معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2080994
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

///

«ابوجعفر طبري» از ابراهيم بن سعيد نقل مي‌كند كه: حضرت امام جواد (ع) را ديدم كه بر برگ درخت زيتون دست مي‌زد و آن برگها به برگ نقره تبديل مي‌شد، من آنها را از حضرت گرفتم و آنها در بازار معامله كردم، آن برگ‌ها نقره خالص بود و هرگز تغييري نكردند. (دلائل الامامة ص398، موسوعة الامام الجواد (ع) ج1ص228، اثبات الهداة ج3 ص 345)

.....

دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:56

پاي سخن امام بخشنده








امام جواد عليه السلام در جايي فرمود: «لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُۆْثِرَ دِينَهُ عَلَى شَهْوَتِهِ وَ لَنْ يَهْلِكَ حَتَّى يُۆْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلَى دِينِهِ» (بحارالانوار/ج75/ص81)
مي‌گويد: اگر مي‌خواهي ببيني دينت كامل است يا نه، ببين اگر امر دائر شد بين دين و نفس، اگر به خاطر دينت پا روي نفست گذاشتي دينت كامل است
.



ببين در انتخابات چه مي‌كني؟ ماه رمضان شكم مي‌گويد: بخور. خدا مي‌گويد: نخور. سي روز با اينكه تشنه هستي آب نمي‌خوري. با اينكه گرسنه‌ هستي آب نمي‌خوري.

ابراهيم تا صد سالگي بچه‌دار نشد. بعد از صد سالگي خدا به او بچه داد، حالا سيزده ساله شده به جنب و جوش افتاده، مي‌گويد: سر اسماعيل را ببر. مي‌گويد: اِ... غريزه مي‌گويد: بابا تو صد سال بچه‌دار نبودي، حالا سر پيري مي‌گويد: گردنش را ببر!

مي گويد : باشه! چاقو را مي‌گذارد خدا مي‌گويد: نه! نمي‌خواستم خون بريزم، مي‌خواستم ببينم تو دل مي‌كَني يا نمي‌كَني؟
امام جواد عليه السلام فرمود: نفست را با دين مقايسه كن. وقتي امر دائر شد بين غريزه و وظيفه، اگر وظيفه را مي‌گيري و غريزه را كنترل مي‌كني، دين داري.



بيانات حجت الاسلام قرائتي.

بيانات حضرت آيت الله سيد ابوالحسن مهدوي.
فرآوري/تبيان/ زهرا اجلال

دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:40
 

در زماني كه ياس و ترديد، دامان ذهن هاي حيرت خورده را تاريك ساخته بود؛ لطف الهي بر صفحه منور عترت محمدي عليه‌السلام ساطع شد و كوثر ثاني آل طاها، يعني حضرت ابن الرضا، جوادالائمه عليه‌السلام جهان را به قدوم مبارك خود روشن ساخت.

از آنجا كه سن شريف امام رضا عليه‌السلام به 50 سالگي نزديك مي شد و هنوز آن حضرت فرزندي نداشت، ياوه گويان، جاهليت پدران گذشتگان خود را زنده كردند و به آن حضرت نسبت ابتر بودن، دادند و با اشاعه اين شبهه، درصدد ايجاد زلزله اي شرك آلود در ساختار عقيدتي و فكري معتقدان به ولايت و امامت بودند كه ناگهان خبر ميلاد امام جواد عليه‌السلام دل هاي مومنان را شاد و ايمان آنان را راسخ تر و استوارتر ساخت.آنگاه كه امام جواد عليه‌السلام در نقابي از نور متولد شد،(1) پدر بزرگوارش او را در آغوش كشيد و نقاب را از روي زيبايش كنار زد و فرمود: تو همان مولود مبارك هستي كه جدم رسول خدا از آن خبر داد و فرمود: من فداي او گردم.(2)

ابن اسباط و عبادبن اسماعيل مي گويند در هنگام ولادت امام جواد از پدربزرگوارش سوال كرديم مولود مبارك همين است؟ حضرت فرمودند: «هذا المولود الذي لم يولد في الاسلام اعظم بركه منه»(3) خداي سبحان به امام رضا عليه‌السلام دردانه اي را عطا فرمود كه چشمه جوشان جود بخشش الهي بود. جود و بخشش آن حضرت تا آنجا وسعت يافت كه مردم عراق آن حضرت را «باب المراد الي الله» مي خواندند.

در جود و بخشش آن حضرت همين بس كه امام رضا عليه‌السلام ايشان را به حق پدر بر فرزند قسم داد و فرمود: اي اباجعفر از تو مي خواهم وقت خروج از خانه از دري بيرون روي كه دست همه نيازمندان به تو برسد و همراه خود طلاو نقره داشته باش تا هيچ نيازمندي از پيش تودست خالي برنگردد.(4)

امام جواد عليه‌السلام در عنفوان كودكي به مقام منيع امامت نائل شد و اين معنا در ادامه اعجاز الهي در ارسال حجج آسماني در سنين كودكي است و قرآن كريم در سوره مريم به آن اشاره مي فرمايد «و آتيناه الحكم صبيا»(5)

با وجود سن كم، ابهت و جلالت قدر حضرت به حدي بود كه احدي جرات نداشت آن حضرت را با اسم خطاب كند و همگان امام جواد عليه‌السلام را با كنيه «اباجعفر» خطاب مي كردند.

نقل است در آغاز دوران امامت، در حالي كه برحسب ظاهر حضرت در سنين كودكي بودند، در مسجد پيامبر(ص) در مدينه از منبر پيامبر بالارفته و بر آن قرار گرفتند و خطبه اي رسا در معرفي خود به امامت مردم ايراد فرمودند و مردم را از ژرفا و بسط علم و دانش و توانايي خود باخبر نمودند.(6)

عمق و بلنداي هدايتگري آن حضرت را مي توان در جريان تزويج دختر مامون جست وجو نمود. در جلسه خواستگاري، مامون عباسي، تعيين صداق و مهريه را بر عهده امام جواد عليه‌السلام گذارد و حضرت چنين فرمودند: من خوش ندارم مهريه زنان امت پيامبر بالاتر از مهريه مادرم فاطمه باشد و خداوند از زندگي كساني كه مهريه آنان و زنان و دخترانشان از صداق و مهر مادرم بيشتر است بركت را دور مي كند؛ به همين جهت من مهريه دختر تو را تعليم «ادعيه الوسائل من المسائل» كه دعايي مجرب براي برآورده شدن حوايج است و از پدرانم به من رسيده، قرار مي دهم. اين دعا را مرحوم حاج شيخ عباس قمي در انتهاي مفاتيح آورده است و تلاوت آن بسيار سفارش شده است و حقيقتاً اقسام ده گانه اين دعا، بهترين كلاس اخلاق گرايي است.

امام جواد عليه‌السلام با اين حركت لطيف ترين و زيباترين روش هدايت و تربيت را تبيين فرمود. به راستي اگر پسران ما بدانند براي ازدواج مهمترين گزينه، دانايي و دانش است كه به عنوان مهريه از آنها طلب مي شود و دختران ما به اين حقيقت مودب شوند كه از خواستگاران خود تعليم دانش را طلب نمايند، جامعه ما چه حال و هوايي پيدا مي كند!قرآن كريم برتري را در تقوا مداري معرفي مي فرمايد، امام جواد در راستاي تربيت قرآني مردم اين معنا را به زيباترين و لطيف ترين وجه، تحقق بخشيد و خود آن حضرت پيشگام برترين تقوا مداري بود. شيخ صدوق مي نويسد از شدت تقوا آن حضرت را تقي لقب دادند. (7)

نقل است مردي با ديدن ظاهر آن حضرت (رنگ لباس) در دل خود جسارتي نسبت به آن امام همام روا داشت، حضرت نزديك او شدند و آهسته فرمودند: «اتق الله اتق الله... لم افتيت الناس بما لاتعلم» (8) تقوا پيشه كن و درباره مردم آنچه را كه يقين و علم نداري بر زبان جاري مكن و نسبت به آن نظر و حكم مده.

يكي ديگر از روش هاي تربيتي يادآوري آداب صحيحي است كه قبلاً انسان آموخته است. دعبل خزاعي، شاعر برجسته اسلامي مي گويد، يك وقت از امام رضا عبايي را هديه گرفتم ولي حمد خدا را به جاي نياوردم. حضرت مرا سرزنش كرد، اين مسئله گذشت تا اين كه يك روز از دست مبارك امام جواد صله و هديه اي گرفتم و گفتم الحمدلله، حضرت فرمودند: «تادبت»، مودب شدي! و در سفارشي فرمودند: «در جلوي مردم دوست خدا و در خلوت تنهايي دشمن خدا مباشيد». آري اين نفاقي است كه خيلي ها گرفتار آن هستند.امام جواد در ادامه وصيت پيامبر اكرم در اين باب كه مردم به قرآن و عترت تمسك جويند تا منحرف نشوند، اين معيار را تبيين و پاسداري نموده و فرمودند: پيامبر به خداي سبحان و اميرالمومنين به پيامبر و ما ائمه هدي به اميرالمومنين و امت پيامبر براي هدايت يافتن بايد به ما تمسك جويند. (9)

فلذا در پاسخ مردي كه ادعا كرد خداوند از پيامبرش پرسيد از فلان صحابي خود سوال كن از خدايش راضي است يا خير؟ فرمود: اين كلام تو با روح قرآن بيگانه است و پيامبر فرمود هرچه ازمن نقل مي شود را به قرآن و سنت من ارجاع دهيد، اگر مخالف بود آن را رها سازيد، مدعي گفت: اين حرف با كجاي قرآن در تعارض است. حضرت اين آيه را تلاوت كرد. ولقد خلقنا الانسان و تعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد. (10)

علامه مرحوم مقرم در كتاب «النظره السريعه الي حياه الجواد الائمه» مي نويسد: شخصي از حضرت در معناي يتيم پرسيد، امام فرمود: مردم چه مي گويند (اين خبر از احترام آن حضرت به آرا و نظرات عمومي مي دهد و اينكه اگر لازم بود امام دست به تكميل و اصلاح مي زند) آن شخص پاسخ داد: به كسي يتيم مي گويند كه يكي يا هردوي از والدين خود را از دست داده باشد، حضرت فرمود اين يتيم نيست، بلكه كسي است كه از نعمت والدين دور افتاده، يتيم واقعي كساني هستند كه دستشان از دامن امام زمانشان كوتاه است. اين تاكيد و ارجاع به كتاب و عترت، براي نشان دادن راه صحيح هدايت است.

سخن پاياني اين كه با ثامن الحجج، ما ايرانيان سايه نشين انوار ضريح اقدس تو هستيم، و خود فرمودي كه هركس مرا به حق جوادم قسم دهد او را نااميد برنمي گردانم. و تو را به حق او قسم مي دهيم حاجات ما را سريعاً برآورده به خير بفرما كه به فتواي فرزندت ما يتيمان واقعي هستيم پس «فاما اليتيم فلاتقهر» (11)


**********

1- بحارالانوار، ج50، ص1 / 2- ارشاد، ج2، ص279 و بحارالانوار، ج50، ص21 / 3- بحارالانوار، ج50، ص2 / 4- عيون اخبارالرضا، ج2، ص8 / 5- مريم: 12 / 6- بحارالانوار، ج50، ص108 / 7- معاني الاخبار / 8- بحار الانوار. ج 50. ص85 / 9- بحار الانوار. ج50. ص88 / 10- ق16 / 11- ضحي 90

دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:38
علت اردواج امام جواد(ع) با دختر مامون چه بود؟



مأمون چون در ميان يك سلسله تنگناها و شرائط دشوار سياسي قرار گرفته بود، براي رهايي از اين تنگناها، تصميم گرفت خود را به خاندان پيامبر نزديك سازد، و بر همين اساس با تحميل وليعهدي بر امام هشتم مي‌خواست سياست چند بعدي خود را به مورد اجرا بگذارد.
به گزارش جهان؛ مأمون چون در ميان يك سلسله تنگناها و شرائط دشوار سياسي قرار گرفته بود، براي رهايي از اين تنگناها، تصميم گرفت خود را به خاندان پيامبر نزديك سازد، و بر همين اساس با تحميل وليعهدي بر امام هشتم مي‌خواست سياست چند بعدي خود را به مورد اجرا بگذارد.

از سوي ديگر، عباسيان از اين روش مأمون كه احتمال مي‌رفت ‌خلافت را از بني عباس به علويان منتقل سازد، سخت ناراضي بودند و به همين جهت به مخالفت با او برخاستند و چون امام توسط مأمون مسموم و شهيد شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مأمون روي آوردند.

مأمون كار زهر دادن به امام را بسيار سري و مخفيانه انجام داده بود و سعي داشت جامعه از اين جنايت آگاهي نيابد و از همين رو براي پوشاندن جنايات خود تظاهر به اندوه و عزاداري مي‌كرد، اما با همه پرده پوشي و رياكاري، سرانجام بر علويان آشكار گرديد كه قاتل امام جز مأمون كسي نبوده است، لذا سخت دل آزرده و خشمگين گرديدند و مأمون بار ديگر حكومت خويش را در معرض خطر ديد و براي پيشگيري از عواقب امر، توطئه ديگري آغاز كرد و با تظاهر به مهرباني و دوستي نسبت به امام جواد-عليه‌السلام-تصميم گرفت دختر خود را به حضرت تزويج كند تا استفاده‌اي را كه از تحميل وليعهدي بر امام رضا-عليه‌السلام-در نظر داشت از اين وصلت نيز بدست آورد.

بر اساس همين طرح بود كه امام جواد - عليه‌السلام - را در سال ۲۰۴ ه. ق يعني يك سال پس از شهادت امام رضا -عليه‌السلام- از مدينه به بغداد آورد و به دنبال مذاكراتي كه در جلسه مناظره امام با يحيي بن اكثم گذشت (و قبلاً آن را نقل كرديم) دختر خود «ام الفضل» را به همسري حضرت در آورد!

هدف چهارم مأمون، عوام فريبي بود؛ چنانكه گاهي مي‌گفت: من به اين وصلت اقدام كردم تا ابو جعفر-عليه‌السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكي باشم كه از نسل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و علي بن ابي طالب-عليه‌السلام-است. اما خوشبختانه اين حقه مأمون نيز بي نتيجه بود زيرا دختر مأمون هرگز فرزندي نياورد! و فرزندان امام جواد-عليه‌السلام-همگي از همسر ديگر امام بودند انگيزه‌هاي مأمون
اين ازدواج كه مأمون بر آن اصرار داشت، كاملاً جنبه سياسي داشت و مي‌توان دريافت كه وي از اين كار چند هدف ياد شده در زير را تعقيب مي‌كرد:

۱- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براي هميشه دقيقاً زير نظر داشته باشد و از كارهاي او بي خبر نماند (دختر مأمون نيز به راستي وظيفه خبرچيني و گزارشگري مأمون را خوب انجام مي‌داد و تاريخ شاهد اين حقيقت است).

۲- با اين وصلت، به خيال خام خويش، امام را با دربار پر عيش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بكشاند و بدين ترتيب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومي از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفيف نمايد!

۳- با اين وصلت علويان را از اعتراض و قيام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه‌مند به آنان وانمود كند.(۱)

۴- هدف چهارم مأمون، عوام فريبي بود؛ چنانكه گاهي مي‌گفت: من به اين وصلت اقدام كردم تا ابو جعفر - عليه‌السلام - از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكي باشم كه از نسل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و علي بن ابي طالب -عليه‌السلام- است. اما خوشبختانه اين حقه مأمون نيز بي نتيجه بود زيرا دختر مأمون هرگز فرزندي نياورد!(۲) و فرزندان امام جواد - عليه‌السلام - همگي از همسر ديگر امام بودند.

اين‌ها انگيزه‌هاي مأمون از اين ازدواج بود. حال بايد ديد امام جواد - عليه‌السلام - چرا با اين ازدواج موافقت كرد؟

با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براي هميشه دقيقاً زير نظر داشته باشد و از كارهاي او بي خبر نماند (دختر مأمون نيز به راستي وظيفه خبرچيني و گزارشگري مأمون را خوب انجام مي‌داد و تاريخ شاهد اين حقيقت است) از آنجا كه بي هيچ شكي، امام اهداف و مقاصد واقعي مأمون را از اين گونه كارها مي‌دانست و نيز مي‌دانست كه او همان كسي است كه مرتكب جنايت بزرگ قتل پدرش امام رضا - عليه‌السلام - شده، به نظر مي‌رسد كه موافقت امام با اين ازدواج عمدتاً بر اثر فشاري بوده است كه مأمون از پيش بر امام وارد كرده بوده است، زيرا ازدواجي اين چنين، تنها به مصلحت مأمون بوده است نه به مصلحت امام! نيز مي‌توان تصور كرد كه نزديكي امام به دربار مي‌توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پيشگيري از سركوبي سران تشيع و ياران برجسته امام توسط عوامل خليفه باشد، و اين، به يك معنا مي‌توانست شبيه قبول وزارت هارون از طرف علي بن يقطين يعني نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشيع باشد.


پي نوشت ها:
۱- پيشواي نهم حضرت امام محمد تقي-عليه‌السلام-، مۆسسه در راه حق، قم، ۱۳۶۶ ه. ش، ص ۳۸.

۲ - ابن واضح، تاريخ يعقوبي، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۸۴ ه. ق، ج ۳، ص ۱۸۹-ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، قم، المطبعه العلميه، ج ۴، ص ۳۸۰. مأمون قبلاً هم به همين منظور يكي از دختران خود را به امام هشتم تزويج كرده و در آن مورد نيز ناكام مانده بود!
منبع: تبيان
دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:36
ولادت امام جواد از زبان خواهر امام رضا





پاسي از شب گذشت تا اينكه نوزاد امام رضا در حالي كه پرده نازك نوراني بر او پوشيده بود، به دنيا آمد و نوري از او ساطع بود كه تمام خانه را روشن كرد ، در همان لحظه ‏اي كه امام جواد به دنيا آمد، فرمود: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه‏ وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه‏؛ گواهي مي‏دهم كه خدايي غير از خداي يگانه نيست، و به راستي محمد صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله رسول خدا است.»
راست است كه بايدها و نبايد هاي ما هميشه با بايدها و نبايدهاي خدا تطبيق نمي كند. حقيقت دارد كه عرف و عادت ما در اين چهارچوبه بسته ي ماده تعريف مي شود و حكايت خواسته هاي خدا چيز ديگري است.

ما فكر مي كنيم همه چيز بايد طبق روال عادي و عرف عادتي مان طي شود و هر چه خارج از اين روال معمولي است، برايمان سوال مي شود كه يعني چه؟

آنجا كه موسي (كه درود خداوند بر او باد) عصايش در مقابل ساحران اژدها مي شود، براي ما مي شود سوال كه يعني چه؟ اما براي خالق هستي كه خواسته است پيام پيام آورش در آن دوران به كرسي عوامان بنشيند مي شود اعجاز.

آنجا كه عيسي مسيح ( كه درود خدا بر او باد) در گهواره به سخن مي آيد و پاسخ تهمت زنندگان به مريم مقدس را مي دهد براي ما موجب اعجاب انگيزي مي شود و براي خدا مي شود اعجاز.... و تو در اين هزاره هاي تو در توي قرن ها زندگي آدمي كه بگردي، فراوان مي بيني از اين اعجازها.

سحر با معجزه كاري نكند، دل هشدار
سامري كيست كه دست از يد بيضا ببرد


از اين شكستن قواعد ماده و پاره كردن عرف دنيايي ما آدم ها فراوان بوده است و خواهد بود كه خدا مي خواهد با شكستن اين محال ها ، مجالي بيافريند براي بيداري و يحيي الارض بعد موتها – او كه بيدار مي كند زمين را پس از مرگش – او كه از پس چوب هاي خشكيده و مرگ اندود زمستان، سبزي ها و و رويش هاي بهاران را مي آفريند، او كه از پس چوب خشكيده، ميوه ها مي روياند و خوردني هاي به بار مي آورد و.... هزران شگفتي كه اگر هنوز دلت نمرده باشد، همواره خواهي ديد.

پس هم اوست كه مي خواهد در عصري از زمان، نوجواني به امامت برخيزد. امامت موهبت خداست براي بيداري بندگان.

بدون ترديد، امامتِ اعجازآميز امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) جز با اتصال آن امام به منبع سرشار علم الهي شدني نيست. اين امر مبتني بر بنيادهاي پوشيده و غيبي جهان است. آن ‌كس كه بتواند در چنين سن و سالي رهبري قومي را كه در سرزمين‌هاي دور و نزديك گسترده بودند، عهده‌دار شود و در برابر تهاجم انبوه دشمنان از پاي نلغزد و پايدار بماند، هاله‌اي از الهام غيبي را بر گرد وجود خويش دارد.

رهبري در سنين نوجواني

عهده‌ داري رهبري در خردسالي، نخستين ‌بار درباره امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) تحقق يافت. سن كم آن حضرت حتي عده‌اي از شيعيان را درباره مسأله امامت به ترديد انداخته بود. اين امر از يك سو و رواج و رونق بسياري از مكتب‌هاي فكري كه حمايت مادي و معنوي حكومت وقت را نيز به همراه داشتند و اين امر با عقل ظاهربين آنان توجيه شدني نبود.

از سوي ديگر، باعث شد كه پيوسته سؤالات سخت و پيچيده از محضر امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) مطرح شود و آن حضرت را در ميدان مناظرات علمي با بزرگان و دانايان بيازمايند. اما امام جواد در پرتو علم امامت در همه اين بحث‌ها و مناظرات علمي با پاسخ‌هاي قاطع و روشنگر، هرگونه شك و ترديد را درباره پيشوايي خود از بين برد و امامت خود و نيز اصل امامت را تثبيت كرد. به همين دليل بعد از او در دوران امامت حضرت هادي (كه او نيز در كودكي به امامت رسيد) اين موضوع، مشكلي ايجاد نكرد؛ چرا كه براي همه روشن شده بود كه خردسالي دخالتي در برخورداري از اين منصب خدايي ندارد.

مادر امام جواد كيست؟

پدر بزرگوارش حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) و مادر ارجمندش بانوي مصري تباري به نام «سبيكه» است كه از خاندان «ماريه قبطيه»، همسر پيامبر اسلام (سلام و درود خدا بر او باد) به شمار مي‏رود؛ بانويي كه از نظر فضائل اخلاقي، در درجه والايي از انسانيت قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود؛ به طوري كه امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) از او به عنوان بانويي منزه و پاكدامن و با فضيلت ياد مي‏كرد. «ريحانه» و «خيزران» از ديگر نامهاي مادر امام جواد است.

حضرت در مجموع دوران امامت خود با دو خليفه عباسي، يعني مأمون (193 ـ 218) و معتصم (218 ـ 227) معاصر بوده است.

مراسم ولادت به روايت خواهر امام رضا (عليه السلام)

حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) پيشاپيش خبر ولادت فرزندش جواد را به اطرافيان داده بود، از جمله: شبي خواهرش حكيمه خاتون را احضار نمود و فرمود: «اي حكيمه! امشب فرزند با بركت خيزران متولد مي‏شود كه تو بايد در نزد او حاضر باشي.» آن‏گاه فرمود: «فَاِذا هِيَ وَلَدَتْ فَاَلْزِميها سَبْعَهَ ايّامٍ؛ هرگاه او (خيزران) زايمان نمود، هفت روز همراه او باش.»

حكيمه خاتون مي‏گويد: پاسي از شب گذشت تا اينكه نوزاد امام رضا در حالي كه پرده نازك نوراني بر او پوشيده بود، به دنيا آمد و نوري از او ساطع بود كه تمام خانه را روشن كرد؛ به گونه‏اي كه از نور چراغ بي‏نياز شديم. آن نوزاد نوراني را در دامن خود گذاشتم و پرده را از خورشيد جمالش كنار زدم.

كودكي كه زمان تولدش شهادتين گفت

حكيمه اضافه مي‏كند: در همان لحظه‏اي كه امام جواد به دنيا آمد، فرمود: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه‏ وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه‏؛ گواهي مي‏دهم كه خدايي غير از خداي يگانه نيست، و به راستي محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله رسول خدا است.»

و در روز سوم ولادتش وقتي عطسه مي كرد، مي فرمود: «اَلْحَمْدُ للّه‏ِ وَصَلّي اللّه‏ عَلي مُحَمَّدٍ وَعَلَي الاَئِمّهِ الرّاشِدين؛ ستايش مخصوص خداست و درود خدا بر محمد و امامان هدايتگر باد.»

از اين طفل عجايبي ديدم

حكيمه وقتي اين جملات را از امام جواد شنيد، با شتاب نزد امام رضا رفت و عرض كرد: از اين طفل عجايبي ديدم.

حضرت فرمود: آن عجايب چيست؟ حكيمه جملات لحظه ولادت و هنگام عطسه حضرت را بيان نمود. حضرت رضا فرمود: «يا حَكيمهُ، ماتَرَوْنَ مِنْ عَجائِبِه اَكْثَرُ؛ اي حكيمه! در آينده عجايب بيشتري از او خواهيد ديد.

مولود با بركت

در خانواده امام هشتم، و محافل شيعيان، از حضرت جواد به عنوان مولودي با بركت ياد مي‏شد و اين شهرت نيز ريشه در كلام خود امام هشتم دارد كه بارها اين مسئله را يادآوري نموده‏اند:

1. ابويحياي صنعاني» مي‏گويد: روزي در محضر امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) بودم، فرزندش ابوجعفر را كه خردسال بود آوردند: حضرت فرمود: «هذَا الْمَوْلُودُ الَّذي لَمْ يُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَكَهً عَلي شيعَتِنا مِنْهُ؛ اين مولودي است كه با بركت‏تر از او براي شيعيان ما زاده نشده است.»

2. "ابن اسباط" و "عبّاد بن اسماعيل" مي‏گويند: خدمت امام رضا بوديم كه ابوجعفر امام جواد را آوردند، عرض كرديم: اين همان مولود پر خير و بركت است؟ حضرت فرمود: «بله! اين همان مولودي است كه در اسلام با بركت‏تر از او زاده نشده است.»

دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:34
 

در زماني كه ياس و ترديد، دامان ذهن هاي حيرت خورده را تاريك ساخته بود؛ لطف الهي بر صفحه منور عترت محمدي عليه‌السلام ساطع شد و كوثر ثاني آل طاها، يعني حضرت ابن الرضا، جوادالائمه عليه‌السلام جهان را به قدوم مبارك خود روشن ساخت.

از آنجا كه سن شريف امام رضا عليه‌السلام به 50 سالگي نزديك مي شد و هنوز آن حضرت فرزندي نداشت، ياوه گويان، جاهليت پدران گذشتگان خود را زنده كردند و به آن حضرت نسبت ابتر بودن، دادند و با اشاعه اين شبهه، درصدد ايجاد زلزله اي شرك آلود در ساختار عقيدتي و فكري معتقدان به ولايت و امامت بودند كه ناگهان خبر ميلاد امام جواد عليه‌السلام دل هاي مومنان را شاد و ايمان آنان را راسخ تر و استوارتر ساخت.آنگاه كه امام جواد عليه‌السلام در نقابي از نور متولد شد،(1) پدر بزرگوارش او را در آغوش كشيد و نقاب را از روي زيبايش كنار زد و فرمود: تو همان مولود مبارك هستي كه جدم رسول خدا از آن خبر داد و فرمود: من فداي او گردم.(2)


دسته ها : امام جواد (ع)
يکشنبه بیست و نهم 2 1392 23:22
X