درخواست اسراي آل محمد از دشمنان هنگام حركت به سوي كوفه:
اسراي اهل بيت به دشمنان گفتند: شما را به خدا قسم مي دهيم كه ما را از قتلگاه عبور دهيد تا با شهدايمان وداع كنيم.
خطاب حضرت زينب به پيكر برادرش حسين در قتلگاه:
حضرت زينب پيكر بي سر امام حسين را در آغوش گرفتند و فرمودند:
اي برادر! اگر مرا مخير كنند كه نزد تو بمانم يا آهنگ سفر بكنم ، بدون شك ماندن نزد تو را بر ميگزينم
اگرچه درندگان گوشت مرا بخورند ، اي فرزند مادرم ، دفاع از زنان و كودكان مرا خسته كرده است.
خطاب حضرت زينب به ياران امام حسين در قتلگاه:
اي ياران محمد! ببينيد اينان خاندان رسول خدايند كه به صورت اسير رانده مي شوند !
اي واي چه اندوهي ! امروز گويا جدم ، محمد مصطفي و پدرم علي مرتضي و مادرم فاطمه زهرا و برادرم حسن از دنيا رفته اند.
خطاب حضرت زينب به شيعيان در قتلگاه:
اي شيعيان ما! بر غريبي بگرييد كه كافور او خاك بود و از آب فرات منع شد و آب غسل او خونش بود و آغشته به خون در كربلا افتاده است.
هدف دشمن از رساندن هرچه زودتر اسراي اهل بيت به كوفه:
دشمن كوشش مي كرد هرچه سريعتر اسراي اهلي بيت را به كوفه برساند تا پاداش خود را در قبال كشتن خاندان پيامبر و به اسرات در آوردن آنان بگيرد.
رفتار تكان دهنده يكي از دشمنان با اسراي آل محمد در قتلگاه:
يكي از دشمنان به نام " زجر بن قيس " با ديدن درنگ اهل بيت در قتلگاه با تازيانه شورع به زدند كودكان و زنان كزد و از آنان خواست تا هرچه زودتر سوار بر شتر شوند ،
اما حضرت زينب هر قدر سعي و تلاش كرد تا از امام حسين جدا شود نتوانت ، سرانجام از روي ناچاري و با قلبي زخمي و سينه اي ملتهب و ديدگاني اشك بار آخرين وداعش را با پيكر خونين برادرش حسين انجام داد.
سوگواري هر روز امام زمان بر مصائب و دردهاي عمه اش حضرت زينب:
يكي از علما امام زمان را در خواب مي بيند و از ايشان مي پرسد: اي مولاي من ! اين كدام مصيبت از واقعه ي عاشوراست كه صبح و شام براي آن خون مي گرييد؟
حضرت فرمودند : اسارت عمه ام زينب....