره تمام شد، كسي حق نداشت به پيكر شهدا و مجروحين دست بزند. برق خيابان قطع شده بود. آمبولانسهاي درب و داغان وسط خيابان رها شده بود. تقريبا هيچ جسدي سالم نبود؛ همه له شده بود و با چادرهاي مشكي و سفيد زنان كه خونآلود و پاره بود پوشيده شده بود. زمين پر از لنگه كفش و دمپايي، تكههاي پاره لباس، خرده شيشه و قلوه سنگ بود. بوي گاز و باروت فضا را پر كرده بود. كف خيابان پر از خون بود. مجروحين و شهدا را روي هم سوار ماشينهايي كه شبيه ماشينهاي حمل حيوانات بود ميكردند و ميبردند. رسيدگي به حال مجروحين عجيب بود. شاهدي ديده بود كه دست يك زائر ايراني از ناحيه مچ تير خورده بود و او در برابر تصميم پزشكان براي قطع دستش مقاومت ميكرد. اما پزشكان با كمك مأموران امنيتي دست او را قطع كردند.
عربستان تاكيد داشت كه در اين اتفاق هيچ گلولهاي از سوي سربازان شليك نشده است و سعي در از بين بردن آثار آن داشت. به همين دليل، اجازه بازديد هيئتهاي ديپلماتيك از شهدا تا چندين روز داده نميشد.
بعدها بررسي هاي به عمل آمده توسط اداره تشخيص هويت و پليس بين الملل جهت تشخيص نحوه شهادت زائران مظلوم بيت الله الحرام دال بر استفاده از اسلحههاي مختلف ميباشد و بر خلاف ادعاي جنايتكاران سعودي كه منكر استفاده از اسلحه و يا تير اندازي شده اند تعداد زيادي از زائران با تير مستقيم به شهادت رسيدهاند،نتايج به دست آمده به قرار زير ميباشد:
۱- تيراندازي از فواصل مختلف و اكثرا بيش از ۲۰ متر صورت گرفته است.
۲- مسير عبور گلوله اكثرا از بالا به پايين و يا در خط مستقيم بوده است.
۳- با توجه به ضايعات ايجاد شده بر روي پيكر شهداٰ سلاح مورد استفاده از انواع مختلف (كمري، مسلسل و تفنگ جنگي يا شكاري از نوع گلوله زني) بوذه است.
۴- اكثر گلولههاي شليك شده پس از اصابت از بدن شهدا خارج شده است.
۵- در بررسيهاي انجام شده بر روي اولين جسدي كه مورد بررسي قرار گرفته يك گلوله (نظير گلوله تفنگهاي جنگي) در ناحيه پشت شهيد متوقف گرديده بوده است كه از اين ناحيه استخراج و تحت بررسي جهت تعيين نوع سلاح قرار گرفته است.
حال پس از ۲۵ سال از آن حادثه دل خراشٰ مشرق اسامي و تصاوير شهداي آن روز را براي اولين بار در فضاي مجازي منتشر مينمايد. باشد كه روح آن زنان و مردان با اربابشان اباعبدالله الحسين(ع) محشور باشد
شرمنده عكس ها دلخراش بود قرار ندادم