معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2081035
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

..

سازمان فضانوردي آمريكا (ناسا) پس از تحقيقات طولاني بر روي كره‌ي ماه اعلام كرد كه اين سياره صدها سال پيش به دو نيم شده و سپس به هم پيوند خورده است.

هم‌چنين پايگاه اينترنتي روزنامه‌ي عربي «الوطن» چاپ آمريكا به نقل از يك محقق اردني علوم فلكي در اين زمينه نوشت: سفينه‌ي فضايي آمريكايي «كلمنتاين» كه سال‌ها در مدار كره‌ي ماه كار تحقيقاتي انجام مي‌دهد به اين نتيجه رسيده است كه كره‌ي ماه صدها سال پيش به دو نيمه‌ي متساوي تقسيم شده و دوباره به يكديگر متصل شدند. اين محقق اردني با ارسال گزارشي به ناسا آنان را نسبت به اين موضوع مطلع ساخت كه مسلمانان، اين پديده را متعلق به 1400 سال پيش مي‌دانند و مرتبط به معجزه‌اي از پيامبر اكرم(ص) به نام «شق القمر» است. ناسا هيچ تفسيري براي كشف خود نيافته است. زيرا اين اتفاق نادر تا كنون براي هيچ جرم آسماني به وقوع نپيوسته است.




شق القمر معجزه‌ي بزرگ پيامبر اسلام

شب چهاردهم‌ ماه‌ ذي‌حجه سال هشتم بعثت بود. پيامبر اكرم(ص) در كنار كعبه مشغول عبادت و راز و نياز با معبود خويش بود. كمي آن طرف‌تر نيز عده‌اي از كفار نشسته بودند كه در ميان آنان جمعي از سران قريش مانند ابوجهل و وليد بن مغيره و عاص بن وائل‌ و يك‌ يهودي‌ عالم نيز به چشم مي‌خوردند، آن‌ها با هم به نزد رسول خدا آمدند و ابوجهل‌ گفت‌: اي ‌محمد اگر در ادعاي‌ نبوت‌ خود صادق‌ هستي‌، براي‌ ما نشانه‌اي‌ خارق‌العاده‌ و معجزه‌اي‌ عيني ‌بياور.

پيامبر(ص‌) با خونسردي ‌فرمود: از من‌ چه‌ مي‌خواهيد. ابوجهل‌ به‌ يهودي ‌روي‌ آورد كه‌ چه‌ چيزي‌ غير ممكن‌ از او بخواهيم‌، مرد يهودي‌ گفت‌: محمد ساحر است‌ هر چه‌ درزمين‌ از او بخواهيم‌ قادر است‌ آن‌ را انجام‌ دهد به‌ او بگو ماه‌ را بشكافد زيرا جادو در آسمان‌ تاثيرنمي‌كند و ساحر را در آن‌ تصرف‌ و اقتداري ‌نيست‌.

ابوجهل‌ گفت‌: شما اين‌ ماه‌ را براي‌ ما دو نيم‌ كن‌، آنگاه‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) دعا فرمودند و با انگشت‌ سبابه‌ اشاره‌اي‌ به‌ ماه‌ كرد و ماه ‌را دو نيمه‌ ساخت‌، نصف‌ آن‌ بر جاي‌ خودش‌ ماند و نصف‌ ديگر به‌ طرف‌ ديگر رفت‌ و مدتي‌ به‌ همين ‌شكل‌ باقي‌ ماند. ابوجهل‌ پس‌ از مدتي‌ گفت‌: دوباره‌ ماه‌ را به‌ حالت‌ اول‌ برگردان‌. آنگاه ‌حضرت‌ دو نيمه‌‌ي ماه‌ را به‌ هم‌ رسانيد و مهتاب ‌يكپارچه‌ شد. مرد يهودي‌ كه‌ عالم‌ به‌ دين‌ يهود بود به‌ خاطر اين‌ معجزه‌‌ي رسول‌ خدا(ص‌) ايمان ‌آورد، ولي‌ ابوجهل‌ پر كينه‌تر و خشمناك‌تر برافروخت‌ و گفت‌: او چشم‌ ما را به‌ سحر بسته‌ است‌ وبا جادوگردي‌ خيال‌ شق‌القمر را براي‌ ما ايجاد كرد. ابوجهل‌ براي‌ اثبات‌ ادعاي‌ خود گفت‌: از مسافران‌ دور و نزديك‌ مي‌پرسيم‌ تا قضيه‌ي شق‌القمرمعلوم‌ شود، قضيه‌ را از آن‌ها پرسيدند، مسافران‌ گفتند: در آن‌ لحظه‌‌ي شب‌، ما شق‌القمر را به‌ چشمان ‌ديديم‌ ولي‌ باز هم‌ ابوجهل‌ ايمان‌ نياورد و چنين توجيه‌ كرد كه‌ سحر محمد بر مسافران‌ حجاز نيز اثركرده‌ است‌ و كفار مستكبر قريش‌ نيز تابع‌ ابوجهل شدند.

چنين بود كه فرشته‌ي وحي از جانب حضرت حق فرود آمد كه:


اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ(1) وَ إِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرّ(2) وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْوَاء هُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ(3)

قيامت بسيار نزديك شد، و ماه از هم شكافت (1) و اگر معجزه‌اى را ببينند، روى بگردانند و گويند: جادويى هميشگى است ! (2) و انكار كردند و هواهاى نفسانى خود را پيروى نمودند، در حالى كه هر كارى قرار مي‌گيرد (3) *سوره قمر،آيات1تا3*


بله اين آيات شريفه اشاره به معجزه‌ي «شقّ القمر» دارد كه خداوند به دست حضرت محمّد(صلي الله عليه وآله) پيش از هجرت، به درخواست مشركان مكّه انجام دادند، ولي مشركان آن را جادو خواندند و به خاطر پيروي از هوا و هوس‌هاي خود، آن حضرت را دروغگو شمرده و نبوّتش را نپذيرفتند.

در روايات فراواني از شيعه و اهل سنّت آمده است: شب چهاردهم ماه ذي الحجه، هنگامي كه ماه تازه طلوع كرده بود، پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) اشاره كردند و ماه به دو نيم تقسيم شد و لحظاتي به همان حال باقي بود، سپس به هم چسبيد و به شكل اولش درآمد.

بنابراين، بدون شك، مراد از «انشّق القمر» همان شقّ القمري است كه به دست پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) انجام گرفت.


پاسخ به چند شبهه:

 درباره‌ي دلالت اين آيه بر «شق القمر» و نيز اصل مسئله‌ي «شق القمر» از سوي ناباوران به خوارق عادات، شبهاتي مطرح شده است كه در ذيل به برخي از آن‌ها اشاره مي‌شود:


1. اين آيه (قمر‏/ 1) مربوط به قيامت است و دلالت دارد بر اين كه ماه در قيامت دو تكّه مي‌شود؛ و چون حتماً واقع مي‌شود، با لفظ ماضي آمده است و ذكر «اقتربت السّاعة» پيش از آن، شاهد بر اين مطلب است.

●پاسخ اين است كه ظاهر آيه با اين سخن سازگار نيست؛ زيرا اولاً، آيه‌ي شريفه درباره‌ي قيامت مي‌فرمايد: (اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ)، ولي درباره‌ي دو تكّه شدن ماه مي‌فرمايد: (وَ انشَقَّ الْقَمَرُ)، كه از امر واقع شده حكايت مي‌كند و نفرموده است: «اِقْتَربَ اِنشِقاقُ الْقَمر» يا «اقتربت السّاعة و انشقاق القَمر.»  گرچه قرآن كريم آثاري براي قيامت بيان مي‌كند كه روايات آن‌ها را «اَشْرَاط السَاعَة» ناميده است، اما اين‌ها معمولاً با كلمه‌ي «اذا» بيان مي‌شود؛ مانند: (اِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ) (انفطار‏/ 1) و (اِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ. )(انشقاق‏/ 1)

ثانياً، آيه‌ي بعدي كه اشاره دارد: آن‌ها هر آيه‌ي ديگري را نيز ببينند حمل بر سحر مي‌كنند، شاهد بر اين است كه دوپاره شدن ماه نشانه‌اي الهي و معجزه‌اي بود كه مردم آن را ديدند، ولي سحرش خواندند. بنابرين مضمون اين آيه با وقوع «انشقاق القمر» در قيامت تناسب ندارد؛ زيرا قيامت عالم ظهور حقايق است و كسي نمي‌تواند حقايق را انكار كند و هر نشانه‌ي الهي را كه ديد، سحرش بخواند.


2. آيه به اين حقيقت علمي اشاره دارد كه ماه از زمين جدا شده است. يكي از نظريه‌هاي كيهان‌شناسي اين است كه زمين از خورشيد جدا شده و ماه نيز از زمين. از اين روست كه ماه به دور زمين مي‌چرخد و قمر زمين است.

●اين سخن نيز درست نيست؛ زيرا اولاً، همانند ديدگاه پيشين، خلاف ظاهر آيه است؛ چون اين واقعه به عنوان نشانه‌ي الهي و معجزه بوده، نه به عنوان يك امر طبيعي تكويني. ثانياً، واژه (انشّق) بر جدا شدن ماه از زمين دلالت ندارد؛ زيرا (انشّق)به معناي «پاره شد، از هم جدا شد و شكافت» است. اگر خداوند مي‌خواست جدا شدن ماه از زمين را بيان نمايد، بايد مي‌فرمود: «اِشتَقَّ القمرُ» يا «اِنفَصَلَ القمرُ».


3. اگر واقعاً چنين حادثه‌ي مهمي رخ مي‌داد و ماه در آسمان به دو نيم تقسيم مي‌شد، مي‌بايست مردم ديگر سرزمين‌ها نيز مي‌ديدند و تاريخ‌نويسان آن را ثبت مي‌كردند و دانشمندان نجوم نيز به آن توجه مي‌كردند و در كتاب‌هاي علمي خود مي‌آوردند، و حال آن‌كه نه در كتاب‌هاي تاريخي موجود خبري از آن هست و نه در كتاب‌هاي علم نجوم.

●پاسخ اين است كه اولاً، معجزه‌ي دو نيم شدن ماه يك حادثه‌ي غيرمنتظره بود و مردم نيز همواره چشم به آسمان نبودند تا حتماً دو نيم شدن ماه را در صورت وقوع ديده باشند. چه بسيار حوادث جوّي كه رخ داده است و يا رخ مي‌دهد، ولي مردم از آن آگاه نشده‌اند. ثانياً، اين حادثه در ابتداي زمان طلوع ماه و به مدت زمان اندكي رخ داده است كه با توجه به اختلاف افق‌ها، هنوز ماه در بسياري از مناطق طلوع نكرده بود. بنابراين، رؤيت نشدن آن در مناطق ديگر دليل بر عدم وقوع آن نيست. ثالثاً، در آن زمان، وضع بدين صورت نبود كه تمام حوادث و وقايع ضبط شده، به همه خبر داده شود؛ زيرا وسايل ارتباط جمعي وجود نداشت.


4. دو نيم شدن ماه و به هم چسبيدن آن ممكن نيست؛ زيرا ماه در صورتي مي‌تواند دو نيم شود كه جاذبه‌ي ميان دو نيمه از بين برود، و اگر جاذبه‌ي ميان دو نيمه از بين رود، ممكن نيست دوباره به هم بچسبد. بنابراين، اگر ماه دو نيم شده باشد، بايد تا ابد به همان صورت بماند.

●پاسخ اين است كه دو نيم شدن و چسبيدن دوباره‌ي ماه امتناع عقلي ندارد، گرچه ممكن است با توجه به قوانين حاكم بر آن، محال عادي باشد و معجزه يك امر غير عادي است، نه محال.


برگرفته شده از ganjinehmazhabi.blog.ir

...


دسته ها :
شنبه هجدهم 3 1392 9:32
X