سوال – كربلا صحنه ي حماسه است شما توصيه مي كنيد كه چه داستان هايي را با چه ادبياتي براي فرزندان خود بازگو كنيم . شما در هفته ي گذشته به بيان داستان مباهله براي كودكان خيلي تأكيد داشتيد . از حماسه ي كربلا بر روي چه داستانهايي تأكيد داريد؟
پاسخ - داستان كربلا يك سكه ي دورو است . يك صحنه ي آن صحنه ي جنايت هاي عجيب و غريب است كه شنيدن آنها دل هر انسان آزاده اي را به درد مي آورد . در حقيقت شايد علت يكي از لقب هاي امام حسين (ع) كه كشته ي اشك است همين است كه محال است كسي در مدار انسانيت باشد، قصه ي امام حسين را بشنود و اشك از چشمان او جاري نشود .
اما اينكه ما از كداميك از صحنه ها بايد بگوييم ، نبايد از صحنه هاي جنايت بگوييم بلكه بايد از سفيدي هاي كربلا بگوييم . از صحنه هاي وفاداري ، عشق ، محبت و ولايت مداري همه ي كساني كه شهيد شدند يا در كربلا اسير شدند بگوييم .
آن چيزي كه بايد براي بچه ها ، كودكان و نوجوانان بگوييم اين است كه اولا بايد به زبان قصه و شيرين باشد . از كلماتي استفاده كنيم كه آن را به يك صحنه ي جنايي تبديل نكنيم ،متأسفانه آن چيزي كه فضاي قصه هاي ما را چه ديجيتال ، چه قصه هاي مكتوب و چه شفاهي پر كرده همين است. صحنه هاي اكشن و جنايي كه آسيب هاي جدي را به رفتار و روحيات مي زند ، گاهي اوقات شما مي بينيد كه روز جمعه همه ي خانواده مشغول نگاه كردن فيلم سينمايي هستند يا شب سريال نگاه مي كنند اما همه به دنبال دزد ، قاتل يا جنايت هستند . در نوع فيلم هايي كه ما ارائه مي كنيم اين بد ترين حالتي است كه رخ مي دهد .
در صحنه ي عاشورا شما بدترين جنايت ها را داريد ولي قرار نيست ما به جنايت بپردازيم . قرار است ما ببينيم در بدترين وزشت ترين رفتارها چگونه زيبايي ها گل كرد .
اگر عاشورا يگانه ي عالم هستي مي شود بخاطر اين زيبايي هاي وفاداري است . وقتي كسي مانند حضرت قاسم (س) به عنوان يك نوجوان دوازده يا سيزده ساله با امام حسين ارتباط مي گيرد ، امام حسين دل نگران است كه اين بچه چگونه مي خواهد با اين پليدي ها و صحنه ي جنگ كنار بيايد ؟ آيا واقعاً در خود اين ظرفيت را ايجاد كرده است ؟ از او سوال مي كنند كه مرگ را چگونه مي بيني ؟ كلام حضرت قاسم اين است كه مرگ شيرين تر از عسل است . يعني اين بچه به يك درك ويژه رسيده است و جايگاه خاص دارد .
ما براي فرزندان خود از بچه هاي عاشورا در عرصه ي تاسوعا و عاشورا ، در حركت از مدينه تا كربلا و در عرصه ي اسارت بگوييم. در عرصه ي اسارت فقط بچه ها و زن ها هستند . اينكه بچه ها چگونه وقتي در نهايت گرسنگي به آنها نان و خرماي صدقه مي دهند نمي خورند . اينكه از شدت گرسنگي ضعف مي كنند ، به زمين مي خورند ، از شدت گرسنگي مي ميرند ولي نان را نمي پذيرند . عزتي كه در عاشورا است يعني امام حسين تمام رخ عزت خدا است و تجلي كامل اسم عزيز خداوند است .
بخاطر همين هم هركسي كه با امام حسين انس بگيرد پيش خداوند عزيز مي شود . هركسي با امام حسين (ع) ارتباط بگيرد عزت در درون او مي جوشد و نمي تواند ذلت و خواري را بپذيرد و دنيا نمي تواند او را كوچك كند.
سوال – كربلا صحنه ي حماسه است شما توصيه مي كنيد كه چه داستان هايي را با چه ادبياتي براي فرزندان خود بازگو كنيم . شما در هفته ي گذشته به بيان داستان مباهله براي كودكان خيلي تأكيد داشتيد . از حماسه ي كربلا بر روي چه داستانهايي تأكيد داريد؟
پاسخ - داستان كربلا يك سكه ي دورو است . يك صحنه ي آن صحنه ي جنايت هاي عجيب و غريب است كه شنيدن آنها دل هر انسان آزاده اي را به درد مي آورد . در حقيقت شايد علت يكي از لقب هاي امام حسين (ع) كه كشته ي اشك است همين است كه محال است كسي در مدار انسانيت باشد، قصه ي امام حسين را بشنود و اشك از چشمان او جاري نشود .
اما اينكه ما از كداميك از صحنه ها بايد بگوييم ، نبايد از صحنه هاي جنايت بگوييم بلكه بايد از سفيدي هاي كربلا بگوييم . از صحنه هاي وفاداري ، عشق ، محبت و ولايت مداري همه ي كساني كه شهيد شدند يا در كربلا اسير شدند بگوييم .
آن چيزي كه بايد براي بچه ها ، كودكان و نوجوانان بگوييم اين است كه اولا بايد به زبان قصه و شيرين باشد . از كلماتي استفاده كنيم كه آن را به يك صحنه ي جنايي تبديل نكنيم ،متأسفانه آن چيزي كه فضاي قصه هاي ما را چه ديجيتال ، چه قصه هاي مكتوب و چه شفاهي پر كرده همين است. صحنه هاي اكشن و جنايي كه آسيب هاي جدي را به رفتار و روحيات مي زند ، گاهي اوقات شما مي بينيد كه روز جمعه همه ي خانواده مشغول نگاه كردن فيلم سينمايي هستند يا شب سريال نگاه مي كنند اما همه به دنبال دزد ، قاتل يا جنايت هستند . در نوع فيلم هايي كه ما ارائه مي كنيم اين بد ترين حالتي است كه رخ مي دهد .
در صحنه ي عاشورا شما بدترين جنايت ها را داريد ولي قرار نيست ما به جنايت بپردازيم . قرار است ما ببينيم در بدترين وزشت ترين رفتارها چگونه زيبايي ها گل كرد .
اگر عاشورا يگانه ي عالم هستي مي شود بخاطر اين زيبايي هاي وفاداري است . وقتي كسي مانند حضرت قاسم (س) به عنوان يك نوجوان دوازده يا سيزده ساله با امام حسين ارتباط مي گيرد ، امام حسين دل نگران است كه اين بچه چگونه مي خواهد با اين پليدي ها و صحنه ي جنگ كنار بيايد ؟ آيا واقعاً در خود اين ظرفيت را ايجاد كرده است ؟ از او سوال مي كنند كه مرگ را چگونه مي بيني ؟ كلام حضرت قاسم اين است كه مرگ شيرين تر از عسل است . يعني اين بچه به يك درك ويژه رسيده است و جايگاه خاص دارد .
ما براي فرزندان خود از بچه هاي عاشورا در عرصه ي تاسوعا و عاشورا ، در حركت از مدينه تا كربلا و در عرصه ي اسارت بگوييم. در عرصه ي اسارت فقط بچه ها و زن ها هستند . اينكه بچه ها چگونه وقتي در نهايت گرسنگي به آنها نان و خرماي صدقه مي دهند نمي خورند . اينكه از شدت گرسنگي ضعف مي كنند ، به زمين مي خورند ، از شدت گرسنگي مي ميرند ولي نان را نمي پذيرند . عزتي كه در عاشورا است يعني امام حسين تمام رخ عزت خدا است و تجلي كامل اسم عزيز خداوند است .
بخاطر همين هم هركسي كه با امام حسين انس بگيرد پيش خداوند عزيز مي شود . هركسي با امام حسين (ع) ارتباط بگيرد عزت در درون او مي جوشد و نمي تواند ذلت و خواري را بپذيرد و دنيا نمي تواند او را كوچك كند.