معرفی وبلاگ
فعالییت سازمان زنان انقلاب اسلامی در پی انسجام و هماهنگی و شناسایی زنان فعال منطقه بسته به مهارت و توانمندیی انها در جهت رفع نیازمندرهای زنان ان منطقه . خواهرم بسته به نیاز فکری و روحی و مادی خود با ما هم سخن شو بهترین خوبی ها نزد زنان است امام صادق(ع) باهم شویم ،یکی شویم درمانی برای دردی شویم ............ آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند و (به امورزندگي و تربيت فرزند مي پردازد)به خدا نزديكتر است.حضرت زهرا (س)
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2071054
تعداد نوشته ها : 1572
تعداد نظرات : 178
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بهت نجران در ابهت اهل بيت

روز مباهله

بخش با صفاي « نجران » ، با هفتاد دهكده تابع خود ، در نقطه مرزي حجاز و يمن قرار گرفته است . در آغاز طلوع اسلام ، اين نقطه تنها منطقه مسيحي نشين حجاز بود كه به دلايلي از بت پرستي دست كشيده ، و به آئين مسيح گرويده بودند.

پيامبر اسلام به موازات مكاتبه با سران دول و مراكز مذهبي جهان ، نامه اي به اسقف نجران ، نوشت و طي آن نامه، ساكنان نجران را به آئين اسلام دعوت نمود. اينك فرازي از نامه آن حضرت: « به نام خداي ابراهيم ، اسحاق و يعقوب. ( اين نامه اي است) از محمد پيامبر خدا به اسقف نجران : خداي ابراهيم و اسحاق و يعقوب را حمد و ستايش مي كنم ، و شما را از پرستش « بندگان» ، به پرستش « خدا» دعوت مي نمايم . شما را دعوت مي كنم كه از ولايت بندگان خدا خارج شويد و در ولايت خداوند وارد آئيد ، اگر دعوت مرا نپذيرفتيد ( لااقل ) بايد به حكومت اسلامي ماليات (جزيه) بپردازيد ( كه در برابر اين مبلغ كم ، از جان و مال شما دفاع مي كند) و در غير اين صورت به شما اعلام خطر مي شود. »

نمايندگان پيامبر كه حامل نامه بودند ، وارد نجران شده و نامه پيامبر را به اسقف مسيحيان نجران دادند. وي نامه را با دقت خواند و براي تصميم ، شورايي مركب از شخصيتهاي بارز مذهبي و غير مذهبي تشكيل داد. شورا نظر داد كه گروهي به عنوان « هيئت نمايندگي نجران » به مدينه بروند ، تا از نزديك با پيامبر صلي الله عليه و آله ديدار كرده ، دلائل نبوت ايشان را مورد بررسي قرار دهند . بدين ترتيب ،  شصت تن از ارزنده ترين و داناترين مردم نجران انتخاب گرديدند ، كه در رأس آنان سه تن از پيشوايان مذهبي قرار داشت:

1- « ابو حارثة بن علقمه» ، اسقف اعظم نجران كه نماينده رسمي كليساهاي روم در حجاز بود.

2- « عبدالمسيح» ، رئيس هيئت نمايندگي كه به عقل ، تدبير و كارداني شهرت داشت.

3- « اَيهَم» ، كه فردي كهنسال و يكي از شخصيتهاي محترم ملت نجران به شمار مي رفت.

 

مذاكره نمايندگان نجران

بالاخره نمايندگان نجران ، به ديدار پيامبر اكرم (ص) آمده و به مذاكره پرداختند ، در اين مطلب ، گوشه اي از مذاكرات آنها مي پردازيم :

پيامبر (ص) ، من شما را به آئين توحيد ، پرستش خداي يگانه و تسليم در برابر اوامر او دعوت مي كنم . سپس آياتي چند از قرآن براي آنان تلاوت نمود.

نمايندگان نجران: اگر منظور از اسلام ، ايمان به خداي يگانه جهان است ، ما قبلاً به او ايمان آورده و به احكام وي عمل مي نمائيم.

پيامبر اكرم : اسلام علائمي دارد و برخي از اعمال شما ، حاكي است كه به اسلام واقعي نگرويده ايد . چگونه مي گوئيد كه خداي يگانه را پرستش مي كنيد ، حال آنكه شما صليب را مي پرستيد ، از خوردن گوشت خوك پرهيز نمي كنيد و براي خدا فرزند قائليد؟

نمايندگان نجران : ما او را (مسيح) خدا مي دانيم زيرا او مردگان را زنده كرد بيماران را شفا بخشيد ، و از گِل پرنده اي ساخت و آن را به پرواز درآورد ، و تمام اين اعمال حاكي است كه او خدا است.

پيامبر اكرم: نه ! او بنده خدا و مخلوق او است ، كه خدا او را در رحم مريم قرار داد و اين قدرت و توانايي را خدا به او داده است.

يكي از نمايندگان نجران: آري او فرزند خدا است زيرا مادر او مريم ، بدون اينكه با كسي ازدواج كند ، او را به دنيا آورده است . پس پدر او خداي جهان مي باشد.

در اين هنگام ، فرشته وحي نازل گرديد و به پيامبر گفت كه به آنان بگويد : « وضع حضرت عيسي از اين نظر مانند حضرت آدم است كه او را با قدرت بي پايان خود ، بدون اينكه داراي پدر و مادري باشد از خاك آفريد. » ( آل عمران /59)

نمايندگان نجران : گفت و گوهاي شما ما را قانع نمي كند. راه اين است كه در وقت معيني با يكديگر مباهله نمائيم ، و بر دروغگو نفرين بفرستيم ، و از خدا بخواهيم دروغگو را هلاك و نابود كند.

در اين هنگام ، حضرت جبرائيل نازل گرديد ، آيه مباهله را  آورد و پيامبر را مأمور ساخت تا با كساني كه با او مجادله مي كنند و حق را نمي پذيرند به مباهله برخيزد:

« فمن حاجك فيه من بعد ما جائك من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائكُم وَ نِسائنا و نِسائكُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـكُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنة الله علي الكاذبين.» ( آل عمران /61)

طرفين به فيصله دادن مسئله از طريق مباهله آماده شدند و قرار بر اين شد كه فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود مباهله نمايند.

 

پيامبر اكرم به مباهله مي رود

وقت مباهله فرا رسيد . قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگي « نجران» ، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه اي خارج از شهر مدينه، در دامنه صحرا انجام بگيرد. پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود ، فقط چهار نفر را برگزيد كه در اين حادثه تاريخي شركت نمايند. اين چهار تن ، جز علي بن ابي طالب (ع) ، فاطمه دختر پيامبر (س) و حسن و حسين عليهما السلام نبودند ، زيرا در ميان تمام مسلمانان نفوسي پاك تر ، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن ، وجود نداشت.

پيامبر (ص) ، فاصله منزل و نقطه اي را كه قرار بود در آنجا مراسم مباهله انجام گيرد ، با وضعي خاص طي نمود. او در حالي رهسپار محل قرار شد كه حضرت حسين (ع) را در آغوش و دست حضرت حسن (ع) را در دست داشت ، فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علي بن ابي طالب (ع)  پشت سر وي حركت مي كردند ؛ پيامبر (ص) اين چنين  گام به ميدان مباهله نهاد ، او پيش از ورود به ميدان « مباهله» ، به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم ، شما دعاي مرا با گفتن آمّين بدرقه كنيد.

سران هيئت نمايندگي نجران ، پيش از آنكه با پيامبر (ص) روبرو شوند به يكديگر مي گفتند: هرگاه ديديد كه « محمد» ، افسران و سربازان خود را به ميدان مباهله آورد ، و شكوه مادي و قدرت ظاهري خود را نشان ما داد در اين صورت ، وي فردي غير صادق است و اعتمادي به نبوت خود ندارد. ولي اگر با فرزندان و جگر گوشه هاي خود به « مباهله» بيايد و با وضعي وارسته از هر نوع جلال و جبروت مادي ، رو به درگاه الهي گذارد ؛ پيداست كه پيامبري راستگو است و به قدري به خود ايمان و اعتقاد دارد كه نه تنها حاضر است خود را در معرض نابودي قرار دهد ، بلكه با جرأت هر چه تمامتر ، حاضر است عزيزترين و گرامي ترين افراد نزد خود را ، در معرض فنا و نابودي قرار دهد.

سران هيئت نمايندگي در اين گفتگو بودند كه ناگهان ، چهره نوراني پيامبر اكرم (ص) با چهار تن ديگر نمايان گرديد.

همگي با بهت و حيرت به چهره يكديگر نگاه كردند ، و از اينكه او فرزندان معصوم و بي گناه ، و يگانه دختر و يادگار خود را به صحنه مباهله آورده ؛ انگشت تعجب به دندان گرفتند. آنان دريافتند كه پيامبر ، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد والّا يك فرد مردد ، عزيزان خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نمي دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره هائي را مي بينم كه هر گاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهي بخواهند كه بزرگترين كوهها را از جاي بكند ، فوراً كنده مي شود. بنابراين ، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد ِ با فضيلت ، مباهله نمائيم ؛ زيرا بعيد نيست كه همه ما نابود شويم ، و ممكن است دامنه عذاب گسترش پيدا كند ، همه مسيحيان جهان را بگيرد و در روي زمين حتي يك مسيحي باقي نماند.

 

انصراف هيئت نمايندگي از مباهله

هيئت نمايندگي با ديدن وضع ياد شده ، وارد شور شدند و به اتفاق آراء تصويب كردند كه هرگز وارد مباهله نشوند ، آنان حاضر شدند كه هر سال مبلغي به عنوان «جزيه» ( ماليات سالانه ) بپردازند و در برابر آن ، حكومت اسلامي از جان و مال آنان دفاع كند. پيامبر اكرم (ص) رضايت خود را اعلام كرد و قرار شد آنها هر سال در ازاي پرداخت مبلغي جزئي ، از مزاياي حكومت اسلامي برخوردار گردند.

سپس پيامبر اكرم (ص) فرمود: عذاب ، سايه شوم خود را بر سر نمايندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد مي شدند ، صورت انساني خود را از دست داده ، در آتشي كه در بيابان برافروخته مي شد ، مي سوختند و دامنه عذاب به سرزمين« نجران» نيز كشيده مي شد.

منبع: فروغ ابديت ، جعفر سبحاني ،  ج2.

مقالات مرتبط

- مباهله؛ جلوه اي از حضور حضرت زهرا (س) در عرصه سياست

 


دسته ها : مناسبت ها
پنج شنبه هجدهم 8 1391 11:38
X