شنيدن و دانلود اين مناجات دلنشين را به شما پيشنهاد ميكنيم!
ganjinehmazhabi.blog
زناني كه يار امام زمان (عج) هستند
براساس روايتي از امام باقر(ع) و بيان حديثي از پيامبر(ص) از زبان ام سلمه، تعدادي از ياران حضرت مهدي(عج) هنگام ظهور را زنان تشكيل مي دهند.
جام ديني: محمد جواد طبسي در قسمتي از مقاله اي با عنوان « زنان در حكومت امام زمان، عجّل اللّه تعالي فرجه» كه در مجله موعود منتشر شده به حضور تعدادي از زنان در بين ياران امام زمان(عج) اشاره كرده است كه در ادامه اين قسمت از مقاله را مي خوانيد.
حضور پنجاه زن در بين ياران امام
اولين گروه از زناني كه به محضر امام زمان مي شتابند آنهايند كه در آن ايّام مي زيسته اند و همانند ديگر ياران امام، عليه السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهي به خدمت امام، عليه السلام، مي رسند. در اين باره دو روايت وجود دارد:
روايت اول: امّ سلمه ضمن حديثي درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود:يعوذ عائذ من الحرم فيجتمع الناس إليه كالطّير الواردة المتفرقة حتّي يجتمع إليه ثلاث مأة و أربعة عشر رجلاً فيه نسوة فيظهر علي كلّ جبّار و ابن جبّار...(1)
در آن هنگام پناهنده اي به حرم امن الهي پناه مي آورد و مردم همانند كبوتراني كه از چهار سمت به يك سو هجوم مي برند به سوي او جمع مي شوند تا اينكه در نزد آن حضرت سيصد و چهارده نفر گرد مي آيند كه برخي از آنان زن مي باشند كه بر هر جبار و جبار زاده اي پيروز مي شود.(2)
روايت دوم: جابربن يزيد جعفي، ضمن حديث مفصلي از امام باقر، عليه السلام، در بيان برخي نشانه هاي ظهور نقل كرده كه:و يجيي ء واللّه ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فيهم خمسون امراة يجتمعون بمكة علي غير ميعاد قزعا كقزع الخريف يتبع بعضهم و هي الآية الّتي قال اللّه : «أينما تكونوا يأت بكم اللّه جميعا إنّ اللّه علي كلّ شي ء قدير...»(3)
به خدا سوگند، سيصد و سيزده نفر مي آيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلي در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معناي آيه شريفه: «هرجا باشيد خداوند همه شما را حاضر مي كند. زيرا او بر هر كاري توانا است».
پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر!
نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه مي فرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند!
دوم آنكه: در روايتي كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زني وجود ندارد.(4)
در پاسخ اين شبهه مي توان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولاً امام، عليه السلام، مي فرمايد: «فيهم»؛ يعني در اين عده پنجاه زن مي باشد.
دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيشتر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزوني عدد مردان، چنين ذكر شده است.
سوم: اگر مقصود همراهي خارج از اين عده بود امام مي فرمود: «معهم»، نه اينكه بفرمايد «فيهم»، زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه ياران و فرماندهان عالي رتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسيار بالايي هستند كه برخي با ابر جابه جا مي شوند و اينها بدون شك با بقيه مردم آن زمان فرق بسيار دارند. بنابراين اگر بگوييم آنها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند براي آنها رتبه و موقعيت ويژه قائل شده ايم و اگر بگوييم در زمره ياران ديگر حضرت باشند از امتياز كمتري برخوردارند.
117
شفقنا
پي نوشتها:
(1).صدوق، محمد بن علي بن الحسين، كمال الدين، ج 2، ص476.
(2).الهيثمي، نورالدين علي بن ابي بكر، مجمع الزوائد، ج 7، ص315؛ معجم احاديث الإمام المهدي، ج 1، ص 500.
(3).همان.
(4).المجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 223
به گزارش گروه سياسي باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري، بمناسبت اعياد فرخنده شعبانيه و در آستانه فرا رسيدن سالروز ولادت با سعادت منجي عالم بشريت حضرت حجت ابن الحسن العسكري(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامي با پيشنهاد عفو يا تخفيف و تبديل مجازات يك هزار و 249 نفر از محكومانِ محاكم عمومي و انقلاب، سازمان تعزيرات حكومتي و سازمان قضايي نيروهاي مسلح موافقت كردند.
آيت الله آملي لاريجاني رئيس قوه قضائيه طي نامهاي به رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت اعياد فرخنده شعبانيه، پيشنهاد عفو يا تخفيف و تبديل مجازات يك هزار و 249 نفر از محكوماني را كه در كميسيون مركزي عفو و بخشودگي قوه قضائيه واجد شرايط لازم تشخيص داده شده اند، ارائه كرد كه اين پيشنهاد مورد موافقت حضرت آيت الله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي قرار گرفت.
انتهاي پيام/
باتوجه به نزديك شدن به ولادت با سعادت امام زمان (عج) و ارسال پيامك هايي از طرف فرقه ضاله بهائيت، معبر سايبري فندرسك اقدام به روشنگري اين پيامك ها نمود.
نمونه: «تورو به امام زمان قسم ميدم اين پيامو بخون.دختري از خوزستانم كه پزشكان از علاجم نا اميد شدند.شبي خواب حضرت زينب(س)را ديدم كه در گلويم آب ريخت و شفا پيدا كردم و ازم خواست اين را به ۲۰ نفر بگم.اين پيام دست كارمندي افتاد كه اعتقاد نداشت و كارش را از دست داد،مرد ديگري اعتقاد داشت و ۲۰ميليون به دست آورد.به دست كس ديگري رسيد،عمل نكرد پسرش را از دست داد.اگه به حضرت زينب اعتقاد داري اين را واسه ۲۰ نفر بفرست»
تابحال چند نفر از شماها اين پيام هارو ديدين؟ تابحال چند نفر ازشماها اين پيام هارو فرستادين؟ هيچ ميدونستيد اين پيامك ها توطئه بهائيت مي باشد براي بدبين كردن مردم نسبت به اهل بيت؟
اولاً اين نوع قسم دادن ها اصلاً جايز نيست و هيچ الزام شرعي نداره.
ثانياً يعني اهل بيت با اين همه رئوفي و مهرباني ميان شماهارو نفرين ميكنن؟
ثالثاً اين همه مراجع تقليد داريم كه مروج دين هستن اونوقت بيايم دست به دامن خواب بشيم؟
رابعاً اهل بيت نياز به پيامك ما دارن يا اپراتورهاي تلفن همراه؟
خامساً اگه واقعاً ميخواين گره اي از كارتون باز بشه اين پيامك هارو حذف كنين كه باعث خوشحالي اهل بيت ميشه.
بنده خودم خيلي ازين پيامك هارو پاك كردم الحمدالله هيچ مشكلي پيش نيومد كه هيچ خيلي وقت ها خبر هاي خيلي خيلي خوبي هم بهم رسيد
آيت الله آصفي نماينده مقام معظم رهبري در عراق كه نماز را در حرم امام حسين بر پيكر شهيد ابوعلي كربلايي از مدافعان حرم حضرت زينب ادا كرد
توجه توجه
مسابقه
دل نوشته اي به امام زمان (عج)
هرچه در دل داريد به روي ورقي بنويسيد
از راز هاي خود
از درد هاي خود
از حرف هاي نا گفته ي خود
از غم ها و شادي هاي خود
از غم فراق
غم انتظار
از دوري عشق
از زخم زبان دشمنان
از قتل عام مسلمانان
در گوشه گوشه ي جهان
از هتك حرمت ها ...
با اقاي خود بگوييد
و بنويسيد كه در اين جهان چه بر سر بچه هاي يتيم مي ايد
بنويسيد كه همه ي ما تا خودش نيايد يتيم مانده ايم و بي سر پرست
اقاي من بي سرپرست ماندن برابر است با هزاران حرف شنيدن و هزاران بار مردن
اقاي من سرور من ديگر خسته گي امان ما را بريده است
و بنويسيد تا بيايد
تا دوازه تير وقت داريد كه اين دل نوشته ها را به دست ما برسانيد
و به دل نوشته ي منتخب جايزه اي درنظر گرفته ايم
موسسه قران و عترت امام سجاد (ع)
سر كار خانم والي
جهت اطلاعات بيشتر با اين شماره تماس بگيريد
09381030876
دلم تنگ رزمنده هاست خدايا ما رو تو ثواب اين جهاد شريك كن و توفيق جهاد و شهادت در راه خودت را به ما عطا كن
شادي روحشان صلوات
وبلاگ ذاكرولايت110 ازمجموعه وبلاگستان اميرمحسن سلطان احمدي در جديدترين مطلب خود به بررسي رابطه دين و سياست پرداخت و نوشت:از نظر آموزههاي قرآني، دين مجموعهاي از آموزههاي وحياني است كه تمامي زندگي بشر را سامان ميدهد و او را به سمت خوشبختي و سعادت ابدي در دنيا و آخرت رهنمون ميسازد.
بينش و نگرش قرآني بر آن است تا انسان را با هستيشناسي و جهانبيني و سبك زندگي اسلامي تربيت كند. لذا از پيش از تولد براي انسان برنامههاي مشخصي را تعيين و تشريع كرده است. بر اين اساس، هيچ چيزي را نميتوان در زندگي انسان يافت كه اسلام در آن حوزه سخن و برنامه و تكليفي نداشته باشد.
سياست نيز بخشي از زندگي اجتماعي هر انساني را تشكيل ميدهد و اسلام و قرآن در اين حوزه در چارچوب اهداف كلان آفرينش انسان برنامهها و تكاليفي را دارد. نويسنده در اين مطلب كوشيده تا نشان دهد كه تفكر جدايي دين از سياست و سكولاري كردن جامعه اسلامي چيزي جز خروج از دايره اسلام نيست و كسي نميتواند مدعي اسلام و مسلماني باشد اما بخشي از زندگي او چون حوزه سياست در چارچوب نظام سياسي اسلام سامان نيافته باشد.
قرآن، جوامع الكلم
پيامبر(ص) در عبارتي ميفرمايند: اوتيت جوامع الكلم و انت يا علي! قد اعطيت جوامع الكلم، به من كلمات جامع داده شد و به تو اي علي! هم كلمات جامع بخشيده شده است. (بحارالانوار، ج 39، ص 76)
سخنان جامع، كلماتي است كه در كمترين حروف، بيشترين بار معنايي را دارد. اين كلمات را بايد همانند اصول و قواعد كليدي دانست كه با بيان آن يك مجموعه فكري و نظام انديشهاي گفته ميشود.
كلمات جامع، كلمات در بردارندهاي هستند كه همه شئون دنيوي و اخروي بشر را بيان ميكنند. اين كلمات جامع، همان معارف برين و برتريني است كه وظايف فرد و جامعه، وظايف دنيا و آخرت، وظايف دولت و ملت، روابط محلي، منطقهاي و بينالمللي و بالاخره وظايف ملك و ملكوت انسان را تبيين كرده است.
قرآن همان جوامع الكلم است، زيرا به گونهاي است كه همه نيازهاي بشر را براي رسيدن به خوشبختي در دنيا و آخرت بيان كرده است. خداوند در آياتي از قرآن از جمله آيه 89 سوره نحل ميفرمايد: «ونزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيء، ما كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانكننده هر چيزي است.
بنابراين، چيزي از نيازهاي بشري نيست كه در قرآن بيان نشده باشد. اين بيان به شكلي است كه در عبارتي كوتاه بسياري از مباحث و مطالب بيان شده و با تفقه و تدبر در آن ميتوان پاسخ به پرسشها را رمزگشايي كرد.
در روايات آمده كه قرآن همانند خورشيدي است كه هر روز سخني تازه براي مردم دارد و مردم ميتوانند از اين خورشيد تابناك براي هدايت و رسيدن به مقام خلافت الهي بر هستي بهره برند. امام صادق(ع) در اين باره ميفرمايد: القرآن يجري كما تجري الشمس و القمر، قرآن همان خورشيد و ماه در جريان است. (كافي، ج4، ص 54، بحارالانوار، ج23، ص 197 و نيز ج66، ص 261)
پس كاري كه بايد انجام شود اينكه موارد بر اصول قرآن عرضه و تطبيق داده شود تا حكم حق از قرآن در آن باره به دست آيد.
قرآن عليه سكولاريزم
براساس آنچه بيان شد، يكي از حوزههاي مبارزه قرآن، حوزه سياست و حكومت است، زيرا برخي بر آن بودند تا دين را تنها در محدوده اعمال فردي و شخصي و عبادي محصور كنند، در حالي كه اسلام اگر چه اصالت را به آخرت ميدهد و سعادت اخروي را همان حيات و زندگي برتر و طيب معرفي ميكند ( عنكبوت، آيه 64 و آيات ديگر) ولي سعادت دنيوي را زمينهساز سعادت اخروي ميداند، زيرا سازههاي اخروي انسان چيزي جز اعمال صالح و ايمان او در دنيا نيست، چرا كه «الدنيا مزرعه الاخره، دنيا كشتزار آخرت است».
از همين رو فلسفه ارسال رسولان و انزال كتب را دستيابي انسان به زندگي عدالت محوري ميداند كه انسان در همين دنيا آن را تحقق ميبخشد و از طريق آن، آخرت خود را ميسازد. (حديد، آيه 25)
از آنجايي كه حوزه اجتماعي، تاثيرگذارترين حوزه در زندگي انسان و سعادت و شقاوت اوست (نوح، آيه 27) خداوند به اين حوزه توجه ويژه كرده است لذا در احكام اسلامي حتي در حوزه عبادي و شخصي جلوهاي از امور اجتماعي در آن مشهود است. به عنوان نمونه نماز كه يك برنامه شخصي و عبادي در ارتباط با عبد و معبود است، در شكل اجتماعي و جمعي آن برتري يافته و نمازجماعت مقدم بر نماز فردي دانسته شده است.
بسياري از احكام اسلامي از جمله زكات، جهاد، خمس، نمازجمعه، حج و مانند آن، جنبه اجتماعي دارد. بنابراين، نميتوان به هيچ شكلي حوزه عمل اجتماعي و سياسي را از دين اسلام جدا دانست.
كساني در جوامع پيشين ميكوشيدند تا دين را به حوزه عمل شخصي و اخروي محدود سازند و به يك معنا دايره تاثيرگذاري دين را تضعيف كرده و اجازه ندهند تا اهداف هدايتي دين از طريق حضور جدي در همه زندگي بشر تحقق يابد. اما اسلام به شدت عليه چنين تفكري موضعگيري كرده است.
خداوند در آياتي چند اطاعت از پيامبر(ص) را نه تنها در امور عبادي واجب ميداند، بلكه بر وجوب اطاعت از پيامبر(ص) در همه زندگي تاكيد كرده و ضمن معرفي ايشان به عنوان اسوه حسنه كامل (احزاب، آيه 21) تقدم قول و فعل پيامبر(ص) را بر راي و انديشه و حتي جان و مال مومنان اثبات كرده (احزاب، آيه6) و امر و نهي آن حضرت(ص) را در هر كاري همانند امر و نهي خدا دانسته است. (حشر، آيه7، آل عمران، آيات 32 و 132 و آيات ديگر)
هر فرد از امت اسلام در هر كار اجتماعي و سياسي ميبايست پيرو فرمان پيامبر(ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامي باشد و در هر جايي كه شك و ترديدي است بايد با رجوع به پيامبر(ص) و پس از اتخاذ دستور، اقدام كرد. (نساء، آيه 59)
اصولا از نظر قرآن، حكم و حكومت و ولايت تنها از آن خداوند است و هيچكس در حوزه زندگي بشر اختيار قانونگذاري و حكم را ندارد. (انعام، آيه 57)فقه اسلامي با تمام ابواب، براي تشكيل حكومت اسلامي كار «تفكيك قوا» را انجام ميدهد تا انسان سياست زده نشود. فقه اسلامي سياست و قدرت را تعديل ميكند و به آن قداست ميبخشد.
كسي كه مسئله «قضاء» را در عصر غيبت پذيرفت، چارهاي ندارد جز آنكه مسئله حكومت ديني و مسئله ولايت فقيه را بپذيرد و مسئله قضا را تمام علماء پذيرفتهاند. پس نميشود مسئله «قضاء» را پذيرفت ولي حكومت ديني و ولايت فقيه را نپذيرفت. (جوادي آملي، عبدالله، خارج فقه، پلوراليسم، 1/1/80)
خداوند در آياتي از جمله 105 سوره انبياء از حكومت جهاني و حاكميت صالحان در آخر زمان سخن به ميان ميآورد و به عنوان يك سنت الهي در فلسفه تاريخ، حكومت ايشان را تحقق يافتني معرفي ميكند. اين بدان معناست كه حكومت صالحان يك خواسته اصلي براي خداوند و مؤمنان است و تلاش براي تحقق آن نيز خواسته خداوندي است. بنابراين، اين يك اصل اصيل در آموزههاي قرآني است كه صالحان، حكومتي را تشكيل دهند تا از اين طريق آرمان و آرزوي ديرين بشري براي حكومت عدالتمحور فراهم آيد.
اينكه خداوند در همه كتب الهي پيشين نويد تحقق چنين دولت و حكومت و حاكميتي را ميدهد، به اين معناست كه خواسته ديرين مؤمنان در طول تاريخ ايجاد چنين حكومتي بوده است. از آيات 105 تا 107 سوره انبياء به دست ميآيد كه تحقق حكومت جهاني صالحان، در پرتو اسلام و رسالت پيامبر اكرم(ص) خواهد بود. اين بدان معناست كه خداوند بر جنبه سياسي اسلام تأكيد دارد و هرگونه انديشه جدايي دين اسلام از سياست را نه تنها نادرست بلكه خلاف آرمانهاي بشري و سنت الهي ميداند كه براي تاريخ بشر رقم زده است.
همچنين از آيات 55 تا 57 سوره نور اين معنا استنباط ميشود كه كافران و دشمنان ميكوشند تا چنين حكومت عادل و صالحي در جهان تحقق نيابد ولي كافران از جلوگيري از تحقق وعده الهي ناتوان خواهند شد و آنان نميتوانند از حاكميت فراگير مؤمنان صالح جلوگيري به عمل آورند.
اصولا خداوند خواهان حكومت اسلامي و حاكميت صالحان است و هرگونه حكومت غيراسلامي و صالح را به معناي حكومت طاغوت معرفي ميكند و اجازه نميدهد تا كسي طاغوت شود يا همراه طاغوت گردد و بخواهد حكومت غيراسلامي را ايجاد كند و قوانين خود ساختهاي را بر جامعه و انسان حاكم سازد؛ زيرا از نظر قرآن حكومتهاي غيراسلامي و طاغوتي جوامع را به تباهي و بيعدالتي و فساد ميكشانند. (بقره، آيه 257)
از نظر قرآن هر جايي كه حكومتي جائر و ظالم و طاغوتي بر سر كار آمد خود بيانگر آن است كه آن مردم از دايره اسلام و دين خارج شده و راه ظلم را در پيش گرفتند كه حكومتهاي طاغوتي بر ايشان مسلط شدهاند. (انعام، آيات 65 و 129)
حكومت صالح، حكومتي چون حكومت پيامبر(ص) است كه مردم را به اسلام و عدالت دعوت كرده و قسط را در ميان آنان به اجرا درميآورد و به عدالت حكم ميكرد. آن حضرت(ص) خود صاحب اختيار حكومت بود و به حكم الهي و فرمان خداوندي در همه امور اجتماعي و سياسي و قضايي وارد ميشد. (توبه، آيه 86؛ نور، آيات 53 و 54 و 56 و 62؛ احزاب، آيه 13؛ محمد، آيه 33)
حكومت ايشان به گونهاي مطلقه بود كه هيچكس پس از حكم و تصميم رسمي ايشان اختيار سخن و عمل ديگر نداشت (احزاب، آيه 36) و همه مسلمانان موظف بودند در همه مسايل حتي امور اجتماعي و سياسي و بلكه شخصي از ايشان اطاعت كنند (نساء، آيه 59؛ مائده، آيه 92) و سخن ايشان در همه امور از جمله مسايل شخصي و اقتصادي و نظامي، فصلالخطاب بود (نساء، آيات 59 و 65؛ حشر، آيات 6 و 7؛ توبه، آيه 103) و اگر كسي ميخواست از مسئوليتي اجتماعي و سياسي و اقتصادي و مانند آن كنارهگيري كند بايد از پيامبر(ص) اذن ميگرفت. (نور، آيه 62)
بنابراين، همه موظف بودند تا در حوزه سياسي مشاركت فعالانه داشته باشند و هيچكس مجاز نبود از مسايل اجتماعي و سياسي و مانند آن شانه خالي كند و تكاليف سياسي و اجتماعي خود را انجام ندهد و ترك نقش اجتماعي كند.
همچنين اگر پيامبر(ص) موظف به مشاورت با مردم بود، اين بدان معنا نبود كه اين مشاورت در حوزه قانونگذاري باشد، بلكه در حوزه چگونگي عمل به قانون الهي بود. بنابراين، حتي در اين حوزه هم لازم است كه مردم به هر تصميمي كه رهبري ميگيرد گردن نهند و اطاعت محض نمايند تا از هرج و مرج در حوزه عمل سياسي جلوگيري شود. (آلعمران، آيه 159)
ايجاد حكومت صالح و اسلامي وظيفه همگاني است تا از هرگونه حكومت طاغوتي و استبدادي جلوگيري شود و اجازه داده نشود تا حكومتهاي طاغوتي مديريت جامعه را به عهده گيرند. براساس آيه 28 سوره فرقان مؤمنان و مسلمانان ميبايست با نفوذ به مراكز قدرت و حكومتهاي مستبد و مستكبر به منظور رساندن پيام الهي به آنان و دفاع از حق، در ايجاد نظم نوين جهاني مبتني بر عدالت و اسلام اقدام كنند. اين نفوذ باتوجه به ويژگيهاي حكومتها، ميتواند علني يا مخفي و مبتني بر پايه اصل اساسي تقيه باشد.
اهدافي كه قرآن براي حكومت صالح و مؤمنان بيان ميكند، خود بهترين دليل
zakerevelayat.blogfa