معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2156537
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
نگاهي به «وقايع 15 شوال‌المكرم»

گروه فضاي مجازي: 15 شوال المكرم سالروز شهادت حضرت‌حمزه (ع)، معجزه ردالشمس از اميرالمؤمنين على(ع) و وفات حضرت‌عبدالعظيم‌حسنى(ع) است.

به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) شعبه مركزي، در اين مقاله مناسبت‌هاي روز 15 شوال مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

جنگ احد و شهادت حضرت حمزه(ع)؛

در سال 3 هـ در روز جنگ احد حضرت حمزه و سيد الشهدا(ع) و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسيدند(1). بعضى جنگ احد را در 17 شوال نقل كرده‌اند(2).

در اين جنگ مسلمانان هزار نفر بودند كه به نوشته عده‌اى سيصد نفر در بين راه برگشتند و براى جنگ 700 نفر باقى ماند. كفار 3000 نفر بودند و 2000 نفر و 4000 نفر و 5000 نفر هم گفته اند تعداد كشته‌هاى كفار 22 يا 23 يا 28 نفر و تعداد شهدا 70 نفر بود(3). در اين روز دندان و پيشانى پيامبر(ص) را شكستند(4).

فداكارى هاى اميرالمومنين(ع)؛

در اين روز بر اثر فداكاري‌ها و شجاعت‌هايى كه اميرالمؤمنين على(ع) در دفاع از وجود شريف خاتم الانبيا(ص) و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحت‌هاى بسياري بر بدن مباركش رسيد اين در حالى بود كه ديگران فرار كرده بودند و پيامبر(ص) فرمود:« يا على آيا مى‌شنوى كه از آسمان تو را مدح مى‌كنند. يكى از ملائكه به نام رضوان مى‌گويد «لا سيف الا ذوالفقار و لا فتى الا علي» اميرالمؤمنين(ع) مى‌فرمايد: از خوشحالى گريستم و خداوند سبحان را بر اين نعمت حمد كردم .»در اين جنگ پيروزى در ابتدا از آن مسلمانان بود ولى مقدارى كه به تعقيب دشمن رفتند و ميدان خالى شد بازگشتند و مشغول جمع غنايم شدند و اكثر نگهبانان از دستور پيامبر(ص) پيروى نكردند و محل نگهبانى خود را رها كردند و مانند بقيه مشغول جمع غنايم شدند.

«خالد بن وليد» كه از سردسته‌هاى كفار در اين جنگ بود از همان قسمت با كفار حمله كردند تعداد اندكى از نگهبانان دره كه از دستور پيامبر سرپيچى نكرده بودند، شهيد شدند و كفار از پشت سر به مسلمانان حمله كردند. فراريان كفار هم تا اين وضع را ديدند بازگشتند و حمله به مسلمين شدت گرفت. جراحت‌هاى فراوانى بر بدن پيامبر(ص) رسيد و شيطان فرياد برآورد كه محمد كشته شده است مسلمانان با شنيدن اين ندا فرار كردند، و فقط چند نفرى از وجود مبارك پيامبر(ص) محافظت كردند كه عبارت بودند از اميرالمومنين(ع) و ابودجانه كه شهيد شد و زنى به نام نسيبه و انس بن نضر كه تازه از مدينه رسيده بود(5).

بانويى به نام نسيبه؛

در اين روز يكى از كسانى كه جانفشانى كرد و فرار نكرد بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد بانويى به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او ام عماره مى گفتند او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند. نسيبه مشك آبى به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مى‌نمود هنگامى كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند مشك را به كنار انداخت و خود را پيش روى پيامبر صلى الله عليه و آله سپر كرد به گونه اى كه جراحات زيادى بر او وارد شد كه مداواى يكى از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.

اين زن فداكار دست به شمشير برد و چنان ضربه اى بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر(ص) را داشت زد كه او فرار كرد عبدالله فرزند سبيه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر (ص) نمود و او قبول كرد. پيامبر(ص) به نسيبه فرمود «بارك الله عليك ِ يا نسيبه» در اين حال پيامبر(ص) ديد يكى از مهاجرين فرار مى كند در حاليكه سپرش را به پشتش بسته است آن حضرت فرمودند اى صاحب سپر سپرت را بينداز و خودت به جهنم برو سپس آن حضرت به نسيبه فرمود سپر او رابردار او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد در اين هنگام حضرت فرمود مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است چه اينكه آنان فرار كردند(6).

شهادت حضرت حمزه(ع)؛

در اين روز جناب حمزه بن عبدالمطلب عموى پيامبر(ص) شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر(ص) بود چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(7).

آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر را داشت ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر(ص) يا على مرتضى و يا حمزه(ع) تحريك كرد. وحشى گفت از كشتن پيامبر(ص) و پسر عمويش على(ع) عاجزم ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم.

او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد وقتى خبر به هند دادند آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد همچنين هند با خنجرى گوشها بينى و غيره آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت.

پيامبر(ص) هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند «يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله .. يا فاعل الخيرات كاشف الكربات» اميرالمومنين(ع) و فاطمه زهرا(س) و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(8) پيامبر صلى الله عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در اُحد دفن نمودند. بعد از چهل سال معاويه خواست نهرى از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد.

حضرت رضا(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند؛ «بهترين برادران من على(ع) و بهترين عموهاى من حمزه(ع) است.»(9)

رد الشمس؛

در اين روز بازگشت خورشيد براى اميرالمؤمنين(ع) به وقوع پيوسته است(10) به قولى اين واقعه در 17شوال بوده است.(11)

لازم به يادآورى است كه رد شمس براى اميرالمؤمنين(ع) دو بار اتفاق افتاده است: يكى در زمان پيامبر(ص) در نزديكى مسجد قبا، و ديگرى پس از رحلت آن حضرت در سرزمين بابل در نزديكى حله(12).

علامه امينى رحمه الله به تفصيل احاديث رد الشمس را به طرق مختلف و همچنين كسانى را كه درباره رد الشمس كتاب تأليف كرده اند در الغدير بيان فرموده است.(13)

جنگ بنى قينقاع؛

در اين روز بعد از بيست ماه از هجرت نبوى غزوه بنى قينقاع واقع شد(14)، و بنابر قولى اين جنگ در صفر به وقوع پيوسته است.

وفات حضرت عبدالعظيم (ع)؛

در سال 252 يا 255(15) حضرت ابوالقاسم عبدالعظيم حسنى فرزند عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام وفات يافته است(16) ايشان از مشاهير علما و از ثقات و فضلاى محدثين است كه در زهد و ورع زبانزد خاص و عام بوده و از امام جواد و امام هادى عليه السلام روايت نقل كرده است(17) كتاب خطب اميرالمومنين(ع) و كتاب اليوم و الليله از آثار آن بزرگوار است.(18) جلالت و عظمت شأن آن بزرگوار از عرضه عقايدش خدمت امام زمانش حضرت هادى عليه السلام و تاييد آن حضرت درباره آنها به وضوح پيداست.

ايشان بطور ناشناس وارد رى شد و از ترس بنى عباس در ساربانان در خانه يكى از شيعيان زندگى مى كرد(19) تا هنگام وفات كسى متوجه نشد آن بزرگوار كيست تا اينكه بعد از وفات خواستند آن بزرگوار را غسل دهند نوشته اى در لباس او يافتند كه نسب شريف خود را در آن نوشته بود مرقد مطهرش در شهر رى است (البته بعضى شهادت ايشان را نقل كرده اند كه خانه را بر سر ايشان خراب كردند و ايشان را به شهادت رساندند).

پدر آن حضرت عبدالله مشهور به عبدالله قافه است قافه نام مكانى بود كه جناب عبدالله از طرف پدربزرگش جناب حسن بن زيد حاكم آنجابود.

همسر حضرت عبدالعظيم خديجه دختر قاسم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام است.(20) بعضى امامزاده قاسم شمال تهران را پدر خديجه همسر حضرت عبدالعظيم مى دانند.(21)

دختر آن حضرت سلمى است كه حضرت عبدالعظيم عليه السلام او را به عقد محمد بن ابراهيم بن ابراهيم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابيطالب عليهم السلام در آورد و ثمره اين ازدواج سه پسر به نامهاى عبدالله و حسن و احمد بود.(22)

منابع:

برگرفته شده از كتاب تقويم شيعه نوشته حجت الاسلام و المسلمين عبدالحسين نيشابورى.

1.مسار الشيعه ص 15-17 بحار الانوار ج 20 ص 18 توضيح المقاصد ص 27 سيره ابن هشام ج 3 ص 67 الموسوعه الكبرى فى غزوات النبى الاعظم صلى الله عليه و آله و سلم ج 2 ص 110 تقويم المحسنين ص 12.

2. بحار الانوار ج 97 ص 168.

3. مسار الشيعه ص 15.

4. بحار الانوار ج 20 ص 18.

5. ارشاد ج 1 ص 87 اسدالغابه ج 4 ص 21 مسار الشيعه ص 16 مصباح كفعمى ج 2 ص 600.

6. بحار الانوار ج 20 ص 54.

7. بحارالانوار، ج15، ص281.

8. بحارالانوار: ج20، ص55. حمزه سيدالشهدا عليه السلام، ص28_29.

9. عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص61. رياحين الشريعه، ج4، ص350.

10. قلائد النحور، ج شوال، ص92. مصباح كفعمى، ج2، ص600. فيض العلام، ص76. تقويم المحسنين، ص12. وقايع الشهور، ص201.

11. بحارالانوار، ج97، ص384، ج95، ص189.

12. فيض العلام، ص201.

13. الغدير، ج3، ص183_204.

14. بحارالانوار، ج20، ص5.

15. مراقد المعارف، ج2، ص52. مستدركات علم رجال الحديث، ج2، ص424_426.

16. مستدرك سفينه البحار ج 6ص66 وقايع الشهور ص 201.

17. سبل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام ص 157 مراقد المعارف ج 2ص 54.

18. سبل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام ص 157 مراقد المعارف ج 2ص 54.

19. سبل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام ص 157 مراقد المعارف ج 2ص 54.

20. رياحين الشريعه ج4ص 197.

21. رياحين الشريعه ج 4 ص 197 ج 5 ص 106.

22. رياحين الشريعه ج4 ص 332.


دسته ها : مناسبت ها
يکشنبه دوازدهم 6 1391 8:23
X