دل بي قرار مادرش هنوز دلهره شب هاي تاريك و تنهايي بچه اش را دارد .
اخرين بار او شانزده سال بيشتر نداشت
ولي از تاريكي شب ......
در حالي كه بچه اش
اكنون مرديست كه سالها استخوان هايش در تاريكي شب و و روشني روز نگهبان خاك اين سرزمين است
و مادر جشم به راهش.............
طرح سرشماري نفوس و مسكن
به در خانه اي مي روند پيرزني درب را باز مي كند
وقـتي پرسيده مي شــود : تعداد جمعيت خانوار؟
پيرزن سرش را مي اندازد پايين و مي گويد :
ميشه خونهي ما باشه براي فردا؟
مي گويند : چرا؟
يه خورده صبر مي كند و جواب مي دهد:
آخه الان دقيق نميدونم.
شايد فردا از پسرم خبري بشه.....
در همه مراحل اين جنگ، چه در عمليات نظامى جبهه، چه در عمليات نظامى بيرون از جبهه، چه در برخورد با اسرا، چه در تبليغات - در همه مراحل - ارزشها و اخلاق انسانى رعايت شد. كار بىاخلاق و كار ضدّ ارزش و ضدّ بشر، از اين ملت ايران صادر نشد.
دفــــاع مــــقــــدس
كمك به مردم
در توقيعي شريف، به مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد ابوالحسن اصفهاني (ره) دستور دادند: «اُرخِص نَفسَك وَ اَقبِل مجلِسَك فِي الدِّهليز واقضِ النّاس نحن نَنصُركُ؛ يعني، خودت را براي مردم ارزان كن! و در دسترس همه قرار بده و محل نشستن خود را در دهليز خانه ات قرار بده تا مردم سريع و آسان با تو ارتباط داشته باشند و حاجت هاي مردم را برآورد، ما ياريت مي كنيم.»
توجه به پدر و مادر
در احوالات يكي از محبان و شيعيان آمده كه پدر پيري داشت و بسيار به او خدمت مي كرد. ايشان شب هاي چهارشنبه به مسجد سهله مي رفت اما پس از مدتي اين كار را ترك نمود. دليل آن را پرسيدند، گفت چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفتم در شب آخر نزديك مغرب تنها به مسجد سهله مي رفتم عرب بياباني را ديدم سوار بر اسب كه سه بار به من فرمود: «از پدرت مراقبت كن.» من فهمديم كه امام زمان (ع) راضي نيستند من پدرم را بگذرام و به مسجد سهله بروم.(
*هركسي به من كلمه اي بياموزد مرا بنده خود كرده است
********
*قناعت ثروتي است كه پاياني ندارد
*******
* هر كه خود را بشناسد، خدا را شناخته است
*********
* شجاع ترين مردم آن است كه حرف حق را بزند
************
* بزرگترين جهاد، مبارزه با نفس است
*********
* شمشير آخته دردست مرد شجاع، عزيزتر از سخن راست نيست.
*************
* زشت ترين سخن راست، ستايش انسان از خويشتن است.
*************
* بهترين گفتارها آن است كه عمل تصديق كند.
**************
* هركه نيكي را از بدي نشناسد، از چهارپايان است !
****************
بايد مردم در برابر حق نزد تو مساوي و يكسان باشند.
چهار نماز شك بر نميدارد :
نماز وتر(يك ركعتي آخر نماز شب)
نماز جمعه
دو ركعت اول هر نماز
نماز صبح و مغرب.
عيب تو پنهان است تا مادامي كه دنيا به تو رو كرده باشد
حكمت 50
دلهاي انسان ها همچون حيوانات وحشي است هر كس از راه محبت
وارد شود با او الفت مي گيرند .
اميد به جوانان
منبع: ماهنامه وصال
منبع: خبرگزاري فارس
وداع با خواب تابستاني
صبح زودتر از هميشه به اشتياق ديدار هم كلاسي ها از خواب بيدار مي شوي و با خواب تابستاني وداع مي كني. بيدار مي شوي تا بار ديگر شاهد تولدي ديگر در خود باشي. بيدار مي شوي تا دوباره علم را در رگ هاي حيات خود به كار اندازي تا الفباي زندگي ات را كه هنوز ناتمام مانده است، بياموزي.
دلتنگ تر از هميشه راهي مي شوي، البته اين بار بدون اضطراب و تأخير، بدون امتحان و پرسش مي روي تا متولد شوي، سبز شوي، شكوفا شوي!
مي روي براي ساختن فردايي بهتر و محكم تر چرا كه فردا از آن توست. مي روي تا پلي بسازي براي عبور از آن براي رد شدن به سوي آينده.
مي روي زودتر از هميشه با گام هاي استوار و جوياي حقيقت از كوچه پس كوچه هاي جهل و غفلت تا از الفباي زندگي را خود را با شكستن سدهاي جهل و ناداني پيدا كني. مي روي تا آن را كه زيباست بياموزي!
مي روي تا «آ» را بياموزي تا كلماتي همچون آرامش و آسايش و آب را ياد بگيري تا عطش وجودت را سيراب كني.
مي روي تا «ب» را ياد بگيري تا كلماتي مثل بردباري، برادري، برابري را با تمام وجودت لمس نمايي و با ياد گرفتن نون، بركت زندگي را درمي يابي. در حياط مدرسه وارد مي شوي، بوي اسپند فضا را معطر كرده است.
بوي يار مهربان مي آيد، بوي عطر معلم و هم كلاسي، بوي نيمكت و تخته تو را به سرزمين آرزوهايت مي كشاند. دست هاي خود را دراز مي كني. تو منتظر دست هاي گرم و مهربان معلمي تا تو را از دالان هاي وحشت زاي تاريكي و تنهايي جهل و غفلت با چراغ نور و معرفت به قله هاي وسيع سعات برساند و انديشه اش تو را از حضيض ذلت برهاند.
خداشناسي والاي حضرت زينب در سنين كودكي:
روزي امير المومنين به حضرت زينب كه خردسال بودند فرمودند:
دختر بگو يكتا.
حضرت زينب گفتند : يكتا
سپس اميرالمومنين به ايشان فرمودند: بگو دو تا، حضرت زينب كمي مكث كردند و سپس عرض كردند: چگونه مي توانم با زباني كه به يگانگي خداوند جاري شده در مورد دوگانگي سخن بگويم.
سطح علمي حضرت زينب در دوران كودكي:
روزي حضرت زينب از امام علي پرسيدند: پدرجان آيا مرا دوست داري؟
امام فرمودند: چگونه شما را دوست نداشته باشم در حاليكه شما پاره تن من هستيد.
زينب گفتند: البته شما به ما شفقت داريد و آن را مجازا محبت مي ناميد ، چون محبت مخصوص خداوند متعال است.
مهمترين فعاليت آموزشي حضرت زينب:
برگزاري جلسات تعليم و تربيت ديني براي زنان جهت ارتقاي سطح علمي و فرهنگي آنان.
مرجعيت اجتماعي حضرت زينب هنگام بيماري امام سجاد:
شيخ صدوق مي گويد: حضرت زينب نيابت خاصي از سوي امام سجاد در زمان بيماري ايشان داشت
و مردم تا هنگام بيماري آن حضرت در مسائل حلال و حرام به حضرت زينب مراجعه مي كردند.
بند بيست و ششم
براي رفع غم و محنت دل
اين بند را بخوانيد
ودر روايتي هم هست كه بزرگان فرمودند
اگر كسي عاشق زيارت بيت الحرام است
روزي بيست و يك بار اين بند را بخواند
ان شالله مشرف مي شود
پاسدار انقلاب اسلامي آگاهانه راه حسين (ع) را كه ادامه راه انبياء الهي است انتخاب مي كند و در اين راه، فروغ خون اصحاب حسين (ع) و شهيدان گلگون كفن كربلا را چراغ راه خويش قرار مي دهد.
مقام معظم رهبري
چشماني به وسعت دريا
خادم الشهدا شهيد حجت الله رحيمي ( همت نسل سوم )
در روز عمليات خيبر دو ، در منطقه پاسگاه طلائيه ، بخشي از نيرو هاي ما وارد شهر القرنه (عراق ) شدند . بعضي از مردم از نيرو ها استقبال كردند و عده اي هم با آنها درگير شدند . ممكن است آنهايي كه مخالف بودند از نيروهاي طرف دار دولت بعثي بوده باشند در اين عمليات مي بايست يگان هاي ديگر از محور هاي مختلف هم وارد عمل مي شدند .
مسئامات منطقه پاسگاه طلائيه بر عهده ي تيپ 18 الغدير گذاشته شده بود . ماموريت اين تيپ گرفتن خط كمين دشمن در جناح چپ لشكر محمد رسول الله (ص) بود كه به دلايل زيادي موانع ، گستردگي عميق ميدان مين و عدم شناسايي قبلي از طرف نيروي خودي ، تيپ در سه محور وارد عمل شد . پيش از آن كه نيرو ها به موانع برسند ، آتش شديدي بر سر آ نها شروع به باريدن كرد . عبور نيرو ها بدون پاكسازي ميدان مين (ايجاد معبر ) ميسر نبود . بايد مين ها پاكسازي مي شد تا نيرو ها بتوانند به مواضع دشمن برسند . در همين حين پاي يكي از ببرادان تخريب به سيم مين منور (تله شده ) كه در اولين رديف ميدان مين وجود داشت برخورد كرد و مين عمل كرد، وقتي كه مين روشن شد بلافاصله يكي از نيروهاي فداكار تيپ به نام شهيد رضايي خود را بر روي مين انداخت تا از روشن شدن منور در منطقه و لو رفتن عمليات جلوگيري كند . بر اثر همين كار اين برادر به درجه ي رفيع شهادت رسيد.
" تيپ 18 الغدير ، محسن ثريا اردكاني"
(از كتاب جايي كنار غنچه باروت ، گرد آورنده : كاظم سهرابي )
۳۱ شهريور سالروز شروع جنگ تحميلي از سوي رژيم بعث عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاري شده است. دوران هشت سال دفاع مشروع امت سلحشور ايران در حفظ و اعتلاي نظام مقدس اسلامي و حراست از مرزهاي عزّت و شرف اين مرز و بوم، به مثابه يكي از حساسترين و بارزترين برهههاي حيات راستين اين ملت، همچون نگيني تابناك، تا هميشه زمان، بر تارَكِ تاريخ حماسه و ايثار و پايداري آزادگان جهان ميدرخشد. دفاع امت اسلامي ايران در برابر تجاوز همه جانبه دشمنان اسلام، در تاريخ افتخارآفريني مبارزات حقطلبانه يك ملت سترگ، فروزان خواهد بود. پايداري ايران اسلامي كه برخاسته از روح وحدت و ايمان بود، در سايه هدايتهاي رهبر انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) شكل گرفت و باعث احياي يك مكتب سازنده و نهضتهاي آرمانگرا و ايدئولوژي جهانگير شد. دفاع مقدس ما در زمينههاي مختلف سياسي، نظامي، اجتماعي، فرهنگي و... توانست معادلات جهاني معمول را بر هم زَنَد و تحليلهاي مادي دنياپرستان را نقش بر آب سازد. اين حادثه عظيم، بيشك در ياد ملت بزرگ ايران خواهد ماند و غرور و سرافرازي و حماسهآفريني را در نسلهاي بعد بر جاي خواهد گذاشت. جنگ تحميلي عراق عليه ايران ۲۸۸۷ روز به طول انجاميد كه طي آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت كه ۷۹۳ روز حمله از سوي رزمندگان اسلام بود و ۲۰۷ روز از سوي ارتش متجاوز بعثي. در طول جنگ شمار ۳۸۱ هزار و ۶۸۰ نفر از نيروهاي دشمن كشته و يا زخمي شدند و ۷۲ هزار نفر به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند. در اين هشت سال ۳۷۱ فروند هواپيما و ۸۲ فروند بالگرد دشمن منهدم شد. ۱۷۰۰ دستگاه تانك و نفربر، ۴۸۰ قبضه توپ و سه هزار و ۳۶۳ دستگاه خودرو نظامي به غنيمت ايران درآمد و پنج هزار و ۷۵۸ دستگاه تانك و نفربر، ۵۳۲ قبضه توپ و پنج هزار و ۱۵۲ دستگاه خودرو نظامي دشمن منهدم گرديد. مقاومت رزمندگان اسلام سبب شد تا ذخاير ارزي عراق كه در ابتداي جنگ، حدود سي ميليارد دلار بود، پس از شكست در عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر به صفر برسد و پس از پايان جنگ، اين كشور بيش از هفتاد ميليارد دلار بدهي داشته باشد.
تحصيل معارف اهل بيت (ع)
مرحوم آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (ره) كه سال ها در نجف اشرف نزد علماي بزرگ دانش آموخته بود و اجازه اجتهاد از مرحوم آيت الله ناييني (ره) داشت و به دنبال درك حقايق، مباحث فلسفه را نزد استادان فن تا بالاترين رتبه خوانده بود؛ مي گويد: «ديدم دلم آرام نگرفته و به درك حقايق عالم توفيق نيافته ام. رو به عرفان آوردن و مدتي از محضر استاد عارفان و سالكان آقا سيد احمد كربلايي (ره) استفاده مي كردم تا از نظر ايشان به حد كمال قطبيت و فناء في الله رسيدم. اما ديدم اين مطالب و اين رفتارها با ظواهر قرآن و سخنان اهل بيت عليهم السلام موافق نيست و به آرامش و اطمينان قلب نرسيده بودم.» مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني (ره) تنها راه نجات را در توسل به پيشگاه حضرت مهدي (ع) مي بيند، به همين جهت مي گويد: «خود را از بافته هاي فلاسفه و افكار عرفان خالي كردم و با كمال اخلاص و توبه به آن حضرت توسل پيدا كردم. روزي در وادي السلام نزد قبر حضرت هود و صالح عليهماالسلام در حال تضرع و توسل بودن كه حضرت صاحب الزمان (عج) را مشاهده كردم.» ايشان فرمودند: «طَلَبُ المَعارِفِ مِن غَيرِ طَريقِنا اَهل البيت مُساوِقَّ لِلأنكارنا و قَد اَقامني الله و انا الحُجّه بنُ الحسن؛ يعني، جست و جوي معارف و شناخت طريق از غير مسير ما اهل بيت طهارت مساوي است با انكار ما و همانا خداوند مرا براي هدايت بشر برپا داشته است و من حجه بن الحسن هستم.» مرحوم اصفهاني (ره) مي گويد: «پس از آن از فلسفه و عرفان بيزاري جستم و تمامي نوشته هاي خود را در اين موارد به رودخانه ريختم و به سوي قرآن و احاديث پيامبر (ص) روي آوردم.»
سازمان زنان انقلاب اسلامي منطقه 6متشكل از همين بانوان يادگار 8 سال دفاع مقدس است
اين هفته را به همه عزيزان هم ميهنم به خصوص زنان ايران زمين تبريك مي گويم