اگر بگويم تمام بحثهاي اعتقادي و اخلاقي به نحوي با توحيد رابطه دارند،يقين بدانيد بيراه نگفته ام. منتها اصلاح توحيد و برهان كامل بر آن اقامه كردن زحمت دارد،همه افراد كه در يك سطح معرفتي نيستند،آنچه كه من در همه اين سالها آموخته ام از فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه و تفسير و اخلاق و روانشناسي ،به يقين مي گويم بيان فلسفه را در تبيين توحيد هيچ كدام از علوم ديگر ندارند. با عقل است كه توحيد دقيق تبيين شده و به جان مي نشيند و آنوقت كه روايات توحيدي مولا را مي خواني مي فهمي يعني چه!! وقتي روايت امام محمد باقر عليه السلام را مي خواني كه مي فرمايند:خدائي كه شما مي پرستيد مخلوق اذهان شماست.(مضمون و تقريبا عين روايت)،مي فهمي توحيد كجاي كار است؛ ما در ذهن خود چه ساخته ايم؟ عقل بايد وارد معركه شود و ميان داري كند تا ببينيد چه مي شود. خب حالا همه برويم فلسفه بخوانيم؟نه لازم نيست،ولي خواستم بدانيد تبيين صحيح با كدام روش و از كدام علم است. به همان علتي كه گفتم(تفاوت سطح معارف)نمي شود سريع پيش رفت. لذا بايد چند كتاب معرفي شود و اگر دوستان قول بدهند مطالعه كنند،بنده عرض كنم و كم كم مطالبي عرض شود. تا خداوند متعال چه خواهد و چه اراده كند. لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.