يارب زمين تشنه است قدحش پرآب كن
اين خاك خسته راخواب ازشراب كن
افسرده شدگل بوته هاي خاك
لطفي به تشنگي باغ واين سراب كن
مابنده ايم وگناهكارو روسياه
گوشه چشمي ازآن لطف بي حساب كن
داغ دارد زمين وغنچه ها فسرده اند
يك رحمي به حال وروز خراب كن
ماخاكيان به انتظارباران نشسته ايم
سيرابمان به ديدارفرزند بوتراب كن
پروانه عاشقيم و دورحرمت مي گرديم
مارا زشاهدان شمع خانه ات حساب كن